• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

رابطه بین عقل و دلیل و علاقه

  • شروع کننده موضوع
  • مدیر کل
  • #1

Admin2

لنگر انداخته
عضو کادر مدیریت
مدیر کل
ارسال‌ها
7,597
امتیاز
37,034
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1389
به نظر شما چه رابطه ای بین عقل و دلیل با علاقه وجود داره؟ نقش دلیل در علاقه چیه؟
علاقه ما به چیزهای مختلف چقدر تابع دلیله و چقدر صرفا احساسیه؟
در مورد عشق چطور؟ عشق چقدر دلیل میخواد و چقدرش بی دلیله؟
 

backslash

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
114
امتیاز
552
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی
شهر
قم
پاسخ : رابطه بین عقل و دلیل و علاقه

به نظر من علاقه صرفا جهت احساسه اینکه ما از یک چیزی خوشمون میاد بخاطر اینه که اون (شخص یا شیء یا تصویر یا مکان یا هرچیز دیگه...)حس خوبی رو در ما ایجاد میکنه
اما در مورد عشق میتونم بگم کاملا از عقل جداست و نیاز به دلیل نداره
دوس داشتن بیش از حد میشه عشق
اما اگه ما بتونیم عقل رو چاشنی عشقمون بکنیم یعنی این عشق رو با عقل کنترک کنیم اون وقت میشه گفت خیلی کارمون درسته /m\
 

shekoofeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
4,354
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : رابطه بین عقل و دلیل و علاقه

خب میشه گفت تا حد زیادی علاقه دلیل نمیخواد ! یعنی واقعا تنها دلیلش اینه که تو با بودن در مکانی که دوست داری ، خوردن اون چیزی که دوست داری ، بودن در کنار کسی که دوست

داری و ... احساس خوبی پیدا میکنی ! ( حالا احساس مهم بودن ، احساس شاد بودن )

به نظر من گاهی وقت ها آدمها اول به چیزی علاقه پیدا می کنن بعد سعی می کنن توجیهش کنن ! براش دنبال دلیل می گردن !

و من مخالف قاطی کردن منطق و عشقم ؛ فکر میکنم عشقی که بخواد بر اساس عقل پیش بره ، خیلی محدود میشه و آسیب میزنه.
 

sayna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,460
امتیاز
12,313
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشكى شهيدبهشتى
رشته دانشگاه
پزشكى
پاسخ : رابطه بین عقل و دلیل و علاقه

ببینید انسان ذاتش الهیه ، یعنی ذاتا مثل خداست ، چون نشانه‌ای از خداست . حالا اگر توی این دنیا از فطرتش پیروی کنه الهی و خدایی میمونه و به کمال میرسه . یعنی اگر درست حرکت کنه تو مسیر دنیا ، ذاتا " دوست داشتن رو دوست داره " ؛ " دوست داشته شدن رو دوست داره " ؛ " مهربونی رو دوست داره " ؛ " از تنفر بدش میاد" و ...
حالا عقل چیه؟ عقل هم یکی از اون چیزاییه که اگه آدم طبق فطرتش جلو بره ، به عقل میرسه ، یعنی باز هم انسان ذاتا عقل داره ، ذاتا فکر می کنه ، ذاتا منطقیه ! البته اگر پیروی کنه ازش ...
عقل به ما خیلی چیزا می ده ، احساس و وجدان و ..
یعنی احساس ، زیر مجموعه ی عقل ِ ! نه متضاد ِ عقل ! احساس ممکنه دلیل نخواد - دلیل نمیخواد به این معنی که ذات انسان احساس داره ، ذات انسان دوست داره دوست داشته باشه بقیه رو و ... - اما غیر عقلانی هم نیست ...
اگر علاقه ای غیر عقلانی بود ، اصلا علاقه نیسـت ، میشه هوس ! میشه " همینجوری دلم میخواد فلان چیز رو امتحان کـنم ... " که این زیر مجموعه ی عقل نیست ، متضاد عقله ...


