سلام
هدف از ایجاد این تاپیک آشنایی بیشتر با ابعاد شخصیت این بزرگ مرد و آئین زرتشت می باشد.
می تونین هر نکته و مطلبی درباره ی زرتشت و آئین زرتشت رو در این تاپیک قرار دهید.
برای شروع یک جمله از زرتشت : خوشبخت ترین انسان کسی است که خوشبختی را برای دیگران بخواهد.
این جملات هم از طرف من برای پاسداشت مقام اون پیامبر بزرگ:
ای جویندگان دانش راستین، اکنون آموزشها و پیامی را که تا به حال شنیده نشدهاست برای شما آشکار خواهم ساخت. این پیام برای کسانی که از روی تعالیم نادرست، جهان نیکی را تباه سازند ناگوار است، ولی برای دلدادگان «مزدا» خوشآیند و شادیبخش به شمار میرود.
(یسنا ۳۱ – بند ۱)
چون تعالیم نادرست مانع از آن است که راه بهتر را آشکارا دیده و برگزینند، بنابراین خداوند جان و خرد برای شما رهبری برگزید تا زندگی کردن برابر آیین راستی را به هر دو گروه «نیکان و بدان» بیاموزم.
(یسنا – هات ۳۱ – بند ۲)
پروردگارا، در پرتو فروغ مینوی به ما چه خواهی بخشید؟ آیا آن سعادتی که در پرتو راستی و پاکی به دست میآید و به همه وعده شده، کدام است؟ در مورد دانایان چه فرمانی رفتهاست؟ ای خداوند خرد مرا از تمام این حقایق آگاه ساز و با گفتار الهامبخش خود مرا روشن کن تا همه مردم را به آیین راستی راهنمایی کنم.
(یسنا – هات ۳۱ – بند ۳)
پروردگارا؛ دو بخشش «رسایی و جاودانی» مردم را به فروغ معنوی و آگاهی درونی خواهدرسانید. در پرتو نیروی اراده، منش پاک، راستی و پاکی، عشق و ایمان به خدا، زندگانی پایدار و نیروی معنوی افزایش خواهدیافت. ای خداوند خرد، در پرتو این فروزگان بر دشمنان فیروزی توان یافت.
(یسنا – هات ۳۴ بند ۱۱)
ای اهورامزدا شخص خردمند و هوشیار و کسی که با منش خویش حقیقت را درک میکند، از قانون ایزدی آگاه است و با نیروی معنوی از راستی و پاکی پشتیبانی میکند و گفتار و کردار خود را جز به راستی نخواهد آراست و در راه گسترش راستی گام برخواهد داشت. چنین شخصی نسبت به توای مزدا وفادار و شایستهترین یار و یاور مردم به شمار خواهدرفت.
(گاتاها- هات ۳۱ بند ۲۲)
اهورامزدا که از روی دانش و منش نیک بر جهان سروری میکند، در پرتو توان جاودانی خویش چنین الهام میبخشد: عشق و مهر پاک (آرمیتی) را که با اشای تابناک (پارسایی) یار و همگام است، برای شما برگزیدهام. بشود که از آن خود سازید.
(گاتاها- هات ۳۲ – بند ۲)
گمراهان بتپرست همه از تبار و نژاد سیهدلان و کژ منشانند. کسانی که از آنها پیروی کنند و احترام گذارند آنها نیز از تبهکارانند.
کردار فریبکارانه و ریاکاریهای آنها از دروغ و خود ستایی سرچشمه گرفتهاست. از این رو در سراسر گیتی به بدنامی شناخته میشدند و مورد تنفرند.
(گاتاها – هات ۳۲ – بند ۳)
شخص گناهکار و گمراه ممکن است چندی با کردار زشت خویش شهرت و آوازهای بهدست آورد ولی ای هستی بخش، تو از روی خرد و حکمت خویش همه چیز را آگاهی و نسبت به انگیزه هر کس داوری خواهیکرد. ای خداوند خرد به راستی در پرتو سروری آسمانی تو بیگمان آیین جاودانی اشا (پارسایی) و راستی همهجا حکمفرما خواهدگشت.
