شعر پست مدرن

  • شروع کننده موضوع
  • #1

vahidd

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,163
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد
شهر
مشهد
پسامدرنیته یا پست‌مدرنیته (به انگلیسی: postmodernity)، تجریدی است که به دوران تاریخی بعد از مدرنیته اطلاق می‌شود.

پست مدرنیته به شکل کلی برای توصیف شرایط و وضعیت اقتصادی و فرهنگی جامعه‌ای به کار می‌رود که گفته می‌شود وضعیت مدرنیته را پشت سر گذاشته است
خوب من یکم در این باره سرچ کردم ولی به نتیجه ای نرسیدم
و از کسایی که در این زمینه اطالاعاتی دارن خواهش میکنم بیان کنن تا بقیم استفاده کنن .

اینم لینک چند تا E-BOOK که من میشناختم دوستان اگه کتاب خوب دیگه ای میشناسن معرفی کنن

گریه روی شانه‌ی تخم‌مرغ!
مجموعه‌ی آثار برگزیده‌ی جشنواره‌ی «غزل پست‌مدرن»

http://www.arooz.com/index/archive/no-sixteen/post-1042.php

فرشته ها خودکشی کردند
مهدی موسوی
http://www.irpdf.com/book-741.html
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : شعر پست مدرن

ویژگی های شعر پسا نوگرا یا همون پست مدرن:

از ویژگی‌های اصلی شعر پسانوگرا می توان به ساختارشکنی، معناگریزی، نگاه متفاوت، چندصدایی ( یا پلی‌فونی) و تصویر اسکیزوفرن اشاره کرد و همچنین کلاژ، بی قاعدگی (فقدان نظم مرکز محور)، رشد غیر خطی، ساختار نامتمرکز، عدم توازن، عدم قطعیت (شک اندیشی)، ذهن گرایی (تجرید گرایی)، ایهام، انتزاع ، تکرار و تسلسل، دو پهلویی و جریان سیال ذهن، از جمله مولفه هایی می‌باشد که در شعر پسانوگرا رایج است.

در ایران تحت تاثیر شعر پسانوگرا رایج در کشورهای غربی ایجاد شد. " علی باباچاهی" و "رضا براهنی" از نخستین شاعرانی هستند که با انتشار اشعار پسانوگرا این سبک شعر را در ایران رواج دادند.

کلا منتقد توی ایران زیاد داره.

اینم یه شعر از مهدی موسوی:

نشسته در من مردی که
درست مثل خودت تنهاست
بگیر دستش را محکم
...به من بچسب که مدّت هاست
---
نشسته در من مردی پیر
شبیه کودکی ات خسته
نشسته در من تمساحی
که گریه می کند آهسته
---
صدای قهقهه ی صیّاد
میان گریه ی یک ماهی
به بی تفاوتی برکه
نشسته در من تمساحی
---
نشسته خرگوشی مسلول
که توی دست تو غش کرده
که درد زل زده در چشمش
که عشق خود کشی اش کرده
---
به سرفه کردن ِ تو در خون
سکوت بعد هماغوشی
میان هق هق لرزانت
نشسته در من خرگوشی
---
صدای وحشی رؤیاهات
میان ِ جنگلی از تاریکی
...به من بچسب که مدّت هاست
[صدای غم زده ی شلیک]
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

vahidd

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,163
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد
شهر
مشهد
پاسخ : شعر پست مدرن

[صدای بوق، ورود وخروج زن، ترافیک]
و مرد می شود از گوشه خودش نزدیک
صدای بوق غم انگیز و گریه یک زن
و بعد کم کم ،این صحنه می شود تاریک...
  
دو سال و نیم گذشته، شروع فیلمی که
غزل ... وعشق مرا می کند ز هم تفکیک
نشسته ام وسط شعر و فال می گیرم
برای بی بی عشقم کنار شاه پیک
دو لب، شبیه دو گریه که بعد گم گشتند
میان خط خطی وحشیانه ماتیک
و بعد هق هق من را به سمت خود هل داد
دو خط عشق ... وغم مثل جاده ای باریک
و کارت های غم انگیز هی زمین افتاد
¯ و حرف آخر من را نوشت با ماژیک
به روی سر در یک خانه مقوایی :
« کسی نمی گوید مردن مرا تبریک »
و سوسک می رود از دست های او بالا
و کفشهای زن خسته می شود تحریک
و سوسک بر می دارد تفنگ خود را بعد ...
و می کند به خودش ...و به سایه اش شل یّک
و مرد پاییزی ، از خودش فرو افتاد
میان قلب زن، نه! به سینه موزاییک
و گریه کرد زنی که مرا به گریه سپرد
که با تبس مّ گنگش مرا نکرد شریک
به سوسک گفت: عزیز دلم نخواهی مرد
و باز مجبوری که به ابتدا بروی ... که ...
سکانس آخر یک فیلم: شاعر مرده
صدای بوق، ورود و خروج زن، ترافیک
صدای خیس پیانو در امتداد مرد
صدای بوق، سکوت و ادامه موزیک ...



عاشق این شعر مهدی موسویم
نمیزاشتمش اصآ یه چیزی یه جام گیر میکرد...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

vahidd

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,163
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد
شهر
مشهد
پاسخ : شعر پست مدرن

مامان! تمام زندگی ام درد می کند

دارد چه کار با خودش این مرد می کند؟!

دارد مرا شبیه همان بچّه ی لجوج

که تا همیشه گریه نمی کرد می کند

این باد از کدام جهنّم رسیده است

که برگ، برگ، برگ مرا زرد می کند

هی می رسد به نقطه ی پایان، به خودکشی

یک لحظه مکث، بعد عقبگرد می کند

ابری ست غوطه ور وسط خواب های مرد

که آتش نگاه مرا سرد می کند

بی فایده ست سعی کنم مثلتان شوم

دنیای خوب! باز مرا طرد می کند

هی فکر می کنم… و به جایی نمی رسم

هی فکر می کنم… و سرم درد می کند

-مهدی موسوی-
 

baroon

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
750
امتیاز
578
نام مرکز سمپاد
یه زمانی فرزانگان تهران بودم!
شهر
تهران
دانشگاه
ولیعصر
رشته دانشگاه
معماری
مهدی موسوی

عشق بیماری غم انگیزیست
جمع یک عضو جنسیو عادت
خنده در چند خانه دلگیر
گریه با تیک تاک یک ساعت.....
 
بالا