قاشق زنی و... یا؟!

  • شروع کننده موضوع
  • #1

نی لوفر

کاربر فعال
ارسال‌ها
26
امتیاز
22
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2-مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
امیدوارم پزشکی...
اینا بخشی از مراسم شب آخر ساله... جالبه! فک نمیکنم تاحالا به گوشتون خورده باشه! :rolleyes:

برگزاری آيين جشن چهارشنبه سوري:
پسين (غروب) بوته‌ها را به شمار سه یا هفت کوپه آتش به نماد "پندار نیک"، "گفتار نیک" و "کردار نیک" و یا هفت امشاسپند "هرمزد"، "وهومن"، "اردیبهشت"، "شهریور"، "سپندارمذ"، "خورداد" و "امرداد"، روی هم مي‌ گذارند و هنگامی كه خورشيد فرو مي نشیند، آن را بر مي ‌افروزند تا آتش سر به آسمان كشيده جانشين خورشيد شود. آتش مي‌تواند در بيابان‌ها يا رهگذرها يا در خرند (حياط) و بام خانه‌ها افروخته شود.
هنگامي كه آتش گُر ‌كشيد از رويش مي‌پرند و ترانه‌هايی كه در همه‌ آنها نشان از تندرستي و بارآوری و پاكيزگی است، مي‌خوانند:
"سرخی تو از من و زردی من از تو" كه در اينجا سرخی آتش نماد تندرستی و شادابی و روشنايي است و زردی نماد بيماری و اندوه و سستی است.
آتش چهار شنبه سوری را خاموش نمي‌كنند تا خودش خاكستر شود. سپس خاكسترش را كه سپند (مقدس) مي دانند، كسی گرد آوري مي كند و بی آنكه پشت سرش را نگاه كند، سر نخستين چهار راه مي ريزد‌. در باز گشت، باشندگان خانه از او مي‌پرسند:

كيستی؟

مي‌گويد: منم

از كجا مي ‌آيي؟

از اروسی (گوشزد: واژه اروسي اوستايي است كه به عربي رفته و عرب ها آنرا به گونه عروسي می نويسند)

چه آورده‌اي؟

تندرستی

آيين چهارشنبه سوری تنها به آتش افروزی بسنده نمی شود، خانه تکانی پیش از چهارشنبه سوری، خریدن آیینه و کوزه نو، خرید اسپند دانه، چراغانی، فراهم كردن و خوردن آجیل هفت مغز، کوزه شکستن، فال گوش ایستادن، فال کوزه، ریختن آب به گوشه و کنار خانه، به بيابان رفتن در روز چهارشنبه سوری، تخم مرغ شکستن، شال اندازی، كفچه (قاشق) زنی، گره گشایی از بخت دختران با بستن كوپله (قفل) به گردن، نشستن روی چرخ کوزه گری، شکستن گردو، گفتن آرزوها به آب روان، فریاد زدن خواسته ها در چاه كهن، ياري خواستن از "چهارشنبه خاتون"، رنگ کردن خانه با گِل هایی به رنگ آبی و زرد، پختن آش ویژه چهارشنبه سوری و...

گزیده ای از آيين نام برده شده:

بوته افروزي

در ايران رسم است كه پيش از پريدن آفتاب، هر خانواده بوته هاي خار و گزني را كه از پيش فراهم كرده اند روي بام يا زمين حياط خانه و يا در گذرگاه در سه يا پنج يا هفت «گله» كپه مي كنند. با غروب آفتاب و نيم تاريك شدن آسمان، زن و مرد و پير و جوان گرد هم جمع مي شوند و بوته ها را آتش مي زنند. در اين هنگام از بزرگ تا كوچك هر كدام سه بار از روي بوته هاي افروخته مي پرند، تا مرگ ضعف و زردي ناشي از بيماري و غم و محنت را از خود بزدايند و سلامت و سرخي و شادي به هستي خود ببخشند. مردم در حال پريدن از روي آتش ترانه زیر را می خوانند.

زردي من از تو ، سرخي تو از من

غم برو شادي بيا ، محنت برو روزي بيا

اي شب چهارشنبه ، اي كليه جاردنده ، بده مراد بنده

هر خانه زني خاكستر را در خاك انداز جمع مي كند، و آن را از خانه بيرون مي برد و در سر چهار راه، يا در آب روان مي ريزد. در بازگشت به خانه، در خانه را مي كوبد و به ساكنان خانه مي گويد كه از عروسي مي آيد و تندرستي و شادي براي خانواده آورده است.
در اين هنگام اهالي خانه در را به رويش مي گشايند. او بدين گونه همراه خود تندرستي و شادي را براي يك سال به درون خانه خود مي برد. ايرانيان عقيده دارند كه با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضاي خانه را از موجودات زيانكار مي پالايند و ديو پليدي و ناپاكي را از محيط زيست دور و پاك مي سازند. براي اين كه آتش آلود نشود خاكستر آن را در سر چهارراه يا در آب روان مي ريزند تا باد يا آب آن را با خود ببرد.