(گاتاها – هات ۳۲ – بند ۶ )
آنگاه ترا مقدس شناختم ای مزدااهورا: هنگامی بود که ترا نخستین بار در کار آفرینش جهان ازلی دیدم. هنگامی بود که برای کردار و گفتار زشت، سزای زشت و از برای کردار و گفتار نیک، پاداش نیک در روزهای واپسین مقرر داشتی.
آنگاه ترا مقدس شناختم ای مزدااهورا: هنگامی بود که وهومن (فرشته نیکاندیشی و خرد) به سوی من شتافت و از من پرسید تو کیستی؟ پاسخ دادم منم زرتشت و تا به اندازهای که تاب و توان دارم دشمن واقعی دروغپرست و یار و یاور نیرومند دوستداران راستی خواهم بود و از این راه است که به کشور جاودانی بیکران تو توانم رسید و همیشه این چنین ترا ستاینده و سرودگو خواهم بود ای مزدا.
آنگاه ترا مقدس شناختم ای مزدااهورا: هنگامی بود که وهومن به سوی من آمده و من نخستین بار از آیین تو تعلیم یافتم. هرچند که رسالت من در میان مردمان مایه رنج من باشد، اما به جا میآورم زیرا تو آن را بهترین دانستی.
(یسنا – هات ۴۳)
ای خداوند خرد- آسایش و خوشیهای زندگی که بوده و هست و خواهدبود همه از تست، پروردگارا؛ از روی مهر و کرم خویش آنها را به ما ارزانی دار و از پرتو منش پاک و نیروی معنوی و راستی و درستی ما را با خوشبختی جاودانی همقرین ساز. (یسنا- هات ۳۳ بند ۱)
ای پروردگارا؛ برای برخورداری از شادمانی و خوشبختی مرا توانایی ببخش تا با نیروی معنوی و منش پاک و مهرورزی به دیگران و دلی روشن به درک راستین تو نایل آیم. (یسنا هات ۳۳ بند ۱۳)
ای مزدا؛ رفتار و گفتارنیک و پرستش بی ریایی که از پرتو آنها مردم از بخشایش جاودانی و پارسایی و نیروی معنوی و رسایی برخوردار میگردند، همه را نخست به تو ای خداوند هستیبخش پیشکش میکنیم. (یسنا هات ۳۴ بند ۱)
پروردگارا؛ مرد نیکاندیش و پارسایی که روانش با راستی همگام است تنها به تو میاندیشد و کردارنیک خود را به تو نیاز میکند. ای اهورامزدا بشود که نیایشکنان و سرود ستایش گویان به تو نزدیک شویم. ( یسنا – هات ۳۴ بند ۲ )
ایدون من و روان آفرینش هر دو با احترام و دستهای برافراشته اهورا مزدا را ستایش کرده و از او خواستاریم که هرگز به نیکوکاران و پارسایان و رهبر آنها گزندی نرسد و از هجوم دشمنان و بدکاران در امان باشند. (یسنا – هات ۲۹ بند ۵)
ای اهورا از آن تواست عشق و مهرورزی، از تواست خرد مینوی جهان آفرین، ای خداوند جان توبه بندگان خویش نیروی اختیار نیک و بد بخشیدی تا این که راهی برگزینند که راهنمای دانا بدان گرویده و یا آن که رهبر ناراست و غیر واقعی نشان دادهاست!؟
(یسنا – هات ۳۱ بند ۹)
ای خداوند هنگامی که در روز ازل جسم و جان آفریدی و از منش خویش نیروی اندیشیدن و خرد بخشیدی، زمانی که به تن خاکی روان دمیدی و به انسان نیروی کار کردن و سخن گفتن و رهبری کردن عنایت فرمودی، خواستی تا هر کسی به دلخواه خود با کمال آزادی راه زندگی خود را برگزیند. (یسنا – هات ۳۱ بند ۱۱)
دانا باید از دانش خویش نادان را آگاه سازد، نشاید بیش از این نادان گمراه بماند.
(یسنا – هات ۳۱ بند ۱۷ )
ای اهورا به روان جهان تاب و توانایی بخش، از راستی و پاک منشی نیرویی برانگیز که آشتی و آسایش در جهان برقرار شود. آری ای مزدا من دریافتم که آن را توانی برانگیخت.
(یسنا – هات ۲۹ بند ۱۰ )
کسی که پاسبان و نگهبان سعادت بشر است، کسی که همیشه بیدار و هوشیار، آفریدگان مزدا را پاسبانی میکند، کسی که خلق خدا را با دیده باز نگهبانی میکند، کسی که سراسر جهان را از تیرگی و ناآرامی با سلاح آخته پاسداری میکند، میستاییم.
