- شروع کننده موضوع
- #1
ibtkm
کاربر خاکانجمنخورده
- ارسالها
- 1,678
- امتیاز
- 3,394
- نام مرکز سمپاد
- علامه حلی
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
سلام.
چند وقت پیش در حال مطالعه یک کتابی بودم که درباره شناسایی نفس و اینا بود و بحثش از اونجا شروع شد که به جمله دکارت که می گه "می اندیشم، پس هستم" اشاره می کنه.
بعد مثلا میاد توضیح می ده که این "من" اندیشنده باید مستقل از ماده باشه. ولی خب همونطور که می دونیم این "من غیرمادی" رو جسم ما تاثیر می ذاره. برا همین ماتریالیسم ها می گن چون عمل "ذهن" برروی بدن انکارناپذیره، باید یه چیزی از نوع جسم باشه.
ولی ایدئالیست ها می گن برعکس. جسم فقط یک مفهومه و ماده مجموعه ای از تصوراته.
بعد من الان سوالم اینه. چرا برا اینکه یه چیز رو یه چیز دیگه تاثیر بذاره باید حتما هم جنس اون باشه. چرا الان یه چیز غیرمادی نمی تونه رو یه چیز مادی تاثیر بذاره و فقط در صورتی می تونه که هر دو مادی یا هر دو غیرمادی باشن؟
چند وقت پیش در حال مطالعه یک کتابی بودم که درباره شناسایی نفس و اینا بود و بحثش از اونجا شروع شد که به جمله دکارت که می گه "می اندیشم، پس هستم" اشاره می کنه.
بعد مثلا میاد توضیح می ده که این "من" اندیشنده باید مستقل از ماده باشه. ولی خب همونطور که می دونیم این "من غیرمادی" رو جسم ما تاثیر می ذاره. برا همین ماتریالیسم ها می گن چون عمل "ذهن" برروی بدن انکارناپذیره، باید یه چیزی از نوع جسم باشه.
ولی ایدئالیست ها می گن برعکس. جسم فقط یک مفهومه و ماده مجموعه ای از تصوراته.
بعد من الان سوالم اینه. چرا برا اینکه یه چیز رو یه چیز دیگه تاثیر بذاره باید حتما هم جنس اون باشه. چرا الان یه چیز غیرمادی نمی تونه رو یه چیز مادی تاثیر بذاره و فقط در صورتی می تونه که هر دو مادی یا هر دو غیرمادی باشن؟