پنجره ها (اشعار من علیرضا)

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع alireza.kjy
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

alireza.kjy

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
243
امتیاز
760
نام مرکز سمپاد
علامه حلی کرمان
شهر
کرمان
مدال المپیاد
مدال نقره(3)ریاضی دوره 30 {لعنت بهشون :D}
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پنجره ها
دستم از پنجره ها کوتاه است
هر کسی دست تکان می دهد از پشت مرا
شیشه ی عمر من امروز تلف خواهد شد
کی به آخر رسد این نور امید
دفتر من خودش امروز قدم خواهد برد
طبع من میل ترا می جوید
خط به خط موی به مو می شکند خط سیاه
ای که تو رد شدی و دست تکان می دهیم
دست بر پنجره هایم بزنید
همه جا سرد و مه آلود غریبست ولی
گرمی خانه مرا سخت فلج کرده و بس
آخر اما که یکیتان به غلط

دست بر پنجره هایم بزنید
تلفن لال شدست
در و دیوار به رویم همه یکسان شده اند
پیر افلیج من امروز جوان خواهد شد؟
این امید من ازین پنجره هاست؟
بوته ای سبز مرا می گردد
عین گهواره مرا می کشد و باز رهایم بکند
من فدایت بشوم
من به امّید تویی آمده ام دُرّ سفید
دست من پیش تو و پنجره ها جای دگر
خودت انصاف بده
من اگر روی ترا می دیدم
نور این پنجره ها کور نمی کرد مرا
جان من بگذر ازین خود خواهی
کی شود خاک ببوسی بگذاری به کنار
چشم ازین خواب ببندی و مرا حلقه کنی
خودت انصاف بده
خودت انصاف بده
اگر این غنچه ی تو روی مرا می بوسید
دگر این پنجره ها, دست تکان دادنشان
نور امّید نبود
کی به سر می رسد این نور امید
خودت انصاف بده غنچه ی من
(اشعار خودمه لطفا نظر بدین ممنون)
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

عالی بود... =D>

عین گهواره مرا می کشد و باز رهایم بکند
بکند مشکل داره

منتظر کارایی بعدیت... :)
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

خیلی خوب بود ;;)

همون که ساحره گفت 8-^
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

شیشه ی عمر من امروز تلف خواهد شد
یاد اونجایی که فروغ میگه مرگ من روزی میادُ اینا افتادم
دست بر پنجره هایم بزنید
پنجره اینجا استعاره ازچیه ؟
بعد اون دوتا پنجره ها هم مفهومشون فرق میکرد آره ؟
این وبالایی
ودرکل آفرین عالی بود من که دوست داشتم =D> :-"
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

ممنون از بابت نظراتون توی شعر هم پنجره ها فکر می کردم یه معنی میده ولی مثل اینکه خوب تداعی نشده ولی باز فک نکنم به شعر ضربه زده باشه کلا می خواستم بگم امید های کاذب باعث نابودی همه چی میشن
بازم ممنون ازینکه شعرمو خوندین و نظر دادین ممنون
(رفقای دیگه باز نقد کنین مرسی)
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

این شعر ماله وقتیه ک خیلی کوچولو بودم تقریبا راهنمایی ;D
نسبت ب سنم خدایی با حال بود
وفا در عشق می باید ک از جانان نمی بینم
مکن عهدی دگر چون من وفا در ان نمی بینم

منم ان نا خلف بچه نصیحت بس کن ای مادر
ندیدی گفت دیوانست و من درمان نمی بینم

هزاران خم درین چرخ است و پنهان از نظر اما
درین پیدا نهانی ها ترا پنهان نمی بینم

گهی کورم گهی بینا،گهی نوری گهی بی سو
بخشا چشم من طوریست جز خوبان نمی بینم

هوا خشکست و طوفانی چو صحرا تشنه می میرم
عجیبست اندکی باران درین طوفان نمی بینم

چه طور بود؟
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

ایول پسر تو شاعر هم بودی نمیدونستیم
من فکر کردم فقط مشاعره میکنی!!1 ;D
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