(سروش یشت ها دخت)
ای اهورامزدا من که زرتشت هستم از تو درخواست میکنم که به من و روان آفرینش تاب و توانایی بخشی از پرتو راستی و پاکمنشی بتوانیم آرامش و آسایش جهان را فراهم سازیم. (آنگاه روان آفرینش رهبری اشوزرتشت را پذیرفته گوید) بنابراین ای مزدا با خواستهات خشنود و خورسندم و زرتشت را به عنوان شایستهترین مرد به رهبری خود میپذیرم.
یسنا ۲۹ بند ۱۰
آنگاه زرتشت میگوید: ای مزدا به من نیروی راستی و پاکمنشی و شجاعت روحی عطا فرما تا مردم جهان و انجمن موبدان مرا به آسانی بپذیرند و جهانیان تعلیم مرا دریابند. برای این کار تنها چشم امیدم به یاری و پشتیبانی توست.
یسنا ۲۹ بند ۱۱
با دستهای برافراشته به سوی تو ای مزدا و با فروتنی کامل پیش از همه چیز خواستارم که بهرهای از خرد مقدس خود را به من عطا فرمایی تا به همراهی درستی کردار و ضمیر پاک بتوانم خوشبختی روان آفرینش (همه جهانیان) را فراهم سازم.
یسنا ۲۸ بند ۱
ای اهورامزدا بشود که با اندیشهنیک به تو نزدیک شوم و با پیروی از قانون اشا به ارزشهای مادی و معنوی خود پی برم تا بدینوسیله دینداران را به سرای روشنی و خرمی و زندگی نیک هر دو جهان رهبری کنم.
یسنا ۲۸ بند ۲
من این سرودهای ستایش خود را آن سان که پیش ازین کسی نسروده نثارت میکنم ای اهورا – ای روان راستی و ای نیکاندیش واقعی- از تو درخواست میکنم تا در جهان نیروی فناناپذیر معنوی تجلی نماید. اینک که تو را با ستایش خود فرامیخوانم بسویم شتاب و مرا از خوشبختی و کامیابی واقعی برخوردار ساز.
یسنا ۲۸ بند ۳
هنگامی که با منش پاک ترا با سرودهای ستایش فرامیخوانم آگاهم که مرا برای رهبری روان مردم جهان گماشتهای و از پاداشی که تو ای مزدا اهورا برای کردارنیک میبخشی خبر دارم و آمادهام تا زمانی که مرا تاب و تواناییست به مردم بیاموزم که به سوی راستی راه پویند.
یسنا ۲۸ بند ۴
• ای مزدا به سوی من آی و مرا از بخشش منش پاک و راستی برخوردار ساز تا به وسیله آموزش آیین مقدست گمراهان و بدکاران را به راه راست رهبری کنم و بر دشمنی بدخواهان چیره شوم.
یسنا ۲۸ بند ۶
• ای اهورامزدا مبادا هرگز کار ناشایستی از من سرزند که مورد خشم تو قرار گیرم. ای راستی و ای اصل پاک منشی پیوسته می کوشم تا تورا بستایم. ای کسی که آرزوهای ما را بر میآوری، تو را از ته دل درود میگویم، چه میدانم نمازی که از روی ایمان و اعتقاد کامل انجام شود به درگاهت پذیرفته خواهدشد، ای کسی که امید بهشت ما به سوی تواست.
یسنا ۲۸ بند ۹
• چون از راه نیایش درست میتوان به خدا که اصل راستی و پاک منشی است دست یافت، پس ای اهورامزدا با نیروی خرد و کلام خویش مرا آگاه فرما که در روز نخست این آفرینش چگونه صورت هستی به خود گرفت.
یسنا ۲۸ بند ۱۱
• اینک از برای کسانی که خواستار شنیدن حقیقت هستند سخن میگویم. این گفتار از سوی اهورامزدا سرچشمه راستی و نیکاندیشی است و هر که دانا و هواخواه راستی باشد باید به آن گوش کند، زیرا تنها با پیروی آن میتوان به سرای درخشان فردوس راه یافت.
