- شروع کننده موضوع
- #1
parsa_spy
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 1,161
- امتیاز
- 443
- نام مرکز سمپاد
- علامه حلی تهران
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 1390
- مدال المپیاد
- مدال طلای المپیاد کامپیوتر
- دانشگاه
- صنعتی شریف
- رشته دانشگاه
- نرم افزار
چند نکته به ذهنم میرسه در مورد آقای اژهای و سمپاد که لازم میبینم بنویسم.
۱. مدیریت ۲۰ ساله یک نفر در یک جا، هم خوب است و هم بد و به نظرم بدیهایش خیلی بیشتر است. وقتی کسی ۲۰ سال یک جایی مدیریت کند تمام زیروبم آنجا را میشناسد. مدیریت در آنجا پایدار و با یک روش مشخص است و دیگر افراد و دستگاهها شناخت ثابتی از آنجا دارند. در عوض حکومت ۲۰ ساله یک نفر در یک سازمان، میتونه باعث کشته شدن خلاقیت و تنوع در سازمان بشه. چون فکر یک نفر محدوده و ثابت بودن مدیر باعث میشه سایرمدیران سازمان هم عمر زیادی داشته باشند در سمت خودشون و عملا تنوع و ثبات و پویایی دچار مشکل میشه. البته لزوما صددرصد اینطوری نیست اما خب امکانش هم کم نیست. اینکه سمپاد چگونه بوده قضاوتش کمی سخته چون خیلی از ماها از دیدگاه دانش آموز و فارغ التحصیل نگاه میکنیم و دیدی نسبت به داخل سازمان نداریم.
۲. تا جایی که ما میدانیم شیوه اداره سازمان خیلی زیاد به شیوه نظاممند دولتی نبوده و تا حدودی کدخدامنشانه و رفاقتی بوده. مثلا اینکه صاحب امتیاز نشرسمپاد آقای اژهای بودند (و هستند) و نه سازمان. سایت قدیمی سمپاد (nodet. net) هم تحت مالکیت شخصی آقای اژهای بوده و هست در صورتی که اصولا همه چیز باید تحت مالکیت سازمان باشد. بنابه شنیدهها سازمان بازرسی کل کشور، گیرهای زیادی به سازمان داده بود که به حق بودهاند و مقدمه اصلی برکناری آقای اژهای بودند.
۳. آقای اژهای فردی تحصیل کرده و خارج دیده بودند. این خودش خیلی نکته مثبتیه. تخصص روانشناسی هم برای سمپاد بد نیست. ارتباطشون با نهادهای علمی خوب بوده ومقالات و کارهای پژوهشی نسبتا خوبی انجام دادهاند.
۴. سوابق و مسئولیتهای قبلیشون در سطح بالایی بوده و تجربه خوبی داند.
۵. مهمترین ویژگی ایشون نفوذ بالایی بود که در نهادهای مختلف داشتند مخصوصا نهاد رهبری. همین الان هم نماینده ولی فقیه در امور دانشجویان ایرانی اروپا و آمریکا هستند. همین نفوذ در مصون داشتن سمپاد از حملات مخالفان نقش زیادی داشته. تاجایی که شنیدیم چندباری هم دستور مستقیم رهبری رو برای امور مختلف در مورد سمپاد گرفتن.
۶. آقای اژهای پیگیر اصلی گسترش مدارس سمپاد در شهرهای مختلف کشور بودند. البته اصرار ایشون بر گسترش تعداد شهرهای تحت پوشش بود و نه تعداد مدارس در یک شهر.
۷. شاید نظر شما این باشه که خب مدرسه که این همه فارغ التحصیل قدیمی داره. چرا یکی از اونها رو رئیس سمپاد نمیگذارن؟ خب اینکار برخلاف فکر شما خیلی آسون نیست. عملا غیرممکنه. چون رئیس سمپاد باید کسی باشه به نوعی با دولت ارتباط داشته باشه. مشاوری، مدیری چیزی باشه. دوم اینکه تجربه لازم رو هم داشته باشه. اینجوری نیست که یک کارمندی که تازه ۲ ساله استخدام شده رو بیان رئیس سمپاد بگذارن. پس تفکرات این شکلی رو کنار بگذارید.
۸. اینکه سمپاد رفت زیرنظر آموزش پرورش و ضعیف شد و از کنترل خارج شد، صددرصد تقصیر مدیران جدید سازمان نیست. این یک کار منطقیه که سازمانهای مرتبط به آموزش برن زیر نظر وزارت آمپر یا آموزش عالی. تعیین مدیر سازمان توسط آموزش پرورش هم نسبتا منطقیه چون به هرحال سازمان شناخت مستقیم از همه مسئولین شهرها نداره. چه دلیلی هست یک معاونت مستقیم زیرنظر رئیس جمهور باشه؟ شاید بگید چون مهمه و آینده کشوره و…. اما خب شما از دیدگاه خودتون نگاه میکنید. همه لزوما اینطوری فکر نمیکنند. تا حدود زیادی هم حق دارند چون لزوما همه سمپادی بهترین نیستند. صادقانه بگم سمپاد اون قدرها هم که به نظر میرسه چیز خاصی نیست هرچند برای یک سمپادی واقعا خاصه.