آی همسایه که با ما سر رازت همچنان باقیست
رونمایی گچ به دیوارم مرا دیوانه کرد
خاطرات مردکی دیوانه با من یک شده
هیچ چیزی را نمی بینم ولی
دیگران با من چه حالی می کنند
.....
ما صدای عاقلان را با کمی تاخیر می گیریم
هیس ساکت من نمی فهمم چه می گوید به ما
دست ها در پشت گوش و عقل ها در پیش چشم
با صدایی سرد:
نا امیدی نا امیدی ناامیدم ناامید
آآآآآی
سرّ بی وجدان احساسات من!
گرگ ها
گرگ ها این دفعه جدا یوسفت را برده اند
شوخییی در کار نیست
من درین چاه خطر با سگ صفت ها مانده ام
کی شود دلوت به چاه اندازی و با من به کنعانت بری
هر چه می گویم جوابم میدهد
با صدایی سرد می گوید :ستم
هیچ چیز
بیخیال
شکوه کردن بر تو هم دیوانگیست
لیک
راست
راست
راست می گفتی که در دریای عشق
هیچ تدبیری به جز غرقاب نیست
..........................................................................................
اینم شعر جدید شاید کامل ترش کنم ;D
لطفا نظر بدین
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

دستمریزاد =D>
خیلی لایک!
فقط وسط اون همه کلمات دلو و لیک و غرقاب؛ بیخیال یکم تو ذق میزنه!البته قشنگه ولی شاید کلمه مناسب تری پیدا ششه اگه بگردی ;)
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

=D> =D> =D>
بهتون نمیاد شعرم بگین!!!
خیلی خوب بود يعني عالي (نسبت به سنتون)
ولي من به يه رابطه محكمي بين رياضي و ادبيات و شعر و شاعري هم پی بردم!!!
بازم ميگم خیلی عالی بود
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

خيلى قشنگ بودن، مخصوصا" شعر اولى كه عالى بود! حس خوبى داشت!
موفق باشى!
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

ممنون از همه کسایی که نظر دادن لطفا هر کس ک نظری داشت بازم بگه
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

خوب بود بهترم میشه؛خیلی شعر نو نمی خونم ولی دوس داشتم؛ترجیح میدادم که تهش یه نقطه ی امیدواری بذاری چون اینطوری پر شور تره ؛ولی کلا خوبه اینا نظر منه شاید درست نباشه؛امیدوارم که بیشتر بشن ؛موفق باشید
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

آورین! =D>

قشنگ بودن! ;D

منتهی حس میکنم از لحاظ وزنی بعضی جاهاش یه مقدار ایراد داره ولی مضمونش خیلی خوب بود! :)
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

من اون شعری که دوران راهنمایی گفتیدروبیشترخوشم اومداستادولی درکل همشون عالی بودن موفق باشید
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

اشعار فوق العاده هستن.به نظرم وزن خوبی دارن.و در کل خوشم اومد :)
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

بچه ها پست ممنون و آفرین و اینا اسپم حساب میشه ها :-" اینارو میتونین با لایک هم نشون بدین :)

رعایت کنین لطفا

ممنون :)
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

با عرض سلام
دوستان این تاپیک خیلی قدیمی شده این مدت یک سری شعر دیگه گفتم میخوام باز بذارمشون ممنون میشم نظر بدید
 
  • لایک
امتیازات: reza7
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)




طعنه زد دنیا نگو زندان بگو دردانه ای
معذرت جنس مونث خب شما زندانه ای


خانه ی عشقی بسازی با هزاران ذوق و شوق
آخرش دستت میاید صاحبی بیگانه ای


بر در این خانه ات حتما بزن زیبا ولی
زیر گوشش هم بخوان در انتها ویرانه ای


شب غذایت غصه و افسوس و حصرت شد بله
غم تدارک دیده شام آبرومندانه ای


اکثرا موضوع خوابم جست و جو و گشتنست
در پی یک آرزو در فاضلاب خانه ای


سوسک جان شرمنده خوابم نصف شب لطفا شما
به ضمیر ناخود آگاهم بگو دیوانه ای


با وجود این همه افسوس تحقیری که بود
بی تعارف باز میگویم به او یکدانه ای


صبحدم در کوچه ای دیدم کسیی میبوسدش
بی خود از خود گفتمش به به عجب صبحانه ای


آخرش شرمنده ی شعر قدیمی ها شدم
واقعا با این ظرافت خب شما پروانه ای


ممنون میشم اگه نظر بدید
 
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)

اینجا دیگه کسی فعالیت نمی کنه به اون صورت
ولی خب خیلی بهتر شده نسبت به کارای قبلیت
همین سلامت وزن خودش یه پله مهمیه
به نظرم وقتشه رو زبان کار کنی
 
  • لایک
امتیازات: reza7
Back
بالا