انتظارات از خانواده!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mahshid_f
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,942
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
چه جوری با خانوادمون سر کنیم؟؟

لطفاً مشکلات موجود،
تفاوت نظرات و عقاید،
راه های حل این مشکلات،
و مسائل مرتبط را بررسی نمایید ...
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

یعنی چی؟
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

یعنی با مشکلاتی که با پدر مادرامون داریم چی کار کنیم؟
با عقایدشون که مخالف ماست، چه طوری روبرو بشیم؟
با توقعاتشون چه طور برخورد کنیم و ... :)
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

به نقل از mahshid_f :
یعنی با مشکلاتی که با پدر مادرامون داریم چی کار کنیم؟
با عقایدشون که مخالف ماست، چه طوری روبرو بشیم؟
با توقعاتشون چه طور برخورد کنیم و ... :)
بسی سخته. اصولا باید تو تعداد زیادی مسایل باهاشون کنار بیایم که اگه یه بار نتونستیم کنار بیایم بهمون گیر ندن.
من به این نتیجه رسیدم نمی شه به طور خیلی قوی با عقایدشون مخالفت کرد. چون تنها چیزی که می گن اینه که هنوز به اندازه ی کافی بزرگ نشدید و صلاح خودتون رو نمی دونید و ....
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

من به اين نتيجه رسيدم كه بهتره كاري به كارشون نداشته باشم تا كاري به كارم نداشته باشن. مثلا سعي مي‌كنم همه چيو براشون تعريف نكنم فقط موضوعاتي كه بايد بدونن.
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

به نقل از TFire :
من به اين نتيجه رسيدم كه بهتره كاري به كارشون نداشته باشم تا كاري به كارم نداشته باشن. مثلا سعي مي‌كنم همه چيو براشون تعريف نكنم فقط موضوعاتي كه بايد بدونن.
اون که بله. منم خیلی اوقات همه چی رو براشون تعریف نمی کنم. البته متاسفانه بعضی اوقات دروغ هم مسمر ثمر واقع می شه :( (هر چند که ازش بدم میاد )
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

به نقل از mahshid_f :
یعنی با مشکلاتی که با پدر مادرامون داریم چی کار کنیم؟
با عقایدشون که مخالف ماست، چه طوری روبرو بشیم؟
با توقعاتشون چه طور برخورد کنیم و ... :)
تجربه نشون داده با پدر مادرا بهتره وارد بحث و جنگ نشیم ...
ته تهش نشون بدیم با عقایدشون موافقیم ...
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

به نقل از TFire :
من به اين نتيجه رسيدم كه بهتره كاري به كارشون نداشته باشم تا كاري به كارم نداشته باشن. مثلا سعي مي‌كنم همه چيو براشون تعريف نكنم فقط موضوعاتي كه بايد بدونن.

من با این نظر کاملا مخالفم
اگه با پدر مادرتون مثل دوست باشید نه پدر مادر همه چی حله ...
البته لازم نیست همه کاراتون رو بگید بهشون با جزئیات ...
ولی بزارید بگم ....
مشکل اونا نیستن مشکل شمایید ...
که به اونا به چشم یه بزرگتر و مادر و پدر و مخالف خودتون نگاه می کنید و اینو ساختید ...
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

یعنی دقیقا عقده ای این رو دلم مونده که یه بار با مامان بابام رو راست باشم و به جای نصیحت کردن منطقی بحث کنن.
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

به نقل از alex delpiero :
من با این نظر کاملا مخالفم
اگه با پدر مادرتون مثل دوست باشید نه پدر مادر همه چی حله ...
البته لازم نیست همه کاراتون رو بگید بهشون با جزئیات ...
ولی بزارید بگم ....
مشکل اونا نیستن مشکل شمایید ...
که به اونا به چشم یه بزرگتر و مادر و پدر و مخالف خودتون نگاه می کنید و اینو ساختید ...
!
خب پدر و مادر باید پدر و مادر باشن نه دوست ;D
به نظر من بهترین کار اینه‌ که وقتایی که فکر می‌کنید حق با شماست ولی مخالفم نظر والدینتونه بهشون نشون بدین که درست می‌گین ...
مثلا (یک مثال خیلی ابتدایی!!!) اگر می‌گن کامپیوتر نمی‌ذاره به درستون برسید سعی کنید نمره‌هاتون خوب بمونه ...
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

به نقل از پویا م :
اون که بله. منم خیلی اوقات همه چی رو براشون تعریف نمی کنم. البته متاسفانه بعضی اوقات دروغ هم مسمر ثمر واقع می شه :( (هر چند که ازش بدم میاد )
واقعا وقتی یه سری مسایلو درک نمی کنن آدم مجبوره دروغ بگه!
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

به نقل از آرمیتا ثابتی‌اشرف :
!
خب پدر و مادر باید پدر و مادر باشن نه دوست ;D
به نظر من بهترین کار اینه‌ که وقتایی که فکر می‌کنید حق با شماست ولی مخالفم نظر والدینتونه بهشون نشون بدین که درست می‌گین ...
مثلا (یک مثال خیلی ابتدایی!!!) اگر می‌گن کامپیوتر نمی‌ذاره به درستون برسید سعی کنید نمره‌هاتون خوب بمونه ...