۹. خیلی چیزها دست سازمان نیست. مثلا سیاستهای آموزشی کشور دست اونها نیست. این چیزها رو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب میکنه و همه باید تبعیت کنند و معمولا جایی رو مستثنی نمیکنند. همه باید این کتابها و رشتهها رو بخونند و همین واحدها رو پاس کنند. انتظار کارهای عجیب غریب مثل جابه جا کردن واحدهای درسی بین سالهای مختلف تحصیلی رو نداشته باشید. حقیقتا نمیشه.
۱۰. بازهم خیلی چیزها دست سازمان نیست. مثلا اینجوری نیست که شما هر معلمی دلت خواست بیاری مدرسه درس بده. هرکس رو خواستی معاون کنی. طبق قانون تمام اینها ضوابط داره. مثلا معلم باید در استخدام آموزش پرورش باشه. اینها هم از عوارض زیرنظر آموزش پرورش بودنه. البته آموزش پرورش هم میتونه با تدوین آیین نامههایی، خیلی چیزها رو در مورد سمپاد تغییر بده اما اینکار رو زیاد انجام نمیدن. چون یکپارچگی ساختار کم میشه و مدیریت سختتر و… توی این گیرودار مدرسههای تهران تونستند جون سالم به در ببرن و شهرستانیها مجبورن زیر بار حرف زور برن.
۱۱. در آینده قراره چه اتفاقی بیافته؟ این مورد بستگی به کلی چیز مختلف داره. مثلا ممکنه همین فردا وزیر آموزش پرورش عوض بشه بعد وزیر جدید تصمیم بگیره کلی اختیارات به سمپاد بده. اگر بخواهید دنبال قانونی چیزی باشید باید توی چیزهایی سند ملی آموزش پرورش، برنامه پنجم توسعه، نقشه علمی کشور و یا مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی باشید.
۱۲. ما میتوانیم کاری بکنیم؟ سوال سختیه! هم آره و هم نه. بیشتر نه!
اینها صرفا مطالب مختصری بودند در مورد سمپاد. در حد اطلاعات عمومی نوشته شده و احتمال خطا و اشتباهش خیلی زیاده. اگر شما نظر دیگهای دارید میتونید بگید.
منبع : http://www.sampadia.com/blog/nodet-overview.html
۱. مدیریت ۲۰ ساله یک نفر در یک جا، هم خوب است و هم بد و به نظرم بدیهایش خیلی بیشتر است. وقتی کسی ۲۰ سال یک جایی مدیریت کند تمام زیروبم آنجا را میشناسد. مدیریت در آنجا پایدار و با یک روش مشخص است و دیگر افراد و دستگاهها شناخت ثابتی از آنجا دارند. در عوض حکومت ۲۰ ساله یک نفر در یک سازمان، میتونه باعث کشته شدن خلاقیت و تنوع در سازمان بشه. چون فکر یک نفر محدوده و ثابت بودن مدیر باعث میشه سایرمدیران سازمان هم عمر زیادی داشته باشند در سمت خودشون و عملا تنوع و ثبات و پویایی دچار مشکل میشه. البته لزوما صددرصد اینطوری نیست اما خب امکانش هم کم نیست. اینکه سمپاد چگونه بوده قضاوتش کمی سخته چون خیلی از ماها از دیدگاه دانش آموز و فارغ التحصیل نگاه میکنیم و دیدی نسبت به داخل سازمان نداریم.
۲. تا جایی که ما میدانیم شیوه اداره سازمان خیلی زیاد به شیوه نظاممند دولتی نبوده و تا حدودی کدخدامنشانه و رفاقتی بوده. مثلا اینکه صاحب امتیاز نشرسمپاد آقای اژهای بودند (و هستند) و نه سازمان. سایت قدیمی سمپاد (nodet. net) هم تحت مالکیت شخصی آقای اژهای بوده و هست در صورتی که اصولا همه چیز باید تحت مالکیت سازمان باشد. بنابه شنیدهها سازمان بازرسی کل کشور، گیرهای زیادی به سازمان داده بود که به حق بودهاند و مقدمه اصلی برکناری آقای اژهای بودند.
۳. آقای اژهای فردی تحصیل کرده و خارج دیده بودند. این خودش خیلی نکته مثبتیه. تخصص روانشناسی هم برای سمپاد بد نیست. ارتباطشون با نهادهای علمی خوب بوده ومقالات و کارهای پژوهشی نسبتا خوبی انجام دادهاند.