مراسم كوزه شكني مراسم كوزه شكني

مردم پس از آتش افروزي مقداري زغال به نشانه سياه بختي،كمي نمک به نشانه شور چشمي، و يكي سكه دهشاهي به علامت تنگدستی در كوزه اي سفالين مي اندازند و هر يك از افراد خانواده يك بار كوزه را دور سر خود مي چرخاند و آخرين نفر ، كوزه را بر سر بام خانه ميبرد و آن را به كوچه پرتاب مي كند و مي گويد: «درد و بلاي خانه را ريختم به توي كوچه» و باور دارند كه با دور افكندن كوزه، تيره بختي، شور بختي و تنگدستي را از خانه و خانواده دورمیکنند زیرا می گويند که فروهرها از کوزه نو دیدن خواهند کرد و آب پاشيده شده، نشان روشنايی در خانه است. در زمان ساسانیان به جای آب، سکه هایی را درون کوزه می انداختند و آن را از پشت بام به زمین پرتاب می کردند براي اينكه روزی و فزوني برای آنان فرستاده شود


فال گوش نشيني

غروب زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن داردند یا آرزوی و زیارت و مسافرت مانند دختران دم بخت يا زنان در آرزوی فرزند شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهار راه كه نماد گذار از دشواري ها بود مي‌ايستادند. گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال می زنند اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن خواهند . بدرستي آنها از فروهر‌ها مي‌خواستند كه گره كارشان را با كليدی كه زير پا داشتند، بگشايند.

قاشق زني

آيين كفچه زنی كم و بيش در همه سرزمین های ایران بزرگ برگزار می شود. بدین گونه است که مردم و گاهي کودکان كاسه اي مسين و كفچه را به هم کوبیده و در پشت در پنهان می شوند و خاوند (صاحبخانه) تخم مرغ یا پيشكشي درون کاسه می گذارد. كفچه زنان چه مرد چه زن بيشتر خود را با چادر می پوشانند.

كفچه زنی نماد پذيرايی از فروهر‌ها است زيرا كه كفچه و كاسه مسين نشانه‌ خوراك و خوردن بود. ايرانيان باستان برای فروهر‌ها بر بام خانه خوراك هاي گوناگون مي‌گذاشتند تا از اين ميهمانان تازه رسيده‌ آسمانی پذيرايی كنند و چون فروهر‌ها پنهان و نمي توان ديدشان، كسانی هم كه برای كفچه زنی مي‌رفتند، كوشش مي‌كردند روی بپوشانند و ناشناس بمانند و چون خوراك و آجيل را ويژه فروهر مي‌دانستند و دريافتشان را همايون مي‌پنداشتند.



آش چهارشنبه سوري

خانواده هایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای بر آمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می گردند و در شب چهار شنبه آخر سال «آش ابودردا»یا «آش بیمار »می پختند و آن را اندکی بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند.



آجيل چهارشنبه سوري تقسيم آجیل چهار شنبه سور ی

زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهار شنبه آخر سال آجیلي از هفت مغز مغز و ميوه خشكك به نماد هفت امشاسپندان درست شده و آن را در سفره چهارشنبه سوری می گذارند تا همه خانواده برای شگون و تندرستی از آن بخورند و امروزه آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذری اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است

منبع: nourooz.com

اینارو گفتم تا با جذابی جشن های ایران باستان آشنا بشید(همونطور که دوست های دیگه هم اشاره کردن!)
اما حالا تمام این آداب و رسوم از بین رفته و جایگزینش شده درد و رنج و بدبختی!
من نه تنها با آتیش بازی مخالف نیستم بلکه انجام هم میدم. اما آخه چرا آزار و اذیت مردم؟ چرا قطعی دست؟ چرا یه عمر پشیمونی؟
یه شبه؟ آره قبول دارم. اما بیچاره شدن هم یه شبه...
بیاید امسال برگردیم به ایران باستان! بیاید قاشق زنی کنیم. آش بپزیم و...
 

AMT

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
292
امتیاز
181
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
نیشاپور
مدال المپیاد
المپیاد علوم آزمایشگاهی-المپیاد زبان-المپیاد ادبی-المپیاد ریاضی 3 دوره-المپیاد شیمی
دانشگاه
علوم پزشکی ایران (ان ش
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : قاشق زنی و... یا؟!

ما که میگیم اما کو گوش شنوا؟؟؟؟؟؟؟
آیین باستانی ما رو به کجا دارن میبرن؟؟؟؟
اگه بگن ایرانیا وحشی بودن خوب میشه؟؟؟؟؟
دیگه آروم میگیرن؟؟؟؟؟؟
چه رسم و رسوم قشنگی داشتیم!!!!
 

stevendeljoo

داماد مسعودی
ارسال‌ها
1,351
امتیاز
2,642
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1391
مدال المپیاد
ندارم
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : قاشق زنی و... یا؟!

آقا ما رفتیم قاشق بزنیم دو سه جا که درو کوبوندن تو صورتمون ی جا هم گفتن بر عمو این رسما منسوخ شده
شانس آوردم چادر رو صورتم بود نشناختنم!
 
بالا