خوب،شايد منظور اينه كه انسان وقتي متولد ميشه براي مدتي_به نظرم كوتاه_از سرچشمه ي خودش(همون زنجير)جدا ميشه و بعد از تموم شدن اون مدت زمان دوباره برميگرده و ميشه يكي از حلقه هاي اون زنجير.
به نظر من ، آدمه خودش اسیره .. خودش نمی تونه آزاد شه .... خودش نمی تونه حرکت کنه ....
ولی داره به بچه راه رفتن یاد می ده.... نمی خواد دیگه بچه مثل خودش بشه ...
نمی خواد بچه اسیر بشه ....
آدمه از خودش گذشته ..
داره به بچه یاد می ده راه بره فرار کنه از این زندان ..
یه کم فکر کنیم رابطشو متوجه می شیم با زندگی خودمون ..
در کل خیلی چیز حالبی بود ... ممنون ...
دست راستو ببینید ، تلاش میکنه دست بچه رو بگیره ولی به نظر میرسه انگار خود کودک میخواد بدون کمک راه بره
داره تلاش میکنه کم کم از دستها جدا بشه
میخواد رو پای خودش وایسه !
دست راستو ببینید ، تلاش میکنه دست بچه رو بگیره ولی به نظر میرسه انگار خود کودک میخواد بدون کمک راه بره
داره تلاش میکنه کم کم از دستها جدا بشه
میخواد رو پای خودش وایسه !
با عماد مخالفم !
حالت دست، جوری هست که انگار چیزی رو از دست داده باشه، اما دیگه نه امیدی به بازگشت داره، و نه در جستجوی دست کودک هست ...
انگار خود دست هست که کودک رو رها کرده ...
زنجیر ها به نوعی می تونند تداعی گر دنیای محدود و بسته باشند،
و این کودک، می تونه مثالی برای هر آدمی باشه که سعی داره از این دنیای محدود فرار کنه، به استقلال برسه، و آزاد باشه ! :)
و هر یک از دست ها هم میتونند نشانگر یک هدف باشند،
یک دست، دست کودک رو گرفته، اما دست دیگه کودک رو رها کرده ...
بیشتر شبیه یک دوراهی می مونه ! :)
توی تصویر به یه چیز دیگه ام پی بردم الان
کودک داره به منبع روشنایی این تصویر نگاه میکنه و به سمتش میره !
ممکنه هنرمند از اینم منظوری داشته باشه یا صرفا فقط برای زیبایی نور رو به کار برده ؟!
توی تصویر به یه چیز دیگه ام پی بردم الان
کودک داره به منبع روشنایی این تصویر نگاه میکنه و به سمتش میره !
ممکنه هنرمند از اینم منظوری داشته باشه یا صرفا فقط برای زیبایی نور رو به کار برده ؟!
نوری به کار نرفته ! اگر دقت کنی کل سطح یک رنگ و روشن تره !!!
اگر قصد هنرمند روشنایی بود، به طور واضح تری اون رو به تصویر می کشید؛
اما ممکنه حدست درست باشه، و اگر با برداشتی خاص، اون روشنایی رو آزادی فرض کنیم، می بینیم که این روشنایی در پایین تصویر و کودک دیده می شه ...
به نوعی، یک نوع سقوطه ... !
( این با فرض دوراهی ای که من گفتم کاملاً جور در میاد !!! )
[quote author=Helius ]
شايد مفهومش اينه كه ما از بچگي كار هايي رو ميكنيم كه به ما اجبار ميشه و ما از خودمون تصميمي نداريم
[/quote]
من که نشونه ای از اجبار نمیبینم
+ عکس میخواد این مفهوم رو برسونه که وقتی یه بچّه ای به دنیا میاد ، تا چند ماهگی یا حتّی چند سالگی توی آغوش خانوادس .
+ اون دست ها نشونگر راهنماهایی هستند که اون کودک رو دارن به سمت آزادی رها میکنن چون اون خونواده نمیخواد اون فرزند توی تنگنا باشه
+ مفهوم کلّی عکس یه منظور داره اینکه :
برو به سمت آزادی ولی سعی نکن اینقد آزاد شی که از اون لب پشتبون بیفتی ، و اینقدر هم خودتو تو تنگنا قرار نده که از این لب پشتبون بیفتی ، همیشه توی تعادل باش ، هرچیزی به اندازش ، حتّی آزادی
به نظرمن این دست ها نیروهایی هستن که میخوان به کودک کمک کنن
واینجاکودک نماد بی تجربگی ویه استقلال وتوانایی که داره شکل میگیرس
ولی دستاچون زنجیردارن فقط تایه محدوده ای میتونن کمکش کنن
این مرزهارونشون میده این که نیروها برای کمک به انسان محدودن ...