- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 3,981
- امتیاز
- 32,567
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان امین
- شهر
- اصفهان
- سال فارغ التحصیلی
- 1390
من بارها گفتم، حسرت هیچ چیزو تو این 1 سال کنکورم نمی خورم. من خیلی خوب خوندم اما خیلی بد جلسه امتحان رو مدیریت کردم. و این فقط و فقط یک دلیل داشت: نداشتن اعتماد به نفس...
متاسفانه خیلی از سمپادیها، به حکم این که سالهای دبیرستان با حداقل درس خوندن، حداکثر نتیجه رو گرفتن، فکر می کنن کنکورو هم به همون شیوه میشه پشت سر گذاشت. و این همون غرور کاذب سمپادیه که متاسفانه گریبانگیر خیلیها هست و من به عینه چه تو سال بالاییهامون و چه تو سال خودمون آدمهایی رو دیدم که ضربه سختی از این غرور بیجا خوردن. یادتون باشه کنکور خیلی با سالهای قبل متفاوته. برای کنکور، تلاش و پشتکاره که حرف اولو می زنه.نه هوش. و هوش فقط باعث میشه تلاشتون زودتر به نتیجه برسه.همین!
من میگم: اعتماد به نفس بالایی داشته باشید...شما می تونید به هر هدفی تو زندگیتون برسید.کافیه اینو واقعا بخواهید...
حالا می رسیم به سوال اساسی: مرز این غرور بیجا و اعتماد به نفس مثبت کجاست؟
من بهتون میگم: غرور اینه که بگین من حتما رتبه زیر 100 کنکور میشم. اعتماد به نفس اینه که بگین: من میخوام رتبه زیر 100 کنکور بشم، پس براش تلاش می کنم و چون تلاش می کنم، حتما به نتجه می رسم.
من متاسفانه مرز این خرور کاذب و اعتماد به نفس به جا رو خیلی دیر فهمیدم... و همین سر جلسه کنکور باعث شد بدجوری دست و پامو گم کنم...
از همین الان بهتون می گم: هدفتون رو کوچک انتخاب نکنید چون تواناییهاتون بی نهایته.اعتماد به نفس داشته باشید و به اندازه بزرگی هدفتون، تلاش کنید.
اینو هم یادتون باشه: کسی که رتبه زیر 50 میشه، واسه رتبه 1 درس خونده، اونی که زیر 200 میشه واسه دورقمی خونده و ... . یه جورایی یعنی آدم به کمتر مساوی هدفش میرسه نه بیشتر... پس هدفتون رو کوچک انتخاب نکنید :)
متاسفانه خیلی از سمپادیها، به حکم این که سالهای دبیرستان با حداقل درس خوندن، حداکثر نتیجه رو گرفتن، فکر می کنن کنکورو هم به همون شیوه میشه پشت سر گذاشت. و این همون غرور کاذب سمپادیه که متاسفانه گریبانگیر خیلیها هست و من به عینه چه تو سال بالاییهامون و چه تو سال خودمون آدمهایی رو دیدم که ضربه سختی از این غرور بیجا خوردن. یادتون باشه کنکور خیلی با سالهای قبل متفاوته. برای کنکور، تلاش و پشتکاره که حرف اولو می زنه.نه هوش. و هوش فقط باعث میشه تلاشتون زودتر به نتیجه برسه.همین!
من میگم: اعتماد به نفس بالایی داشته باشید...شما می تونید به هر هدفی تو زندگیتون برسید.کافیه اینو واقعا بخواهید...
حالا می رسیم به سوال اساسی: مرز این غرور بیجا و اعتماد به نفس مثبت کجاست؟
من بهتون میگم: غرور اینه که بگین من حتما رتبه زیر 100 کنکور میشم. اعتماد به نفس اینه که بگین: من میخوام رتبه زیر 100 کنکور بشم، پس براش تلاش می کنم و چون تلاش می کنم، حتما به نتجه می رسم.
من متاسفانه مرز این خرور کاذب و اعتماد به نفس به جا رو خیلی دیر فهمیدم... و همین سر جلسه کنکور باعث شد بدجوری دست و پامو گم کنم...
از همین الان بهتون می گم: هدفتون رو کوچک انتخاب نکنید چون تواناییهاتون بی نهایته.اعتماد به نفس داشته باشید و به اندازه بزرگی هدفتون، تلاش کنید.
اینو هم یادتون باشه: کسی که رتبه زیر 50 میشه، واسه رتبه 1 درس خونده، اونی که زیر 200 میشه واسه دورقمی خونده و ... . یه جورایی یعنی آدم به کمتر مساوی هدفش میرسه نه بیشتر... پس هدفتون رو کوچک انتخاب نکنید :)