- شروع کننده موضوع
- #1
farshidGCD
لنگر انداخته
- ارسالها
- 3,747
- امتیاز
- 7,916
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- -
- سال فارغ التحصیلی
- 91
- دانشگاه
- MMU
- رشته دانشگاه
- IBM - ID
چند وقت پیش داشتم نتایج یه آزمایش روانشناسی به نام آزمایش زندان که با هدف بررسی آشوب در جوامع و علت اونها بود رو مطالعه می کردم، نتایج واقعا خوب و کاربردی داشت که مصداق خوبی برای بررسیشون پیدا کردم: سمپادیا!
اول از همه، نحوه انجام این آزمایش که توسط پروفسور استیون ریچر در انگلستان انجام شد (به طور خیلی خیلی خلاصه البته): 15 فرد در یک زندان مصنوعی قرار داده شدن و تعدادی به عنوان زندانبان و تعدادی دیگه به عنوان زندانی انتخاب شدن. آزمایش به این صورت انجام شد که به زندانی ها گفته شد که اگه رفتار خوب و مناسبی داشته باشن یکی از اونها به عنوان زندانبان انتخاب میشه
نتیجه این بود که شاخص عمومی سلامت رفتار به 5.9 (از 7) رسید و زندانی ها رفتار متمدنانه ای از خودشون بروز دادن
اما بعد از مدتی به اونها گفته شد که دیگه امکان زندانبان شدن وجود نداره
و نتیجه: شورش! شاخص عمومی سلامت رفتار به 3.2 رسید و وضعیت به شکل فاجعه باری وخیم شد
وقتی دقت کنیم میبینیم از هنگامی که زندانی ها متوجه شدن امکان پیشرفت وجود نداره، دیگه رفتار خوبی از خودشون نشون ندادن و به پرخاش و طغیان روی آوردن، یعنی وقتی حس کردن دیگه امکان بهبود اوضاع با شرایط آروم و تلاش وجود نداره، سعی کردن با رفتار پرخاشگرانه و خارج از تمدن حتی اگه اوضاع رو بهبود نبخشن خودشون رو تخلیه کنن چون حس کردن اوضاع بدتر از این نمیشه
اما ارتباطش با سمپادیا: اگه آخرین اغتشاشات! سایت رو بررسی کنیم که مربوط به تابستون پارسال بود، میبینیم این الگو دقیقا روش صدق می کنه
یعنی در سمپادیا هم هنگامی شورش اتفاق می افته (یا سطح سلامت رفتار میاد پایین) که کاربر احساس کنه:
1. امکان پیشرفتش وجود نداره، این بخصوص در زمان هایی که یک نفر که خیلی کسی انتظار نداشته به درجات بالا ارتقا پیدا می کنه محسوسه و سطح کیفی پست ها خیلی پایین میاد، شاید چون طبق این آزمایش یوزر فکر می کنه "حالا که هرقدر هم فعالیتم مفید باشه نمیتونم پیشرفت کنم، چه فایده داره که پست مفید بدم؟" نوعی احساس سرخوردگی و یاس به کاربر دست میده که مانع فعالیت مفیدش میشه (حداقل تا مدتی)
2. اوضاع به قدری خرابه که امیدی به درست شدنش نیست. این مواقع ممکنه دو حالت پیش بیاد: یک این که سطح کیفی پست ها پایین بیاد، دو این که کاربر مدیران رو سرزنش کنه و حتی دست به پرخاش بزنه
3. پیشنهاداتش با بی توجهی مواجه بشه، در نتیجه احساس کنه اهمیتی نداره و بود و نبود خودش و فعالیتش تفاوتی برای کسی نداره
اگه دقت کنیم همه این موارد، کاهش سطح کیفی پست ها و شورش ها و دعوا و... همگی حول یک محور مشخص میچرخن: احساس سرخوردگی که کاربر حس می کنه
بنابراین برای حفظ کیفیت و کمیت و نشاط در کنار هم، باید احترام به کاربر تا حدی بالا بره که کاربر کمتر احساس بی ارزش بودن کنه و بی انگیزه بشه
