میمیرم...تنها...تنها تر از همیشه....

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع S@hba
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

S@hba

کاربر فعال
ارسال‌ها
22
امتیاز
44
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
مدال المپیاد
طلای المپیاد ادبی (دوره 26)
ماری بزرگ...

بر روی قلبــ ـ ـم چنبره زده است...

هر لحظــ ـه

و هر ثانیه

سر بلند میکند به نیش زدن...

تکه تکه

پاره پاره

و چاک چاک است

قلب کوچکم...

نیش میزند...

زهر میریزد..

میسوزد...

دیگر طاقت ندارم...

فریاد میزنم...

تضرع...

التماس...

چاره ای نیست...

کسی از اینجا عبور نمیکند...

رها شده ام...

تنها...

با دردناک ترینِ غم ها...

گوش فرا میدهم...

شاید بشنوم...

صدایی....

صدای اشنایی....

نه...

نیست...

نه یاری

نه یاوری

نه مرهمی

نه همدمی...

میمیرم...

تنها...

تنها تر از همیشه...



از خودم! :)
 
پاسخ : میمیرم...تنها...تنها تر از همیشه....

میمیرم
اما
نه !
میخواهم زنده بمانم ...
نه برای خودم
بلکه برای او
که چشمان بی قرارش
لرزه بر اندامم می اندازد ...
 
پاسخ : میمیرم...تنها...تنها تر از همیشه....

دستور زبان فارسي را خوب بلدم،ديگر نگران رفتنت نيستم.
برو...
هميشه بعد از تو او مي آيد. :(
 
پاسخ : میمیرم...تنها...تنها تر از همیشه....

میمردم تنهاتر از همیشه
بی تو
ولی نمیخواهم
نمی پسندم مرگ در گمنامی را
بگذار تا همه بدانن
باعث و بانی این مرگ را
آری خود خودت بودی ...
دلیلی بر مرگم
تنهاتر از همیشه
 
پاسخ : میمیرم...تنها...تنها تر از همیشه....

تنها بدنیا آمدم ،
و تنها میمیرم .
پس وابسته شدن به تو چه معنایی دارد ؟
بگذار در این بین هم تنها باشم ...
 
Back
بالا