مدیونی اگه فکر کنی اینارو واسه امتحان دینی فردا خوندم :-"
 

SHINE

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
313
امتیاز
878
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
تهران
پاسخ : رابطه بین عقل و دلیل و علاقه

به نظر من احساس هيچ دليلي نداره يا حداقل دليلش واسه ما قابل درک و لمس نيست

و چون علاقه از احساس نشات ميگيره زياد دليل نداره

اما بطور کل يکي از دلايل علاقه مند شدن به چيزي استعداد داشتن تو اون و موفق بودن هست
 

cowboy

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
284
امتیاز
712
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
مياندوآب
مدال المپیاد
کمی ریاضی و کامپیوتر
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
نرم افزار
پاسخ : رابطه بین عقل و دلیل و علاقه

به نظر من احساس علاقه یه دلایلی داره که شاید ما ازش غافل باشیم و واسه همین فکر میکنیم بی دلیله.

مثال میزنم . ببینین شما اگه در یک محیظی باشین که برای مثال پدرتون و سایر اعضای خانوادتون به یه امر خاصی داشته باشن معمولن در اکثر موارد شما هم به همون چیز علاقه مند میشین یا از چیزی متنفدر میشین. برا مثال من متوجه شدم که دلیل علاقه ام به موسیقی کلاسیک ریشه در همین مسایل داره.

این قضیه رو میشه خیلی جاها دید. برا مثال شما از افرادی خوشتون میاد که قبلن با بودن در کنار افرادی شبیه اونها احساس خوبی داشتین. بازم مثال میزنم یه پسری به دسته ی خاصی از دخترا علاقه نشون میده که اگه دقت بشه میشه فهمید که این دسته افراد از نظر این فرد شبیه کسی هستن که این فرد خیلی دوست داشته ( مادر ، خواهر ، ...)

پس این شد یه دسته از علایق. که یه جورایی تابع محیط هستن. حالا میرسیم به علایقی که قبلن هیچ تجربه ای نداریم در موردشون. در این ها هم به نظر شخص من باز هم تجربه های قبلی و اون شناخت فرد تو علایقش تاثیر میذاره. یعنی فرد میخواد از بین چند گزینه یکی رو با عقلش انتخاب کنه. عقل میاد نتایج و جوانب هر گزینه رو بررسی میکنه و اونی که به علایق اولیه فرد نزدیکتره رو انتخاب میکنه (فهمیدین چی شد)

خب دیر وقته. البته این وسط عقل بعضی وقتا میاد و به این نتیجه میرسه که علایق اولیه مشکل دارن و در صدد بهبود اونها میفته.
 

کوزت

کوزت
ارسال‌ها
1,651
امتیاز
7,346
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : رابطه بین عقل و دلیل و علاقه


همینایی که ساینا گف
ساینا جان ی پاورقی بود ...:D
نگفتیش :D
 

parnian.d

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,470
امتیاز
6,404
نام مرکز سمپاد
فرزنگان1 بندرعبّاس
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : رابطه بین عقل و دلیل و علاقه

من فکر می کنم فقط تو ایرانه که ما خیلی احساس و عقل رو تفکیک می کنیم.
همون طور که ساینا گفت، کاملاً منطقیه که بشر دوست داشتن و دوست داشته شدن رو دوست داره.
اما تو کشور ما این قضیه کتمان می شه(نه الزاماً به صورت مستقیم)
این جوریه که ما توی دوست داشتن مون و لذت بردن از این دوست داشتن و دوست داشته شدن حتی، دنبال دلیلی(که گاهاً الهی ست!) می گردیم که عذاب وجدان مون رو از خلاف هنجارها رفتار کردن(وحتی فکر کردن) کاهش بدیم (قضیه فرویدی شد!). کسایی که تا احساس کنن یکی رو دوست دارن به فکر ازدواج میفتن می خوان حس بدی رو که این دوست داشتنِ ممنوع درشون ایجاد کرده رو از بین ببرن. حتی وقتی بدونن این شخصی که دوستش دارن، براشون همسر خوبی نخواهد شد.

گاهی دلیل رو با علائم اشتباه می گیریم. مثلاً "دوستت دارم چون وقتی کنارمی حس خوبی دارم"، "وقتی خوشحالی خیلی خوشحالم" و از این چیزا...
در صورتی که به نظر من، اینا علائم دوست داشتنه نه دلیل دوست داشتن.

