نترس بابا بیماری نیست!!به نقل از 'SaYnA' :اوا خاک بسرم این چــه مریضی ایه دیگه ؟ :-s
چه کسایی مستعد ِ ابتلا به همچیـن مرضین ؟ :-s :-s
مامان باباهه که نمیان صاف بش بگــن کـه ؛ چیز خوبی نیس خو #-oبه نقل از Captain. Pisko :ممکن هم هست وقتی بزرگ شده پدر مادرش در مورد دوران بچگی و رفتارش بهش گفتن این تیکش جالب بوده رفته تحقیق کرده
شـایدبه نقل از Captain. Pisko :نه خوب!
یه اشاراتی کردن ، تازه نه خیلی کامل!
فروید دانشمند بوده و طرز تفکر یک دانشمند ایجاب می کنه هر چیز کوچیکی رو خیلی بزرگ بررسی کنه
شاید فقط بهش گفتن تو خیلی مامانی بودی بعد رفته دنباله دلیل این قضیه
اون چیزی که میگی راجعبه کودکان نیست که! بیشتر مربوط به نوجوانان میشه! این قضیه مال 3-5 ساله فکر کنم. شایدم قبلش. اما میدونم واسه بچه هاس.به نقل از ندا مکرم :این داستان / افسانه ای که در مورد ادیپ گفتین نمی دونم چه قدر درسته، ولی فکر می کنم همچین چیزی باشه واقعاً.
یه بچه بیشتر از همه با خانواده ش ارتباط داره معمولاً و وقتی به سنی می رسه که تمایلات ج ن س ی ش بیشتر میشه، احتمالش وجود داره که هم چین چیزی پیش بیاد واسه ش. ممکنه بیشتر هم واسه اونایی پیش بیاد که محدودیت های زیادی داشتن و خب، اولین کسی که می بینن، والدشونه...
صفحه ی حوادث روزنامه ها رو هم بخونین، کم نیست همچین چیزایی!!
اوه، ببخشید :) من فکر کردم بزرگ تر بوده.به نقل از ROzhiN :اون چیزی که میگی راجعبه کودکان نیست که! بیشتر مربوط به نوجوانان میشه! این قضیه مال 3-5 ساله فکر کنم. شایدم قبلش. اما میدونم واسه بچه هاس.
به نقل از ندا مکرم :اوه، ببخشید :) من فکر کردم بزرگ تر بوده.
کسی اطلاعات بیشتری نداره در مورد علتش؟ ممکنه به تربیت مربوط بشه یا یه همچین چیزی؟ مثلاً اگه مادر به همسرش خیلی توجه کنه، ولی به پسرش کمتر، ممکنه همچین مشکلاتی پیش بیاد؟ عجیبه خیلی...
گفتم ممکنه روایات دیگه ای هم باشه...من اینو تو کلاس تئاتر که پارسال میرفتم، شنیدم! نمایشنامه ادیپ شهریار! اما قطعا چیزای دیگه ایم در موردش گفتن... :)به نقل از ندا مکرم :این داستان / افسانه ای که در مورد ادیپ گفتین نمی دونم چه قدر درسته، ولی فکر می کنم همچین چیزی باشه واقعاً.
یه بچه بیشتر از همه با خانواده ش ارتباط داره معمولاً و وقتی به سنی می رسه که تمایلات ج ن س ی ش بیشتر میشه، احتمالش وجود داره که هم چین چیزی پیش بیاد واسه ش. ممکنه بیشتر هم واسه اونایی پیش بیاد که محدودیت های زیادی داشتن و خب، اولین کسی که می بینن، والدشونه...
صفحه ی حوادث روزنامه ها رو هم بخونین، کم نیست همچین چیزایی!!
من شنیدم فروید کلا سه تابیمار خیلی معروف داشته، که اسماشون یادم نیست... اما یکیشون هانس بوده، یه پسر بچه...تو کتابایی که خوندم، معمولا به اسم «هانس کوچولو» معروفه! این بیمار فروید باعث شده که فروید، عقده ادیپ رو کشف کنه...به نقل از Captain. Pisko :در مورد اینکه چرا فروید همچین فرضیه ای داده شنیدم می گن خودش در کودکی همچین مشکلی داشته
فقط واسم عجیب بود بچه 3-4 ساله چجوری یادش مونده اون تجربه هاشو؟
ممکن هم هست وقتی بزرگ شده پدر مادرش در مورد دوران بچگی و رفتارش بهش گفتن این تیکش جالب بوده رفته تحقیق کرده
نه اشتباه نکن.ناخوداگاه نمیگه حتما پدر یامادرت.ناخوداگاه میگه جنس مخالف.حالا این شامل پدر یا مادر هم میشه..پس ناخوداگاه نه فقط به اونا بلکه به تمام جنس مخالف ها می اندیشه.اما وجدان این یکی رو بدجور سرکوب میکنه و وا3 همین تو ناخوداگاهش تثبیت میشه این ذهنیتبه نقل از shadiiii :یه سوال:یعنی تا وقتی که یه دختر یا یه پسر این نیازش برطرف بشه با خودش مشکل داره و همیشه تو ناخوداگاهش راجب مامان و باباش فکر میکنه و........
دوستی های نوجوانی هم وا3 همین نیازه.وا3 همینه که من اصرار میکنم طرف باید معشوقتون باشه نه ابزار برای رفع نیازتونبه نقل از shadiiii :یه سوال دیگه
الان ناخوداگاه فکر میکنه ولی وجدان نمیزاره و سرکوب میکنه این وسط اومدیم وجدان کاملا سرکوب کرد یا مثلا ادم زیادی با خودش درگیر شد یا مثلا هر جنس مخالفی دید به طرفش جذب شد ......
ویه سوال دیگه دلیل این دوستی های دوران نوجوانی و..... همینه؟؟؟
من تا حالا اینقد با خودم درگیر نبودم ولی از وقتی اینو خوندم یکم زیادی دارم فکر میکنم پس ببخشید اگه زیاد سوال میکنم