اشتباه شما همینجاست دیگه ...
برای همینه هیچوقت رابطه ی خوبی ندارید ...
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

وقتی بهشون راست میگی موافقت نمیکنن،مجبور میشی دروغ بگی! :(
یا اون کارو یواشکی انجام بدی! :-$
خب تقصیر خودشونه با ادم راه نمیان! :(
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

به نقل از alex delpiero :
اشتباه شما همینجاست دیگه ...
برای همینه هیچوقت رابطه ی خوبی ندارید ...
من نگفتم رابطه‌ی خوبی ندارم !
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

به نقل از alex delpiero :
من با این نظر کاملا مخالفم
اگه با پدر مادرتون مثل دوست باشید نه پدر مادر همه چی حله ...
البته لازم نیست همه کاراتون رو بگید بهشون با جزئیات ...
ولی بزارید بگم ....
مشکل اونا نیستن مشکل شمایید ...
که به اونا به چشم یه بزرگتر و مادر و پدر و مخالف خودتون نگاه می کنید و اینو ساختید ...
من اينو امتحان كردم جواب برعكس داده
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

من کار خبیثانه ای که کردم تا مامان بابای مودیم رو کنار باشون بیام اینه:
یه مدت هرکاری بگن میکنم،
بعد وقتی چیزی ازششون بخوام روشون نمیشه بگن نه!
کلا راه اینکه کنار بیای بهتره@
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

من با پدرم اصلا كنار نميام ...يعني اصلا...تا جايي كه از دست ِ كار هاي پدرم و افكار ِ پوچش به خود زني مي رسم...
اما با مادرم خيلي خيلي راحتم...طوري كه وقتي عاشق بشم خيلي راحت بهش ميگم...دو سه بار هم كه اتفاقي از كسي خوشم اومد ِ بدون ِ درنگ به مادرم گفتم...
مطمئنم كسي مثل ِ من ني...من بدترين حرفايي كه ممكن ِ آدم شنيده از اطرافيانش رو به مامانم گفتم...
وقتي چش و گوشم باز شد به مامانم گفتم : اولش ناراحت شد اما بعد بوسم كرد كه اينقدر راحت همه ي حرفام ُ بهش ميگم...
وقتي هم اذيتم مي كنِ بهش نامه ميدم...يا وقت هايي كه دلم براش تنگ ميشه يا وقتي خسته س...
نامه بهنرين راه ِ حل ِ...!
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

من به شخصه سعی میکنم درمواردی که میدونم عقایدم یکی نیست اصلا صحبت نکنم خیلی موضوع هارو اصت بازگو نمیکنم ولی خیلی جاها هم کمک میگیرم چون میدونم در اون موارد کمکشون بدردم میخوره و واقعا اونا فقط به فکر خود خودمن و هیچ منافعی رو نمیبینن البته به جز جاهایی که میدونم عقایدم مانع میشه اون وقت خودم جلو میرم.باعقاید خودم.
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

من اگه بابام مخالف باشه با یه چیزی مامانمو راضی می کنم اون بابامو و باعکس!!!! ;D

ولی کلا از سیاست سکوت استفاده می کنم !

عصبی می شم ساعت ها تو اتاقم می مونم و غذا کم می خورم(البته بگم خیلی اوقات دست خودم نیست این حالات چون ذهنم مشغول می شه و نمی تونم با کسی در بارش حرف بزنم این جوری می شم) تا وقتی که مامانم ازم می پرسه چته و منم می گم بش و چون می دونه وقتی عصبی ام نباید سین جینم کرد معمولا چیزی نمی پرسه و موافقت می کنه و منم تا فرصت از دست نرفته اقدام می کنم!!!!! ;D
 
پاسخ : مامان بابا ها!!!

من اصولا سعی میکنم زیاد باهاشون دم خور نشم
مامانم نمیدونم چرا منتظره منو ببینه گیر بده
ولی کلا اگه زیاد دم پرشون نباشی کاریت ندارن
ولی کلا سخته کنار اومدن باهاشو
 
Back
بالا