حشره - ۸۴۹۱

[Hamid.s]

کتابایی که خوندم
1- شرق بهشت - جان اشتاین بک
2- خوشه های خشم - جان اشتاین بک
3- کوری - ژوزه ساراماگو
4- خداحافظ گاری کوپر - رومن گاری
5- ناطور دشت - سلینجر
6- سلاخ خانه شماره پنج - کورت ونه گات
7- بیگانه - آلبر کامو
8- خانواده من و بقیه حیوانات - جرالد دال
9- سه تفنگدار - الکساندر دوما
10- کنت مونت کریستو - الکساندر دوما
11- بی وتن - رضا امیرخانی
12- ارمیا - رضا امیر خانی
13- حیات سیاسی و فکری امامان شیعه - رسول جعفریان (کامل نخوندم)
14- سه شنبه ها با موری - میچ آلبوم
15- 5 نفری که در بهشت ملاقات میکنید - میچ آلبوم
16-پرنیان هفت رنگ خیال - جواد میزبان
17- کمی دیرتر - سید مهدی شجاعی
(حضور ذهن ندارم خوب )

کتابایی که دارم میخونم

جانستان کابلستان - رضا امیرخانی

کتابایی که باید بخونم
1- گهواره گربه - کورت ونه گات
2- پیرمرد و دریا - ارنست همینگوی
3- ارباب حلقه ها - ج.ر.ر تالکین
4- جنایت و مکافات - داستایوسکی
5- صد سال تنهایی - گابریل گارسیا مارکز
6- خرمگس - اتل لیلیان وینیچ
و کلا هر کتابی که راجبش یک جایی میخونم

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - 8491

حیات فکری و سیاسی امامان شیعه

پریشب نصفه شب اومدم نت بعد مامانم پرسید چیکار میکنی؟ من هم خیلی طبیعی گفتم دارم برا کنفرانس دینیم آماده میشم پرسید چیه موضوش؟ گفتم وضعیت سیاسی ائمه. سریع رفت این کتابو آورد برام

اولش خیلی حوصله نکردم بخونم. فقط برا از سر باز کردن مامانم یک کم خوندمش. ولی خوب واقعا اطلاعات مفیدی داره! ینی کامله تقریبا! راجب موضع گیری های هر امام راجب حاکم زمان خودش توضیحات خوبی داده. تک تک اماما رو هم بررسی کرده! فقط یک کم حجیمه! ولی کلا به نظرم چیز خوبیه!

یک خوبیی که داره اینه که نثرش بر خلاف کتابای اینطوری چیز سنگینی نیست

فک نکنم دیگه خلاصه موضوع داشته باشه

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - 8491

شرق بهشت - جان اشتاین بک

اگر جان اشتاین بك در سراسر عمر ادبی اش جز كتاب شرق بهشت چیز دیگری ننوشته بود باز هم شایسته وسزاوار همه شهرت و افتخاری بود كه نصیبش شد.

به شدت لایک جمله بالا.
تو ویکی پدیا هم نوشته خود اشتاین بک راجبش گفته که:

"It has everything in it I have been able to learn about my craft or profession in all these years." He further claimed: "I think everything else I have written has been, in a sense, practice for this."​

حالا این اشتاین بک اشتاین بک که میکنم نوبلم برده ها خلاصه خیلی شاخه

کتاب داستان دو تا نسل رو تقریبا میگه! نسل اول که تازه به آمریکا مهاجرت کردن و بعد بچه های اونا که تقریبا میشه گفت دیگه میشه دوران آمریکای صنعتی و پیشرفته و اینا.

داستان اول راجب دو تا برادره که یک ارث عظیمی از پدرشون میبرن و بعد یک دختر خوشگل و اینا وارد زندگیشون میشه اما باطن دختره خیلی مثه ظاهرش نیست

که بعد یکی از این برادرا با دختره ازدواج میکنه و بعد صاحب دوتا پسر میشه. که بعد داستان میره سراغ این پسرا و بزرگ شدن اینا و مشکلاتشون با مادرشون و با هم دیگه و این حرفا!

یک مقداری از جنگ جهانی اول هم در داستان هستش که با این که اواخرشه اما نقش بزرگی داره!

واقعا حیفم میاد خیلی لو بدم داستانو! اگه نخوندین و حوصله دارین 900 صفحه (من تو ماه رمضون دو روز افطار تا سحر خوردمش از بس جذاب بود) بخونین اصن از دستش ندین!

آدینه بوک نداشتش اما اینجا داره برا فروش اینترنتی ولی خوب خیلی مطمئن نیس خلاصه داستانشم خلاصه داستان خوشه های خشمه کلا نخرین ازش ها

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - 8491

کوری - ژوزه ساراماگو

این ژوزه جان هم مثکه نوبل برده کلا نوبل چیز خزیه

جدا از شوخی کتابش خیلی شعاری و نمادینه! شخصیتای کتاب اسم ندارن! ینی مثلا "زن دکتر" یا "دختر با عینک دودی" و "مردی که اول از همه کور شد" و اینا هستن اسم شخصیتاش. ولی اصن این نمادین بودنش تو ذوق نمیزنه! خیلی خوب تو داستانش بیان میکنه مفاهیمی که میخواد رو.

