پاسخ : پاسخ : يه حبه قند
منم یه چند تا چیز بگم در موردش
اول اینکه, با تقریب خوبی 60 درصد از دیالوگ ها رو اصلاً متوجه نشدم, 20 درصد رو حدس زدم و فقط 20 درصد رو کاملاً فهمیدم ! لهجشون خیلی قشنگ بود اما واقعاً قابل
شنیدن نبود واسم
بعد اینکه من تا وسطای فیلم فکر میکردم اسم دختره حسنه !
اسمش پسند بود
(در واقع پسندیده بود که به اختصار میگفتن پسند)
این فیلم سبکش متفاوت بود, اینجوری بود که 2/3 اول فیلم همه داشتن میخندیدن (نه اینکه طنز باشه ! جالب بود) و 1/3 آخر همه داشتن فق فق میکردن.
فیلم نسبتاً شلوغ بود اما چیزا سر جای خودشون بودن ! شلوغیش اولش یه کم آزار دهنده بود ولی بعد احساس کردم که توی فضای خوبی هستم
باران کوثری دو تا سکانس فقط توی این فیلم بازی کرده بود که مجموعاً 30 ثانیه هم نمیشدن, ولی همه جا توی بنر و ایناشون اسمش رو نوشته بودن احتمالاً به این دلیل که کمکی به گیشه شون هم باشه
و توی اون دو تا سکانس باران کوثری چشماش چپ بودن مثلاً که خیلی ترسناک بود :-s
بعد من در مورد اینکه یه قندی قراره تو گلوی کسی بپره توی این فیلم, قبلاً توی روزنامه خونده بودم و اون لحظه ای که آقاهه میخواست قندو بندازه بالا نزدیک بود جیغ بزنم
کلاً بهتره داستانو ندونین اصلاً
چند قسمت از فیلم واقعاً برای من جالب و تاثیر گذار بود.
یکیش یه جا بود که اون آقا های فیلم داشتن فوتبال میدیدن و در مورد پولی که توی انبار بود صحبت میکردن, بعد هی به رضا کیانیان اصرار کردن که بگه اگه اون پولو داشت چه کار میکنه, بعد وقتی اون شروع کرد بگه, همه سرشونو برگردوندن که گل رو ببینن !
یه قسمت دیگه ای هم بود, اونجایی که اون آقای تپل (اسمشو نمیدونم
) (همون آقاهه که مثلاً روحانی بود و از کربلا اومده بود و دو تا نی نی داشت) داشت با دکترِ خانومش صحبت میکرد, بعد دکتره بهش گفت که خانومش cancer داره بعد اون شروع کرد بپرسه کنسر چیه
آخی خیلی اونجاش ناراحت کننده بود
آهنگای فیلم به نظرم خیلی خوب بودن از همه نظر
و در مجموع من به عنوان یه آدمی که فیلم دیدنو زیاد دوست نداره, از 10 به این فیلم 10 میدم