یسنا ۳۰ بند ۱
ای مردم گفتارنیک دیگران را بشنوید و با اندیشه روشن در آن بنگرید و میان نیک و بد را خود داوری کنید. زیرا پیش از این که فرصت از دست برود، هر مرد و زن باید به شخصه راه خود را برگزینند. بشود که به یاری خرد اهورایی در گزینش راه نیک کامروا شد.
ای مزدا، هنگامی که تو را با نیروی خرد و اندیشه ژرف جستجو کردم و با دیده دل به تو نگریستم، دریافتم که تویی سرآغاز و سرانجام همه چیز. تویی سرچشمه خرد و اندیشه و تویی آفریننده راستی و تویی داور نیک همه کردار مردمان جهان.
یسنا ۳۱ بند ۸
کسانی که از روی رسایی اندیشه و کردارنیک خود به اهورامزدا گروند، از بخشش کمال واقعی و جاودانی و راستی و پاک منشی و نیروی معنوی برخوردار شوند. چنین کسانی از دوستان و هواخواهان اهورا به شمار خواهند آمد.
یسنا ۳۱ بند ۲۱
ای مزدا هنگامی که در روز نخست با خرد خویش به کالبد ما جان بخشیدی و به ما نیروی اندیشه و قوه تمیز نیک از بد دادی، از آن روزها در تن خاکی ما جان و روان دمیدی و به ما اراده و نیروی گفتار و کردار ارزانی داشتی، خواستی که هرکس بنا به اراده خود و با آزادی کامل راهی را که خود صلاح میداند، برگزیند.
یسنا ۳۱ بند ۱۱
نیکی پاداش گزینندگان راه نیک و بدی پادافره گزینندگان راه بد است. از این دو راه آن که نیک اندیش و در پیشبرد نیکی کوشا است راه رستگاری را اختیار کند و آن کسی که بداندیش و کاهل و تن پرور است، راهی را بر میگزیند که جز از رنج و سختی بهرهای نبرد.
یسنا ۳۱ بند ۱۰
ای اهورامزدا تویی آفریننده جهان مادی و خرد مینویی و تویی که به مردم جهان اختیار انتخاب راه نیک و بد دادی تا بنا به میل خود یا به سوی رستگاری شتابند یا به گمراهی گرایند.
یسنا ۳۱ بند ۹
ما خواستاریم از زمره کسانی باشیم که جهان را به سوی پیشرفت و آبادانی و مردم را به سوی راستی و پارسایی رهنمایند. بشود که مزدا ما را یاری فرماید تا با نیروی اندیشه و دل (عقل و عاطفه) به سرچشمه دانایی پی بریم.
یسنا ٣٠ بند ٩
هنگامی که کیفر اهورایی برای گناهکاران فرا رسد و بدان به کیفر زشت خود رسند، جهان را نیروی پاکمنشی فرا خواهد گرفت. آنگاه با پیروی راه ایزدی در پایان، بدی به دست نیکی شکست خواهد خورد و دروغ به بند راستی در خواهد آمد.
یسنا ٣٠ بند ٨
هنگامی که بدکرداران به سزای زشت خود رسند، آنگاه از کردار خود پشیمان میشوند و اندیشه و دل آنان به سوی نیکی خواهد گرایید. آنگاه اشا و خرد پاک به یاری آنان میشتابد و در پیمودن راه درست به آنان کمک خواهند کرد.
یسنا ٣٠ بند ١٠
ای مردم اگر از قانون ازلی که مزدا برقرار داشته آگاه میشدید و از خوشی و پاداش نیک راستی و رنج و پادافراه زشت کژی در این جهان و سرای دیگر باخیر میشدید، آنگاه کاری میکردید که همیشه روزگارتان به خوشی بگذرد.
یسنا ٣٠ بند ١١
از آنجایی که برگزیدن بهترین راه برای مردم کار دشواریست، من که زرتشت هستم برای رهبری شما برگزیده شدهام. رهبری که اهورامزدا گواه راستی و درستی گفتار اوست. باشد که همه برابر آیین مقدس مزدا زندگی کنیم.