دلیل دوست داشتن به نظرم خیلی منطقیه... وقتی یه چیزی تو رو به جایی بالاتر از چیزی که هستی می رسونه، تو این چیز رو دوست داری. انسان کمال طلبه. به نظر من انسانی که کسی رو دوست داره کامل تر از انسانیه که کسی رو دوست نداره.
ما فردا امتحان شیمی داریم یه مثال علمی میزنم! مثل قوانین ترمودینامیک و تمایل رسیدن اجسام به پایداری بیشتر.
اون جسم جایی رو که به پایداری بیشتری میرسونتش انتخاب می کنه. دوست داشتن هم مثل پایداری درجه داره...

من حرفامُ در مورد دوست داشتن انسان ها زدم. خودتون هرجاشُ میشه تعمیم بدید به همه چی! :D
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,610
امتیاز
22,373
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : رابطه بین عقل و دلیل و علاقه

به نقل از محمّد :
به نظر شما چه رابطه ای بین عقل و دلیل با علاقه وجود داره؟ نقش دلیل در علاقه چیه؟
علاقه ما به چیزهای مختلف چقدر تابع دلیله و چقدر صرفا احساسیه؟
در مورد عشق چطور؟ عشق چقدر دلیل میخواد و چقدرش بی دلیله؟
با تشکر از محمد گل برای تاپیک زیبا...
جواب سوالت را با سوال میدهم!...به کدام یک از این دو گزاره بیشتر ایمان داری؟ 1-انسان بر روی نیازهاش زندگی میکنه(حرف روانشناسی) 2-انسان را عقایدش میسازد(فلسفه)
و سوال بعدی من...ایا میتوان هیچ کدام از این دو گزاره را رد نمود؟....1-جهان بدون دلیل است و دلیل ان همان است 2-علت و معلول...هر چیزی وابسته به علتی است مگر علت غایی

خب...بی صبرانه منتظرم :) >:D<
پی نوشت:بچه ها اینجا انجمن فلسفه است نه جامعه شناسی یا گفت و شنود...لطفا حالت کلی را بگویید و از گفتن عباراتی چون در"ایران"...یا"امروزه"...خودداری بنمایید...با تشکر
 

Sheyda76

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
1,369
نام مرکز سمپاد
فرزانگان اسلامشهر
شهر
تهران
پاسخ : رابطه بین عقل و دلیل و علاقه

ﺍﻭﻝ ﺍﻳﻨـﻛﻪ ﺗﺎﭘﻴﻚ ﺧﻴﻠﻲ ﻗﺸﻨﮕﻪ.ﻣﻤﻨﻮﻥ!
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻝ:ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﭼﻴﺰ ﻳﺎ ﺷﺨﺺ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻪ ﺑﻲ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺎﺷﻪ.ﻋﻼﻗﻪ ﻳﻌﻨﻲ ﺗﻄﺎﺑﻖ ﻳﻚ ﭼﻴﺰ ﻳﺎ ﺷﺨﺺ ﺑﺎ ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎﻱ ﻓﺮﺩ.ﻛﻪ ﺧﻮﺏ ﺍﺯ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻓﺮﺩ ﻧﺸﺄﺕ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ.ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﺸﻖ:ﻋﺸﻖ ﻳﻚ ﭘﻠﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪ ﺱ . ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺟﻮﺭ ﺗﻌﺼﺐ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻴﺎﺭﻩ ﻛﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﺎ ﻣﻨﻄﻖ ﻭ ﻋﻘﻞ ﮔﺎﻫﻲ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺟﻮﺭ ﺩﺭ ﻧﻤﻴﺎﺩ! ﻛﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻋﺸﻖ ﺭﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﻲ ﺳﻮﺍ ﻛﺮﺩ.ﭼﻮﻥ ﻋﺸﻖ ﺩﻟﻴﻞ ﺩﺍﺭﻩ.ﻳﻚ ﻋﻼﻗﻪ ﻱ ﺷﺪﻳﺪﻩ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺗﻄﺎﺑﻖ ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎﺕ ﺑﺎ ﻓﺮﺩ ﺧﻴﻠﻲ ﺯﻳﺎﺩﻩ!
 
بالا