بررسی مساله تلقین و تصور در مدل سلسله مراتبی حافظه

[farshidGCD]

هنگام مطالعه حافظه ها وقتی به مدل سلسله مراتبی بر میخوریم یک مساله پیش میاد
در مدل سلسله مراتبی قاعدتا برگشت یک مفهوم از حافظه بلندمدت به حسی امکان پذیر نیست، اما وقتی ما یه خودمون تلقین کنیم که هوا گرمه (یا بود، مثلا با یادآوری این که دیروز ظهر هوا گرم بود)، یا حتی هنگام تصور یک چیز (مثلا وقتی یک درخت رو که قبلا یه لحظه از جلوی چشممون رد شده تصور کنیم، یاد آوری گذشته رویا پردازی) درواقع چیزی رو که قبلا مدتی توی حافظه حسیمون بوده منتقل می کنیم به حس لامسه یا بیناییمون، این مساله در مدل سلسله مراتبی چجوری توجیه میشه؟

 

[mahshid_f]

پاسخ : بررسی مساله تلقین و تصور در مدل سلسله مراتبی حافظ

خب یه سوال!
میشه دقیقا بگین مدل سلسله مراتبی چیه؟
و اینکه یه کم واضح تر توضیح بدین
یعنی مثلا گرم بودن هوا در حافظه بلند مدته و یادآوری اون به حس لامسه و اینا امکان پذیره؟
اگر درست فهمیده باشم(که نفهمیدم ) خب اینکه خیلی طبیعیه، پس چطوری توی مدل سلسله مراتبی که میگین،
این امکان نیست؟

 

[farshidGCD]

پاسخ : بررسی مساله تلقین و تصور در مدل سلسله مراتبی حافظ

مدل سلسله مراتبی حافظه همون حافظه حسی=>کوتاه مدت=> بلند مدته که بر اساس این مدل اکه ما به حواس توجه کنیم اطلاعات وارد حافظه کوتاه مدت، و با تمرین یا تکرار وارد حافظه بلند مدت میشن
اما نکته کلیدی در این مورد، اینه که اطلاعات بر اساس این مدل نمیتونن از مثلا کوتاه مدت به حسی برگردن (یکطرفه هست)
حالا طبق این مدل وقتی ما اطلاعاتی مثل گرما رو به خودمون تلقین می کنیم، یا یک رویداد یا شی یا مفهوم رو تصور یا یادآوری می کنیم، درواقع اطلاعات رو از حافظه های کوتاه مدت یا بلند مدت به حافظه حسی و احساس منتقل کردیم، مگه نه؟ خوب این مساله چجوری توجیه میشه؟

 

[HHH]

پاسخ : بررسی مساله تلقین و تصور در مدل سلسله مراتبی حافظ

ببین ما اونو از قسمت بلند مدت به کوتاه مدت بر نمی گردونیم
بلکه شرایط تحریک حس رو برمی گردونیم
در واقع اینجوری:

حسی=> کوتاه مدت => بلند مدت => ساخت محیط تحریک کننده => حافظه ی حسی تحریک شده بر اثر محرک => .... (ادامه ی ماجرا )

سوال فوق العاده ای بود B-)

 

[mahshid_f]

پاسخ : بررسی مساله تلقین و تصور در مدل سلسله مراتبی حافظ

ببین ما اونو از قسمت بلند مدت به کوتاه مدت بر نمی گردونیم
بلکه شرایط تحریک حس رو برمی گردونیم
در واقع اینجوری:

حسی=> کوتاه مدت => بلند مدت => ساخت محیط تحریک کننده => حافظه ی حسی تحریک شده بر اثر محرک => .... (ادامه ی ماجرا )

سوال فوق العاده ای بود B-)

آره راست میگی... چه جالب
دقیقا به نظر منم اون از حافظه کوتاه یا بلند مدت برنمی گرده!
مثلا ما گرمای یه روزی رو منتقل می کنیم به حافظه بلند مدت و بعد وقتی دوباره به گرما فکر می کنیم
حس گرما بهمون دست میده و لزوما این حس، شبیه اون حس اولیه که تجربه کردیم نیست...

 

[farshidGCD]

پاسخ : بررسی مساله تلقین و تصور در مدل سلسله مراتبی حافظ

ببین ما اونو از قسمت بلند مدت به کوتاه مدت بر نمی گردونیم
بلکه شرایط تحریک حس رو برمی گردونیم
در واقع اینجوری:

حسی=> کوتاه مدت => بلند مدت => ساخت محیط تحریک کننده => حافظه ی حسی تحریک شده بر اثر محرک => .... (ادامه ی ماجرا )

سوال فوق العاده ای بود B-)

وقتی حرف از "شرایط" و "محرک" میزنی یعنی عامل بیرونی، اگه من الان گرمای امروز ظهر رو یادآوری کنم و از این یادآوری احساس گرما بهم دست بده، هیچ عامل بیرونیی در کار نیست بلکه عامل درونی که همون یادآوریه احساس من رو تحت تاثیر قرار داده
درحالی که اگه بخاری رو روشن کنم یا به محیط گرم برم این میشه "شرایط" گرمازا

 

[HHH]

پاسخ : بررسی مساله تلقین و تصور در مدل سلسله مراتبی حافظ

وقتی حرف از "شرایط" و "محرک" میزنی یعنی عامل بیرونی، اگه من الان گرمای امروز ظهر رو یادآوری کنم و از این یادآوری احساس گرما بهم دست بده، هیچ عامل بیرونیی در کار نیست بلکه عامل درونی که همون یادآوریه احساس من رو تحت تاثیر قرار داده
درحالی که اگه بخاری رو روشن کنم یا به محیط گرم برم این میشه "شرایط" گرمازا

عامل تحریک که عامل تحریکه
شکی توش نیست
مطمئنم از چیزی که گفتم!! ولی داشتم درباره همین تو یه کتابی می خوندم (اسمشو یادم نمیاد،اگر اومد می گم)
گفت این که این تحریک چجوری دوباره بوجود میاد هنوز گنگه!!

تو اون کتاب یجورایی داشت از این قضیه نتیجه می گرفت که دنیایی که توش هستیم واقعی نیست (تاپیک خودتو یادته تو فلسفه؟)

یه نمونه هم آورده بود : فرض کن کسی هست که معلوله و یه عضو مثل دست رو نداره

بعد شب می خوابه
صبح بلند می شه می بینه انگشت دستش گز گز می کنه
میاد بمالتش که خوب شه می بینه انگشت نداره

این حس از کجا اومده؟ در حالی که نمی تونسته تحریکی وجود داشته باشه؟

کلا من خودمم با این مدل تحریکا مشکل دارم ولی تنها تعریفی که تونستن ارائه بدن تا اون قضیه سلسله مراتبی که میگی زیر سوال نره همین بوده

 

[farshidGCD]

پاسخ : بررسی مساله تلقین و تصور در مدل سلسله مراتبی حافظ

اگه فرضیه های متافیزیکی و فیزیکی درباره جهان های موازی و... رو در نظر بگیریم، بله حرف تو درسته
اما نمیتونیم همچین چیزی رو درباره روانشناسی استفاده کنیم!

 

[HHH]

پاسخ : بررسی مساله تلقین و تصور در مدل سلسله مراتبی حافظ

اگه فرضیه های متافیزیکی و فیزیکی درباره جهان های موازی و... رو در نظر بگیریم، بله حرف تو درسته
اما نمیتونیم همچین چیزی رو درباره روانشناسی استفاده کنیم!

بخوای نخوای اینا تو هم پیچیده شدن هرجا هم کم بیارن فعلا دست به دامن همیناییم