یسنا ٣١ بند ٢
روان آفرینش ( یا روح مردمان جهان ) پیش از پیدایش اشوزرتشت از خرابی وضع جهان به درگاه خداوند به دادخواهی برخاسته گفت: پروردگارا برای چه مرا آفریدی؟ چرا به من پیکر هستی بخشیدی ؟ ستم و ستیزه و خشم و زور مرا به ستوه در آورده و برای من به جز تو پشت و پناهی نیست. از تو درخواست میکنم که برایم نجات بخشی فرستی تا زندگانی آسوده و خرمیبه من بخشد.
یسنا ٢٩ بند ١
ای مزدا؛ تو خود از همه بهتر میدانی که در گذشته چه کارهای ناشایستی از بدکاران و هواخواهان آنان سرزده است یا در آینده سرخواهد زد. پس برای این ماموریت بزرگ، یعنی رستگاری مردمان، اراده تو برهر که تعلق گیرد بدان خشنود و خرسندم .
یسنا ٢٩ بند ۴
بنابراین من که روان آفرینش هستم با دست های برافراشته از تو خواستارم که مبادا هرگز نیکوکاران دچار رنج و آزار شوند و به پارسایان و کارگران درست کار از سوی بدخواهان رنج و آسیب رسد، یا بر آن ها چیره شوند.
یسنا ٢٩ بند ۵
آنگاه اهورامزدا که همه چیز را از خرد خویش در مییابد، خطاب به روان آفرینش گفت. چون تو درخواست نجات دهنده ای کرده ای که مردم گیتی را وا دارد تا از روی قانون داد و راستی رفتار کنند، ازین روی من فره وهر زرتشت را برای رهبری جهان بر میگزینم.
یسنا ٢٩ بند ۶
پس مزدای پاک کلام الهام بخش خود را به صورت سرودهای اوستایی که فرمان هایش سراسر بر راستی و درستی استوار است، از برای رستگاری جهانیان به زرتشت سپرد و او را مامور رهبری مردم جهان ساخت.( آنگاه روان آفرینش پرسید) پس ای اهورامزدا چنین رهبر نیک منش را چه وقت برای رستگاری من خواهی فرستاد؟
یسنا ٢٩ بند ٧
( اهورامزدا پاسخ میدهد) یگانه کسی که آیین مقدس را پیروی کرده و اندیشه راستین خواهد گستراند، زرتشت اسپنتمان است. پس برای پیشبرد کارش ما به او زبانی سخنور و گفتاری دلپذیر خواهیم بخشید.
یسنا ٢٩ بند ٨
آنگاه زرتشت گوید: ای مزدا به من نیروی راستی و پاک منشی و شجاعت روحی عطا فرما تا مردم جهان و انجمن موبدان مرا به آسانی بپذیرند و جهانیان تعلیم مرا دریابند . برای این کار تنها چشم امیدم به یاری و پشتیبانی توست.
یسنا ٢٩ بند ١١
بنابراین از همان آغاز هر کسی خواه طرفدار راستی یا دروغ، خواه دانا یا نادان بنابر ندای دل و اندیشه خود عقیده خود را ابراز و آشکار میسازد؛ ولی در عین حال خرد مقدس پیوسته آماده است تا آنان را که در انتخاب راه سرگردان و در شک و تردیدند ، راهنمایی کند.
یسنا ٣١ بند ١٢
اهورامزدا از هر کار آشکار و نهان مردم آگاهست ؛ گناهان کوچک و بزرگ همه را با دیدهگان روشنبین خود میبیند و پیوستههمه کارها را برابر قانون ابدی خویش پاداش و جزا میدهد.
یسنا ٣١ بند ١٣
تنها اهورامزداست که کیفر کارهای مردم را در گذشته و حال و آینده به درستی خواهد داد. چه او برای هرکار نیک یا بدی پاداش و سزایی مقرر داشته است و حساب همه کارها را در روز واپسین منظور خواهد داشت.
یسنا ٣١ بند ١۴ و ١۵
این مطلب در مورد ورود آئین زرتشت به چینه: (جالبه)
سرزمین پهناور ایران از دیرباز، افزون بر نفوذ مستقیم بر امپراتوریهای خاور و باختر، مطرح بوده است. ایران باستان از سوی خاور با کشور پهناور چین مرز مشترک داشت و روزگاران درازی ایرانیان و چینیان از باختر تا خاور آسیا را زیر نفوذ و تسلط خود گرفته بودند. در آن روزگاران، قومهای ساکن سرزمینهای ایرانی و چینی پیوسته با یکدیگر درپیوند و دادوستد بودند. روشن است که چنین همسایگی و مراودههایی تاثیر بسیاری در تمدن و فرهنگ هر دو قوم بر جای گذاشته است. که یکی از مهمترین آنها شناساندن دینهای گوناگون بهویژه دین زرتشت به چین است.باستانیترین کتاب چینی که در آن از آیین زرتشتیان نام برده شده است، کتاب SE.I.PIEN.NIEN.PAO است.
