- شروع کننده موضوع
- #1
mehran
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 732
- امتیاز
- 1,087
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- نیشابور
- دانشگاه
- صنعتی شریف
- رشته دانشگاه
- علوم کامپیوتر
با کتاب سوم از طرح کتابخوانی گروهی سمپادیا در خدمتتون هستیم! :)
این بار، کتاب «عقاید یک دلقک» اثر «هاینریش بل» نویسندهٔ مشهور آلمانی رو انتخاب کردیم. برای آشنایی بیشتر با نویسنده زندگینامهٔ ایشون رو به نقل از ویکیپدیا با هم میخونیم:
و اما کتاب! دیدی اجمالی از کتاب به نقل از وبلاگ کتابهایی که میخوانیم:
متاسفانه نسخهٔ صوتی این کتاب رو نتونستم پیدا کنم؛ اما خب لینک خرید کتاب مثل همیشه موجود هستش!
(برای خرید روی عکسها کلیک کنید.)
از امروز، شنبه مورخه ۲۹ مرداد نود، برای خرید و مطالعهٔ این کتاب ۸ روز مهلت دارید. یکشنبهٔ هفتهٔ آینده که میشه ۶ شهریور، این تاپیک برای تحلیل و بررسی باز میشه.
مُتُشکرم.
این بار، کتاب «عقاید یک دلقک» اثر «هاینریش بل» نویسندهٔ مشهور آلمانی رو انتخاب کردیم. برای آشنایی بیشتر با نویسنده زندگینامهٔ ایشون رو به نقل از ویکیپدیا با هم میخونیم:
هاینریش بل ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد. در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهههای جنگ به سربرد. بیشتر دوران خدمت سربازی او در جبهههای شرق آلمان بود و در پایان جنگ هم به جبهه فرانسه اعزام شد که در آنجا برای چندین ماه به اسارت متفقین درآمد.
اودر سال ۱۹۴۲ با آن ماری سش ازدواج کرد که اولین فرزند آنها، به نام کرسیتف، در سال ۱۹۴۵ بر اثر بیماری از دنیا رفت. پس از جنگ به تحصیل در رشته زبان و ادبیات آلمانی پرداخت. در این زمان برای تأمین خرج تحصیل و زندگی در مغازه نجاری برادرش کار میکرد. در سال ۱۹۵۰ به عنوان مسئول سرشماری آپارتمانها و ساختمانها در اداره آمار مشغول به کار شد.
در سال ۱۹۴۷ اولین داستانهای خود را به چاپ رسانید و با چاپ داستان قطار به موقع رسید، در سال ۱۹۴۹، به شهرت رسید. و در سال ۱۹۵۱ با برنده شدن در جایزه ادبی گروه ۴۷ برای داستان گوسفند سیاه موفق به دریافت اولین جایزه ادبی خود شد. در ۱۹۵۶ به ایرلند سفر کرد تا سال بعد کتاب یادداشتهای روزانه ایرلند را به چاپ برساند.
در ۱۹۷۱ ریاست انجمن قلم آلمان را به عهده گرفت. او همچنین تا سال ۱۹۷۴ ریاست انجمن بینالمللی قلم را پذیرفت. او در سال ۱۹۷۲ توانست به عنوان دومین آلمانی، بعد از توماس مان، جایزه ادبی نوبل را از آن خود کند.
هاینریش بل خروج خود و همسرش را از کلیسای کاتولیک، در سال ۱۹۷۶، اعلام کرد. او در ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۵ از دنیا رفت و جسد او در نزدیکی زادگاهش به خاک سپرده شد.
و اما کتاب! دیدی اجمالی از کتاب به نقل از وبلاگ کتابهایی که میخوانیم:
این کتاب از دو دیدگاه مهم قابل بررسی است :یکی اثرات روانی پس از جنگ و دیگری اهمیت انسان و مقابله با هر چیزی که مانع انسان بودنش است. هاینریش بل به انسان با همه ی اشتباهاتش و سادگی هایش معتقد است و به هر چه که مانع انسانی بودن باشد می تازد.
هانس اشنایر ِ دلقک ، انسانی است بسیار انسان . او با رنگ روغنی بر چهره صادقانه مقابل ریا کاری های جامعه ایستاده است. هانس پروتستان زاده و عاشق ماری است و به قول خودش مرض تک همسری دارد . ماری که کاتولیک است بی دین بودن هانس را نمی تواند بپذیرد ، به دلیل عقاید مذهبیش هانس را ترک می کند . هانس در طول شش سال زندگیش با ماری به عقاید مذهبی او احترام می گذاشت حتی او را صبح زود برای رسیدن به مراسم مذهبیش بیدار می کرد و حاضر بود در مراسم مذهبی کاتولیک ها با او ازدواج کند ولی ماری تنها نبود ، کاتولیک ها همواره در اطرافش حضور داشتند.
برادر هانس کاتولیک شده بود و هانس را که پروتستان زاده ی بی دینی بود را حاضر نبود ببیند او برادرش را دوست داشت و از دیدن او محروم بود
«عقاید یک دلقک» طنزی است عاشقانه که در قالب داستانی بسیار خواندنی به مسائل مختلف می پردازد.
متاسفانه نسخهٔ صوتی این کتاب رو نتونستم پیدا کنم؛ اما خب لینک خرید کتاب مثل همیشه موجود هستش!
(برای خرید روی عکسها کلیک کنید.)
از امروز، شنبه مورخه ۲۹ مرداد نود، برای خرید و مطالعهٔ این کتاب ۸ روز مهلت دارید. یکشنبهٔ هفتهٔ آینده که میشه ۶ شهریور، این تاپیک برای تحلیل و بررسی باز میشه.
مُتُشکرم.