به نظر شما چه دلایل روانی دیگه ای میتونه باعث شورش و تحریک به شورش یا بی انگیزگی و کاهش کیفیت یا کمیت فعالیت در یک جامعه (به عنوان مثال سمپادیا) بشه؟
اول از همه، نحوه انجام این آزمایش که توسط پروفسور استیون ریچر در انگلستان انجام شد (به طور خیلی خیلی خلاصه البته): 15 فرد در یک زندان مصنوعی قرار داده شدن و تعدادی به عنوان زندانبان و تعدادی دیگه به عنوان زندانی انتخاب شدن. آزمایش به این صورت انجام شد که به زندانی ها گفته شد که اگه رفتار خوب و مناسبی داشته باشن یکی از اونها به عنوان زندانبان انتخاب میشه
نتیجه این بود که شاخص عمومی سلامت رفتار به 5.9 (از 7) رسید و زندانی ها رفتار متمدنانه ای از خودشون بروز دادن
اما بعد از مدتی به اونها گفته شد که دیگه امکان زندانبان شدن وجود نداره
و نتیجه: شورش! شاخص عمومی سلامت رفتار به 3.2 رسید و وضعیت به شکل فاجعه باری وخیم شد
وقتی دقت کنیم میبینیم از هنگامی که زندانی ها متوجه شدن امکان پیشرفت وجود نداره، دیگه رفتار خوبی از خودشون نشون ندادن و به پرخاش و طغیان روی آوردن، یعنی وقتی حس کردن دیگه امکان بهبود اوضاع با شرایط آروم و تلاش وجود نداره، سعی کردن با رفتار پرخاشگرانه و خارج از تمدن حتی اگه اوضاع رو بهبود نبخشن خودشون رو تخلیه کنن چون حس کردن اوضاع بدتر از این نمیشه
اما ارتباطش با سمپادیا: اگه آخرین اغتشاشات! سایت رو بررسی کنیم که مربوط به تابستون پارسال بود، میبینیم این الگو دقیقا روش صدق می کنه
یعنی در سمپادیا هم هنگامی شورش اتفاق می افته (یا سطح سلامت رفتار میاد پایین) که کاربر احساس کنه:
1. امکان پیشرفتش وجود نداره، این بخصوص در زمان هایی که یک نفر که خیلی کسی انتظار نداشته به درجات بالا ارتقا پیدا می کنه محسوسه و سطح کیفی پست ها خیلی پایین میاد، شاید چون طبق این آزمایش یوزر فکر می کنه "حالا که هرقدر هم فعالیتم مفید باشه نمیتونم پیشرفت کنم، چه فایده داره که پست مفید بدم؟" نوعی احساس سرخوردگی و یاس به کاربر دست میده که مانع فعالیت مفیدش میشه (حداقل تا مدتی)
2. اوضاع به قدری خرابه که امیدی به درست شدنش نیست. این مواقع ممکنه دو حالت پیش بیاد: یک این که سطح کیفی پست ها پایین بیاد، دو این که کاربر مدیران رو سرزنش کنه و حتی دست به پرخاش بزنه
3. پیشنهاداتش با بی توجهی مواجه بشه، در نتیجه احساس کنه اهمیتی نداره و بود و نبود خودش و فعالیتش تفاوتی برای کسی نداره
اگه دقت کنیم همه این موارد، کاهش سطح کیفی پست ها و شورش ها و دعوا و... همگی حول یک محور مشخص میچرخن: احساس سرخوردگی که کاربر حس می کنه
بنابراین برای حفظ کیفیت و کمیت و نشاط در کنار هم، باید احترام به کاربر تا حدی بالا بره که کاربر کمتر احساس بی ارزش بودن کنه و بی انگیزه بشه
به نظر شما چه دلایل روانی دیگه ای میتونه باعث شورش و تحریک به شورش یا بی انگیزگی و کاهش کیفیت یا کمیت فعالیت در یک جامعه (به عنوان مثال سمپادیا) بشه؟