۴. سوابق و مسئولیتهای قبلیشون در سطح بالایی بوده و تجربه خوبی داند.
۵. مهمترین ویژگی ایشون نفوذ بالایی بود که در نهادهای مختلف داشتند مخصوصا نهاد رهبری. همین الان هم نماینده ولی فقیه در امور دانشجویان ایرانی اروپا و آمریکا هستند. همین نفوذ در مصون داشتن سمپاد از حملات مخالفان نقش زیادی داشته. تاجایی که شنیدیم چندباری هم دستور مستقیم رهبری رو برای امور مختلف در مورد سمپاد گرفتن.
۶. آقای اژهای پیگیر اصلی گسترش مدارس سمپاد در شهرهای مختلف کشور بودند. البته اصرار ایشون بر گسترش تعداد شهرهای تحت پوشش بود و نه تعداد مدارس در یک شهر.
۷. شاید نظر شما این باشه که خب مدرسه که این همه فارغ التحصیل قدیمی داره. چرا یکی از اونها رو رئیس سمپاد نمیگذارن؟ خب اینکار برخلاف فکر شما خیلی آسون نیست. عملا غیرممکنه. چون رئیس سمپاد باید کسی باشه به نوعی با دولت ارتباط داشته باشه. مشاوری، مدیری چیزی باشه. دوم اینکه تجربه لازم رو هم داشته باشه. اینجوری نیست که یک کارمندی که تازه ۲ ساله استخدام شده رو بیان رئیس سمپاد بگذارن. پس تفکرات این شکلی رو کنار بگذارید.
۸. اینکه سمپاد رفت زیرنظر آموزش پرورش و ضعیف شد و از کنترل خارج شد، صددرصد تقصیر مدیران جدید سازمان نیست. این یک کار منطقیه که سازمانهای مرتبط به آموزش برن زیر نظر وزارت آمپر یا آموزش عالی. تعیین مدیر سازمان توسط آموزش پرورش هم نسبتا منطقیه چون به هرحال سازمان شناخت مستقیم از همه مسئولین شهرها نداره. چه دلیلی هست یک معاونت مستقیم زیرنظر رئیس جمهور باشه؟ شاید بگید چون مهمه و آینده کشوره و…. اما خب شما از دیدگاه خودتون نگاه میکنید. همه لزوما اینطوری فکر نمیکنند. تا حدود زیادی هم حق دارند چون لزوما همه سمپادی بهترین نیستند. صادقانه بگم سمپاد اون قدرها هم که به نظر میرسه چیز خاصی نیست هرچند برای یک سمپادی واقعا خاصه.
۹. خیلی چیزها دست سازمان نیست. مثلا سیاستهای آموزشی کشور دست اونها نیست. این چیزها رو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب میکنه و همه باید تبعیت کنند و معمولا جایی رو مستثنی نمیکنند. همه باید این کتابها و رشتهها رو بخونند و همین واحدها رو پاس کنند. انتظار کارهای عجیب غریب مثل جابه جا کردن واحدهای درسی بین سالهای مختلف تحصیلی رو نداشته باشید. حقیقتا نمیشه.
۱۰. بازهم خیلی چیزها دست سازمان نیست. مثلا اینجوری نیست که شما هر معلمی دلت خواست بیاری مدرسه درس بده. هرکس رو خواستی معاون کنی. طبق قانون تمام اینها ضوابط داره. مثلا معلم باید در استخدام آموزش پرورش باشه. اینها هم از عوارض زیرنظر آموزش پرورش بودنه. البته آموزش پرورش هم میتونه با تدوین آیین نامههایی، خیلی چیزها رو در مورد سمپاد تغییر بده اما اینکار رو زیاد انجام نمیدن. چون یکپارچگی ساختار کم میشه و مدیریت سختتر و… توی این گیرودار مدرسههای تهران تونستند جون سالم به در ببرن و شهرستانیها مجبورن زیر بار حرف زور برن.
۱۱. در آینده قراره چه اتفاقی بیافته؟ این مورد بستگی به کلی چیز مختلف داره. مثلا ممکنه همین فردا وزیر آموزش پرورش عوض بشه بعد وزیر جدید تصمیم بگیره کلی اختیارات به سمپاد بده. اگر بخواهید دنبال قانونی چیزی باشید باید توی چیزهایی سند ملی آموزش پرورش، برنامه پنجم توسعه، نقشه علمی کشور و یا مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی باشید.
۱۲. ما میتوانیم کاری بکنیم؟ سوال سختیه! هم آره و هم نه. بیشتر نه!
اینها صرفا مطالب مختصری بودند در مورد سمپاد. در حد اطلاعات عمومی نوشته شده و احتمال خطا و اشتباهش خیلی زیاده. اگر شما نظر دیگهای دارید میتونید بگید.
منبع : http://www.sampadia.com/blog/nodet-overview.html