- شروع کننده موضوع
- #1
mahshid_f
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 909
- امتیاز
- 5,940
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان1
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 92
- دانشگاه
- شهید بهشتی
- رشته دانشگاه
- روان شناسی
در مورد فکر کردن به سوالای زیر جواب بدین
(یا طبق نظر شخصیتون یا اگر مطلب علمی خاصی میدونین، اونو بگین!)
1- فکر چیست؟ انواع آن کدامند؟
2- فکر کردنِ صحیح، مهم است یا نه؟ چرا؟ آیا باید تفکر را آموزش داد؟
3- چه زمانی و برای چه موضوعاتی فکر کنیم؟
4- چگونه فکر کنیم؟
من سوال اول و دوم رو با توجه به مطلبی که توی کتاب «آموزش تفکر» نوشته «رابرت فیشر» خوندم،
جواب میدم.
1: انواع تفکر، اندیشه های روزمره و اندیشه های انتقادی هستند.
عناصر اندیشه های روزمره(به ترتیب): حدس زدن- ترجیح دادن- فرض کردن- پیوند دادن/فهرست کردن- پذیرفتن- قضاوت کردن- استنتاج (نتیجه گیری)
اگر اندیشه های روزمره به اندیشه های انتقادی تبدیل شوند، عناصر آن، متناظرا" به این عناصر تبدیل خواهند شد: برآورد کردن- ارزیابی- بررسی صحت و سقم- طبقه بندی- فرضیه سازی- تجزیه و تحلیل- استدلال
2: «همه ما فکر می کنیم...لااقل اول فکر می کنیم، بعد عمل می کنیم.»
... کیفیت زندگی و یادگیری ما به کیفیت اندیشیدن ما بستگی دارد. اندیشیدن در ذات رشد و پرورش انسان نهفته است و هر کس حق دارد به پرورش قوه عقلانی خود بپردازد. پرورش ذهن، بخشی از تربیت ماست، زیرا بخشی از انسانیت ما را تشکیل می دهد. یکی از توجیه های آموزش تفکر این است که اگر از محرکات و چالش های صحیح عقلانی برخوردار شویم، احساس شعف می کنیم. همانطور که یونانیان، تفکر را فرآیند حل مساله می دانستند که در پایان به لذت ختم می شود...
...فکر کردن نه تنها می تواند لذت بخش باشد، بلکه میتواند سودمند نیز باشد. بسیاری از دلایل اینکه چرا باید اندیشه کردن و یادگیری مهارت ها را پرورش داد، آن است که این ها ابزاری یا عملیاتی هستند و توفیق فرد و جامعه به آنها بستگی دارد و در اصل مهم ترین منبعی که هر جامعه دارد، منابع عقلانی مردم آن است. جامعه موفق عبارت است از جامعه ای متفکر که درآن قابلیت های یادگیری مادام العمر شهروندان به بهترین وجه، تحقق یافته باشد. برای درک دانش مربوط به هر حوزه، تفکر انتقادی و خلاق ضرورت دارد...
...فضایل عقلانی را می توان مجموعه ای پیچیده از صفاتی مانند کنجکاوی، اندیشه وری، جرات عقلانی و پشتکار در زمینه جستجوی حقیقت، تمایل به استدلال و تجزیه و تحلیل، قضاوت و خود اصلاحی، داشتن گشاده دلی در برابر دیدگاه های دیگران و دیگر عناصر و خود پروری از طریق تمرین دانست... (
3: حالا نظر خودم!!!
درمورد همه چیز فکر کردن لازمه، اما در مورد مسایلی که فک می کنیم، از دید خودمون، مهم ترن، بیشتر!
4: بازم نظر خودم!!!
البته سلسله مراتب فکر کردن رو توی سوال اول گفتم...
اما خب درکل در مورد فکر کردن باید بگم که به نظرم، بهتره فکر کردن همیشه، همه جانبه باشه و همه ابعاد را در نظر بگیرد...!
**حالا سوالارو جواب بدین. اگر چیز خاصی فک می کنین، کمه یا اشتباهه، بگین (چون این کتاب فقط نظر یه نفره و قطعا نقص هایی داره!). درمورد مطلب خاصی هم اگر سوالی دارین، بپرسین... :)
ممنون که این همه رو خوندین!
