کفن سیاه ؟!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mamalmln
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

mamalmln

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
414
امتیاز
152
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی شهر ری
شهر
تهران
مدال المپیاد
فیزیک
نمی دانم میرزاده عشقی را چقدر می شناسید اما به هر حال بدونین که از روشن فکران پس از مشروطه س و جونش رو هم در راه روشنفکری و داد ....نمی دونم چرا اما احساس می کنم شعر های روشنفکران قدیمی هنوز به جامعه مون می خوره (یعنی تو این 100 سال هنوز همون هستیم کخ بودیم!) ......ااین آقا هجو های تندی داره .به این بیت توجه کنین : بعد از این بر وطن و بوم و برش باید رید.......... به چنین مجلس و بر کر و فرش باید رید (sorry(
شعر زیر رو که قسمتی از نمایشنامه کفن سیاهه رو بخونین:

شرم چه مرد یکی بنده و زن یک بنده
زن چه کرده ست که از مرد شود شرمنده
چیست این چادر و روبنده ی نازیبنده
گر کفن نیست بگو!چیست پس این روبنده؟؟
مرده باد آنکه زنان زنده به گور افکنده !
بجز از مذهب هر کس باشد
سخن این جای دگر بس باشد..
با من ار یک دو سه گوینده هم آواز شود
کم کم این زمزمه در جامعه آغاز شود
با همین زمزمه ها روی زنان باز شود
زن کَند جامه ی شرم آر و سر افراز شود
لذت زندگی از جامعه احراز شود
ور نه تا زن به کفن سر برده
نیمی از ملت ایران مرده!!!! ??? ???
 
پاسخ : کفن سیاه ؟!


جدا از اینکه چادر رو به عنوان کفن استفاده کرده که من مخالفم ولی یه جورایی قشنگ حرفشو زده...
 
  • لایک
امتیازات: MINU1
پاسخ : کفن سیاه ؟!

مییرزاده آدم تند رویی بوده اصلا ازش خوشم نمیاد فقط دوس داشته به جنگ افراد بره و بدون دلیل به همه توهین می کرده حتی به وحید دستگردی و شیخ بزرگوار "مدرس" توهین کرده تو همین شعری که اول گذاشتی ولی اینو بدون که کشور به آدمای با هوش نیاز داره نه مطلقا خوب صفت میرزاده عشقی نه شعر بلد بوده بگه نه روشنفکر بوده از اونجایی از میرزاده خیلی بدم میاد که به اسطوره ی فساحت :ایرج میرزا :هم توهین کرده آدم که بلد نیس شعر بگه چرا به دیگرون توهین میکنه
اینا رو گفتم که بدونین میرزاده هیچی نبوده
ولی بعضی از شعراش باحالن مثل این:
خلقت من در جهان یک وصله ی ناجور بود من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود
آفریدن مردمی را بهر گور اندر عذاب گر خدایی هست .ز انصاف خدایی دور بود
(اگه کسی حوصله داره شعرو کامل بنویسه من که ندارم)::d
 
ظاهراً «مرگ یک شاعر» به کارگردانی حسن هدایت براساس زندگی عشقی ساخته شده. اگر کسی دیده و خوب بوده پیشنهاد کنید ما هم ببینیم :)
 
الآن تاریخ ۱۴۰۱/۰۷/۱۱ هست
و ارزش این شعر الآن ثابت شده..

روشنفکری این شاعر در زمان و دهه‌های خوش ،متاسفانه مردم در این زمان ظرفیت این شعر رو نداشتند..
و الآن مردم در تاریخ ۰۷,۱۱ به این نتیجه رسیدند
که درستی و گویایی این شعر نمایان شده..
 
نه چادری بده ،نه اونی که با گیسوان رها در باد توی خیابون این شهر قدم میزنه ، بد طرز فکریه که به‌خودش اجازه ی دخالت تو پوشش یکی دیگه رو میده
 
نه چادری بده ،نه اونی که با گیسوان رها در باد توی خیابون این شهر قدم میزنه ، بد طرز فکریه که به‌خودش اجازه ی دخالت تو پوشش یکی دیگه رو میده
ولی اینکه یکی رو به زور تو چادر بپوشونی بده
شعرم راجع به انتخاب چادر نیست راجع اجبار اجتماعیه
 
Back
بالا