- ارسالها
- 544
- امتیاز
- 1,467
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- كرمان
- سال فارغ التحصیلی
- 94
- رشته دانشگاه
- ژنتیک
مى خوام اين شعرو بذارم اگه به نظرتون قابل تحمله ادامه بدم! پس لطفا نظر!
این شعر کیه؟خودتون؟خیلی بی وزنه!به نقل از fa.z :براى گفتن حرفات، واسه كم شدن دردات
واسه تحمل دنيات، وقتى تموم مىشن اشكات
وقتى كه كه مىكنه بيداد، تير بيرحم يه صياد
برو محكم بزن فرياد، كه زندگى چى به من داد؟
جز تحمل يه درد توى زمستوناى سرد
چىداد جز يه حس بد، كه خودتو مىبينى طرد
بازم هيشكى پاى حرفاى تو نمىشينه
اصلا انگار هيشكى اينجا تو رو نمى بينيه
درد دارى، درد دارى از اين دنياى سردرگم
درد زخمايى كه خوردى تو از اين مردم
حق دارى اگه توام بخواى بكشى نفس
حق دارى اگه آرزوته رهايى از قفس
بازم ميخواى طعم زندگى رو بچشى؟
يا برى و جلو غمات ديوار بكشى؟