(یا طبق نظر شخصیتون یا اگر مطلب علمی خاصی میدونین، اونو بگین!)
1- فکر چیست؟ انواع آن کدامند؟
2- فکر کردنِ صحیح، مهم است یا نه؟ چرا؟ آیا باید تفکر را آموزش داد؟
3- چه زمانی و برای چه موضوعاتی فکر کنیم؟
4- چگونه فکر کنیم؟
من سوال اول و دوم رو با توجه به مطلبی که توی کتاب «آموزش تفکر» نوشته «رابرت فیشر» خوندم،
جواب میدم.
1: انواع تفکر، اندیشه های روزمره و اندیشه های انتقادی هستند.
عناصر اندیشه های روزمره(به ترتیب): حدس زدن- ترجیح دادن- فرض کردن- پیوند دادن/فهرست کردن- پذیرفتن- قضاوت کردن- استنتاج (نتیجه گیری)
اگر اندیشه های روزمره به اندیشه های انتقادی تبدیل شوند، عناصر آن، متناظرا" به این عناصر تبدیل خواهند شد: برآورد کردن- ارزیابی- بررسی صحت و سقم- طبقه بندی- فرضیه سازی- تجزیه و تحلیل- استدلال
2: «همه ما فکر می کنیم...لااقل اول فکر می کنیم، بعد عمل می کنیم.»
... کیفیت زندگی و یادگیری ما به کیفیت اندیشیدن ما بستگی دارد. اندیشیدن در ذات رشد و پرورش انسان نهفته است و هر کس حق دارد به پرورش قوه عقلانی خود بپردازد. پرورش ذهن، بخشی از تربیت ماست، زیرا بخشی از انسانیت ما را تشکیل می دهد. یکی از توجیه های آموزش تفکر این است که اگر از محرکات و چالش های صحیح عقلانی برخوردار شویم، احساس شعف می کنیم. همانطور که یونانیان، تفکر را فرآیند حل مساله می دانستند که در پایان به لذت ختم می شود...
...فکر کردن نه تنها می تواند لذت بخش باشد، بلکه میتواند سودمند نیز باشد. بسیاری از دلایل اینکه چرا باید اندیشه کردن و یادگیری مهارت ها را پرورش داد، آن است که این ها ابزاری یا عملیاتی هستند و توفیق فرد و جامعه به آنها بستگی دارد و در اصل مهم ترین منبعی که هر جامعه دارد، منابع عقلانی مردم آن است. جامعه موفق عبارت است از جامعه ای متفکر که درآن قابلیت های یادگیری مادام العمر شهروندان به بهترین وجه، تحقق یافته باشد. برای درک دانش مربوط به هر حوزه، تفکر انتقادی و خلاق ضرورت دارد...
...فضایل عقلانی را می توان مجموعه ای پیچیده از صفاتی مانند کنجکاوی، اندیشه وری، جرات عقلانی و پشتکار در زمینه جستجوی حقیقت، تمایل به استدلال و تجزیه و تحلیل، قضاوت و خود اصلاحی، داشتن گشاده دلی در برابر دیدگاه های دیگران و دیگر عناصر و خود پروری از طریق تمرین دانست... (
3: حالا نظر خودم!!!
درمورد همه چیز فکر کردن لازمه، اما در مورد مسایلی که فک می کنیم، از دید خودمون، مهم ترن، بیشتر!
4: بازم نظر خودم!!!
البته سلسله مراتب فکر کردن رو توی سوال اول گفتم...
اما خب درکل در مورد فکر کردن باید بگم که به نظرم، بهتره فکر کردن همیشه، همه جانبه باشه و همه ابعاد را در نظر بگیرد...!
**حالا سوالارو جواب بدین. اگر چیز خاصی فک می کنین، کمه یا اشتباهه، بگین (چون این کتاب فقط نظر یه نفره و قطعا نقص هایی داره!). درمورد مطلب خاصی هم اگر سوالی دارین، بپرسین... :)
ممنون که این همه رو خوندین!