در گفتاری که در این کتاب به ایران ویژه شده است آمده: «آنگاه زرتشت آیینی پدید آورد و دین خود را مستقر نمود. او از دانایان ایران بود.» این اثر بین سالهای ۵۷۱ الی ۵۴۵ پیش از میلاد نوشته شده است که تقریبا همزمان با زادهشدن حکیم چینی است. بهنظر میرسد کشور گشاییهای کوروش پادشاه بزرگ هخامنشی به گوش چینیها رسیده بود و باعث شده بود که توجه چینیان به قدرت در حال تکوین پارسی جلب گردد.«اردشیر بابکان»، نخستین پادشاه روزگار ساسانیان دستور داد که نسخههای بسیار اوستا که به صورت پراکنده در سراسر پادشاهی او و حتا بیرون از قلمرو او وجود داشت گردآورند و از آن یک نسخه کامل ترتیب دهند. «تنسر» موبد موبدان مامور این کار شد و در این امر مهم توفیق کامل یافت. ابن ندیم به این مساله اشاره کرده و از گسیل مردمانی به چین، هند و روم برای گردآوری کتابها و نسخه برداری از آنها خبر میدهد.در روزگار ساسانیان روابط ایران و چین گسترش بسیار پیدا کرد و رفتوآمد سفیران و نمایندگان سیاسی و نیز جهانگردان و زایران بودایی چین به ایران و کشورهای همجوار فزونی گرفت.
دین زرتشت در چین با نام هسیین «HSIEN» و با نویسه یا گرافی نوشته شده است که در زمینههای دیگر به ندرت یافت شده است و همین مایهی شگفتی گشته است. این واژه در زبان چینی به معنای آسمان و ملکوت است. بهنظر میرسد دین زرتشت در سالهای نخستین سدهی ششم میلادی (در بین سالهای ۵۱۶ تا ۵۱۹ میلادی) برای نخستین بار و در نتیجهی تماسهای دیپلماتیک با ایران به چین راه یافت و امپراتوران چین از آن به گرمی استقبال کردند و آیین زرتشت حتا به دربار چین هم راه یافت. همسر «هسوان-وو-تی» (HSUAN-WU-TI) به نام «لینگ-تایی-هو» (LING-TIAI-HOU) از آن جملهاند. باز هم به استناد منابع چینی، امپراتوران دو سلسله کوچک چین به نامهای «پی-چی» (PEI-CHI) و «پی-چوا» (PEI-CHOW) پیرو آیین زرتشت بودند.مبلغان ایرانی دین زرتشت در چین را دو دسته تشکیل میدادند: دسته نخست سفیران و فرستادگان ویژه پادشاهان ساسانی بودند که اجازه تبلیغ و نشر دین زرتشت را در کشور چین بهدست آوردند و دسته دوم مبلغانی بودند که به دلایل گوناگون به چین سفر کرده و در آنجا زندگی میکردند.در روزگار امپراتوری «تانگ» که به مردم آزادی مذهب داده شده بود، نفوذ آیین زرتشت به اوج خود رسید. امپراتوری «تانگ» هم در این مورد سخت گیری نمیکرد و در واقع به همه دینها آزادی داده بود. امپراتوران این سلسله یک مقام رسمی دولتی برای سرپرستی دینهای خارجی گماشته بودن. شخصی که برای اداره مراسم مذهبی زرتشتیان برگزیده شده بود «ساجا» نام داشت و بیشتر از میان ایرانیان برگزیده میشد گویا به سال ۶۲۱ میلادی نخستین آتشکده در پایتخت چین یعنی شهر «شی آن» امروز ساخته شد. همچنین سرچشمههای چینی به ما آگاهی میدهند که در فرماندهی پادشاهان سلسله تانگ در پایتخت شهر چین چهار آتشکده و در پایتخت باختری دو آتشکده وجود داشت. از اشارههای پراکنده در ادبیات چین چنین برداشت میشود که در شهرهای مهم چین چون «چانگ – ان»، «بو-یانگ»، «لیانگ– جو»، «دون–هوانگ»، «تای–وان»، «یی- جو» و «کای-فنگ» آتشکدههای زرتشتی در امور مذهبی فعالانه شرکت میکردهاند. متصدیان این نیایشگاهها با اصطلاح غیر چینی «سافو» (sa-fu) شناخته میشدند و از پایگاه و مقام چینی برخوردار بودند.
