- شروع کننده موضوع
- #1
mahshid_f
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 909
- امتیاز
- 5,940
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان1
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 92
- دانشگاه
- شهید بهشتی
- رشته دانشگاه
- روان شناسی
انسان داری دو ضمیره:
1-ضمیر خودآگاه
2-ضمیر ناخودآگاه
خواب دیدن ما به ضمیر ناخوداگاه مربوط میشه...
طبق یکی از پست هام درمورد فروید توی این تاپیک:
http://www.sampadia.com/forum/index.php/topic,77189.0.html
(که یه قسمتیشو میارم):
آدما در طول زندگیشون یه سری نیاز ها یا غرایزی دارن که به جای اینکه ارضا بشه، سرکوب میشه اما در ناخودآگاه باقی میمونه و از بین نمیره.
فروید ذهن انسان رو به یه اثر باستانی تشبیه می کنه که هر چقدر هم یه چیزی مثل سنگ در زیر سنگای دیگه مدفون شده باشه اما هنوز با همون جنس وجود داره و در اصل فکر یا هر تمایل سرکوب شده ای هم همینطوره
و در جای دیگه ای ذهن رو اینطوری میگه:فرض کنیم داریم در جایی سخنرانی می کنیم اما کسی مزاحم ماست. نگهبانها اون رو از اونجا میبرن بیرون اما شما صدای در زدنش رو می شنوید و می دونید که هست و یک تمایل یا غریزه هم همینجوریه! این سالن سخنرانی، همون خودآگاه است و جایی که اون آدم رفته ناخودآگاهه
همه اینا باعث میشه فروید به بزرگترین غریزه سرکوب شده در زمان خودش فک کنه که غریزه ج ن س ی بوده و بعد به اقتضای جامعه خودش نظریه آزادی ج ن س ی رو بده
در اصل فروید عقیده داره که این تمایلات سرکوب شده در خواب به سراغ ما میان و ما آنها رو بدون سانسور میبینیم
فروید زبان خواب رو زبان سمبلیک می دونه و میگه که این زبان برای مردم همه جای دنیا یکی است
نکته دیگه اینکه فروید ذات انسان رو به سه قسمت تقسیم می کند:
1-غرایز
2-خود
3-فراخود یا وجدان
فروید فکر میکنه که «خود» همیشه درگیره تا بین غرایز و فراخود تعادل ایجاد کند و چیزی که مجبورش میکنه تا این کارو بکنه جامعه و هنجار هاشه
و اینکه خیلی از بیماریهای روانی به خاطر همین کشمکش زیاد بین غرایز و فراخود به وجود میان.
بر طبق همه این مطالب میتونیم نتیجه بگیریم که:
1- فراخود یا وجدان به ضمیر خودآگاه مربوطه.
2-غرایز و بیشتر غرایز سرکوب شده به ضمیر ناخودگاه مربوطه و همونطوری که گفته شد،
گاهی موجب خواب دیدن میشه...
خب شما چی میدونین از ضمیر ناخودآگاه؟
1-ضمیر خودآگاه
2-ضمیر ناخودآگاه
خواب دیدن ما به ضمیر ناخوداگاه مربوط میشه...
طبق یکی از پست هام درمورد فروید توی این تاپیک:
http://www.sampadia.com/forum/index.php/topic,77189.0.html
(که یه قسمتیشو میارم):
آدما در طول زندگیشون یه سری نیاز ها یا غرایزی دارن که به جای اینکه ارضا بشه، سرکوب میشه اما در ناخودآگاه باقی میمونه و از بین نمیره.
فروید ذهن انسان رو به یه اثر باستانی تشبیه می کنه که هر چقدر هم یه چیزی مثل سنگ در زیر سنگای دیگه مدفون شده باشه اما هنوز با همون جنس وجود داره و در اصل فکر یا هر تمایل سرکوب شده ای هم همینطوره
و در جای دیگه ای ذهن رو اینطوری میگه:فرض کنیم داریم در جایی سخنرانی می کنیم اما کسی مزاحم ماست. نگهبانها اون رو از اونجا میبرن بیرون اما شما صدای در زدنش رو می شنوید و می دونید که هست و یک تمایل یا غریزه هم همینجوریه! این سالن سخنرانی، همون خودآگاه است و جایی که اون آدم رفته ناخودآگاهه
همه اینا باعث میشه فروید به بزرگترین غریزه سرکوب شده در زمان خودش فک کنه که غریزه ج ن س ی بوده و بعد به اقتضای جامعه خودش نظریه آزادی ج ن س ی رو بده
در اصل فروید عقیده داره که این تمایلات سرکوب شده در خواب به سراغ ما میان و ما آنها رو بدون سانسور میبینیم
فروید زبان خواب رو زبان سمبلیک می دونه و میگه که این زبان برای مردم همه جای دنیا یکی است
نکته دیگه اینکه فروید ذات انسان رو به سه قسمت تقسیم می کند:
1-غرایز
2-خود
3-فراخود یا وجدان
فروید فکر میکنه که «خود» همیشه درگیره تا بین غرایز و فراخود تعادل ایجاد کند و چیزی که مجبورش میکنه تا این کارو بکنه جامعه و هنجار هاشه
و اینکه خیلی از بیماریهای روانی به خاطر همین کشمکش زیاد بین غرایز و فراخود به وجود میان.
بر طبق همه این مطالب میتونیم نتیجه بگیریم که:
1- فراخود یا وجدان به ضمیر خودآگاه مربوطه.
2-غرایز و بیشتر غرایز سرکوب شده به ضمیر ناخودگاه مربوطه و همونطوری که گفته شد،
گاهی موجب خواب دیدن میشه...
خب شما چی میدونین از ضمیر ناخودآگاه؟