در سال ۶۵۱ «پیلوس» pilose (نام چینی شده پیروز) فرزند یزگرد پس از کشته شدن پدرش به همراه گروهی از ایرانیان که مایل به تغییر کیش و آیین خود نبودند از ایران به چین پناه بردند. پیروز به کمک زرتشتیان ایرانی که به چین رفته بودن آتشکدهای در شهر «چانگ –ان» پایتخت آن زمان چین بنا نهاد که نیایشگاه ایرانی نام گرفت. همچنین «نی نی شی» (نام چینی شده نرسی) فرزند پیروز که به مقام فرماندهی قراولان دست چپ امپراتور «کینگ لونگ» رسیده تلاش زیادی برای تبلیغ دین زرتشت در چین نمود. «پوشان–هو– فو» (پشنگ) به همراه پسرش خسرو از آخرین افراد خاندان ساسانی هستند که مورخان و وقایع نگاران چینی از آنها نام بردهاند. «منوچهر» موبدان، موبد فارس و کرمان نیز، به چین مسافرت مینماید. «مه آفرید»، فرزند ماه فرودین زوزنی نیز که خود در آیین زرتشت نوآوری پدید آورده بود، به چین مسافرت کرد.در سال ۷۴۸ میلادی «جیین –جن» کاهن عالیمقام چینی به دهکدهی بزرگی بهنام «بو-سی» در جزیره «هانیان» (hai-nan)رسید که در آن شمار زیادی ایرانی زندگی میکردند (لازم به توضیح است که «بو- سی» واژهی چینی شده پارسی میباشد) هم اکنون در آغاز راه یکی از این دهکدهها سنگنوشتهای وجود دارد که به دو زبان چینی و فارسی عبارت «دهکده پارسیان» بر روی آن نوسته شده است. این دهکده در جنوب چین، در ناحیهای در شرق شهر «یانگ جو» از استان »هانسو» است، و محور میان چند دریاچه و رودخانه میباشد.
پژوهشگران چینی بر این باورند که پارسیان این دهکده، بازماندگان بازرگانان ایرانی هستند که در روزگار خاندان «تانگ» یعنی در بین سالهای ۶۱۸ تا ۹۰۷ میلادی در آنجا زندگی میکردند. سه سدهای که از یک سو به سبب یورش اعراب به ایران بیشتر از هر زمانی دیگر مهاجرت زرتشتیان ایران را فراهم آورده بود و از سوی دیگر شهر «یانگ جو» از آغاز امپراتوری تانگ یکی از بندرهای بازرگانی بینالمللی آسیا برای داد و ستد ابریشم از راههای دریایی به شمار میآمد. در ادامه، به نمونههایی از همانندی آیینها و افسانههای ایران و چین اشاره شده است:در «آبان یشت» پهلوانان ایرانی و انیران صدها اسب، هزارها گاو و دهها هزار گوسفند به نزد ایزد بانو «اردویسور آناهیتا» پیشکش میبردند، هردو سوی هماورد در یک پیکار پیشکشهای یکسان نثار ایزد بانو میکنند. اما او خواست نیایشگران راستین خود را بهجای میآورد و به دشمنان و انیران روی خوش نشان نمیدهد. در چین باستان بهویژه در ناحیه دزین (tsien) پیشکشهای بسیاری همانند آنچه در آبان یشت گفته شد به نزد ایزد بانوی آبها برده میشد. همانگونه که پهلوانان ایرانی رودخانهها و کوههایی را که در نزدیکی آنها پیشکشهای خود را نثار بانو میکردند، مقدس میشمردند، جنگاوران چین نیز به در یاچه زونگ «زو نگ – گی» (tsong –ki) و کوه «یانگ – یو» (yan-yu) که نیاکان آنها از یو (yu) کبیر به بعد همواره در کنار آنها پیشکش به نزد ایزد بانوی آبها برده بودند به دیده ارج مینگریستند. ایزد بانوی آبها در دورههای طولانی سرداران «دزپین» را در برابر دشمنان نگاهداری کرده و در کشمکشهای خانوادگی به آنها یاری رسانیده بود. بسیاری از پهلوانان چین درهنگام درگیری با هماوردان خویش، دستیاری به سوی ایزد بانوی آبها دراز میکردند و از پشتیبانی او برخوردار میشدند.
نیایش این ایزد بانو ویژه شاهزادگان «دزین» و دوستان آنها نبود و دشمنان آنها شاهزادگان «چو» که در آغاز از پرستش ایزد بانوی هماوردان خود اکراه داشتند. .سرانجام همدوش با سرداران «دزین» راه پرستش ایزد بانو را در پیش گرفتند تا مگر به آرزوهای دور و دراز خود برسند. در «آبان یشت» نیز، هر دو سوی هماورد، مانند ارجاسب، گشتاسب، توس، افراسیاب و کیخسرو میکوشند تا از یاری ایزد بانو آناهیتا برخوردار شوند.در آغاز «زامیاد یشت» توصیفی از کوههای جهان آمده و پس از آن گزارشی است دربارهی فر کیانی که از هر یک از شاهان ایران به شاهی دیگر میرسید. پرسشی که خود به خود برای خواننده پیش میآید این است که چرا توصیف کوهها در آغاز یشتی که ویژه فر است آمده و مناسبت میان فر کیانی و کوههای روی زمین چه بوده است؟ در این مورد هم گزارشگران اوستا نتوانستهاند رازگشایی کنند، اما شاید بتوان بهیاری اساتیر چین این پرسش را پاسخ داد، در چین پنج کوه سپند وجود داشت که چهارتای آن در چهار سوی اصلی امپراتوری چین بود و پنجمی در میان آنها امپراتور چین بر فراز قلههای این کوهها قربانیهای خود را پیشکش خدایان آسمان و زمین میکرد. قربانیهایی که روی کوهها به عمل میآمد در هنگام آغاز امپراتوری یک دودمان تازه ارزش ویژهای داشت، بدینسان پیوستگی میان فر کیانی و آیینهایی را که بر فراز کوهها برگزار میشد در اساتیر چین میجوییم.اما از آن گذشته در پیوند با بخشش کوهها، به زمامداران جریان معجزهآساتری نیز وجود داشت. بنا به باور چینیان به هنگام به پادشاهی رسیدن هر یک از شاهان از یکی از کوههای چهارگانه ابر یا بخاری رنگین برمیخاست، برای نمونه هنگامی که «هوانگ-دی» به پادشاهی رسید، کوه «فئو» (fou) در کنارهی دریای خاوری ابری زرد رنگ برمیخاست و هنگام به قدرت رسیدن «یائو» از همین کوه بخاری قرمز رنگ متصاعد شد. بدین سان بخشش زمامداری به گونهای مادی و عینی بر فراز کوهها نمایان میشود.
یارینامه:
۱-تاریخ مختصر چین ، پرفسور جان خون نین ،
۲-chinese، Iranian،relations in pre-islamic times،Encyclopedia Iranica،Vol. 5،۱۹۹۲،P. 429
3-آیینها و ایران و چین باستان ، نوشته: ج.ک. کویا جی ترجمه: جلیل دوستخواه ،۱۳۶۲
۴-دین بهی، مهرداد مهرین ، ۱۳۶۲
۵-تاریخ روابط ایران و چین دکتر علاالدین آذری ، ۱۳۷۷
۶- نوشتهای از احمد رضا ایروانی در روزنامه همشهری ، یکشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۷۷٫
ریشه و معنای نام زرتشت
نام زرتشت مرکب است. از «زَرَت» که ممکن است معنی زرد و زرین یا پیر داشته باشد و «اشترا» که برخی آن را شتر و برخی معنی آن را آسترا به معنی ستاره در نظر گرفتهاند. دارندهٔ شتر زرد دارندهٔ شتر پیر دارندهٔ شتر با جرأت درخشان و زرد مثل طلا پسر ستاره، ستارهٔ درخشان و روشنایی زرین معانی گوناگونی است که تا بهحال محققان برای نام زرتشت ذکر کردهاند.