خلاصه داستان اینه که یک بیماری مسری توی شهر شیوع پیدا میکنه که همه رو کور میکنه و اینا همه چیز رو سفید میبینن! دولت هم سعی میکنه کسایی که کور شدن رو تحت قرنطینه شدید قرار بده. قرنطینش به این صورته که حتی برای دادن امکانات و اینا هم کسی نزدیک اینا نمیشه که این خودش خیلی مشکل ایجاد میکنه.

این وسط یک شخصی هست که زن یک دکتر چشم پزشکه این الکی ادای کورا رو در میاره تا با شوهرش باشه که این تا آخر داستان کور نمیشه و به این دوستای کورش کمک میکنه. بعدا وضعیت یک جوری میشه و همه کور میشن و اینا که اصن یه جاییش این زنه فک میکنه نکنه این مریضه بقیه که کورن بینان!

آخر داستان خیلی خوب تموم میشه. دفعه اول که خوندم آخرشو فحشو کشیدم به کتاب که این همه من رو سرکار گذاشته بود اما دوباره که خوندم دیدم نه، یک پایانی داره که در عین سادگیش خیلی خیلی خوب و فلسفی و نمادی و شعاری و ایناست

در کل راضی راضی

لینک آدینه بوک


× یادم رفت این بگم از انتشارات مجید نخرینش فقط

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - 8491

ناطور دشت - سلینجر

نویسنده و کتاب به اندازه کافی معروف هستن. داستان راجب یک نوجوونه 16-17 سالست که نزدیک سال نو از مدرسه اخراج میشه، اما میخواد یه چند روزی تا وقتی که مامان باباش میفهمن و اینا نره خونه. برا همین دو سه روزی رو باید تو خیابون و اینا بچرخه و الافی کنه. داستان هم ماجرای همین پسرست! یک کم هم این پسره دبیرستانی و بی ادب و ایناست دیگه

یک خواهری داره که خیلی دوس داشتنیه بعد قبل این که بخواد بره پیش مامان باباش به این هم سر میزنه و اینا.

یکی از مهم ترین تیکه های کتاب که اسمشم به همین دلیله اینجاست

همش مجسم میکنم چند تا بچه ی کوچیک دارن تو یه دشت بزرگ بازی میکنن.هزار هزار بچه ی کوچیک.هیشکی هم اونجا نیست.منظورم ادم بزرگه ها..غیر من.منم لبه ی یه پرتگاه خطرناک وایسادم و باید هر کسی رو که میاد طرف پرتگاه بگیرم-یعنی اگه یکی داره میدوه و نمیدونه داره کجا میره من یه دفعه پیدام میشه و میگیرمش.تمام روز کارم همینه.ناتور دشتم.میدونم مضحکه ولی فقط دوست دارم همین کارو بکنم

بعد راستشو بخواین من اینو اول دبیرستان خوندم یادم نیست خیلی ازش!

خوب حالا یک چیزی من بگم که اونقد که همه میگن با کتاب ارتباط برقرار نکردم به نظرم یک کم بعضی جاهاش چرت و پرته. زیادی کشش داده! بعد برا اینکه همه از این کتاب تعریف میکنن و اینکه حتما خوبه بنا رو بر این میزاریم که من حالیم نمیشه و برای این که ژست روشن فکریم خراب نشه و آبروم نره خیلی هم راضیم از کتاب

آدینه بوکش

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - 8491

خانواده من و بقیه حیوانات - جرالد دال

این کتاب رو چون اخیرا خوندم گفتم بیام بگم تا باز یادم نرفته بعدا

کتاب راجب یک خانواده انگلیسیه که نزدیکای جنگ و اینا میرن تو یه جزیره تو یونان زندگی کنن. تقریبا زندگی خوب و راحتی دارن فقط شخصیت اصلی داستان یک بچه عاشق جک و جونور و حشره و ایناست که یک کم شیطونی میکنه و ماجراهایی درست میکنه!
کلا کتابش چیز خیلی خاصی نیست! جز اینکه هم شاده یک کم هم اینکه ترجمه گلی امامی خیلی خوبه و روونه و راحته خوندنش!

اگر تریپ روشنفکری و اینا دارین نخونینش ها رمان نوجوانانه دسته بندیش به هرحال

ولی من که راضیم ازش!

آدینه بوک

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - 8491

سه تفنگدار - الکساندر دوما

خوب اولا بگم که من این کتاب 12 جلدی رو که هر جلدشم 700 صفحه ای بود (البته چون قدیمی بود با فونت بزرگ یک کم) به تنهایی، تاکید میکنم به تنهایی و کامل خوندم
خوب البته چون تابستون دو سال پیش خوندمش خیلی با جزییات یادم نیست داستانش!

آها اینم بگم که سه تفنگداری که من داشتم سه بخش سه تفنگدار، بیست سال بعد و ویکونت دو براژلون داشت که یکی از دوستان میگفت این سه تا کتاب جدا هستن! نمیدونم خلاصه! که هر کدوم از این ها یک بازه زمانی رو بازگو میکنن! "بیست سال بعد"، بیست سال بعد از "سه تفنگدار" اتفاق میفته (پـــ نه پــــ ) و "ویکونت دو براژلون" 10 سال بعد "از 20 سال" بعد

داستان راجب یک جوونیه به اسم دارتنیان که دوس داره بره تو گارد سلطنتی که خیلی افراد شاخی بودن عضو شه! این یک روستایی جسور و با اعتماد به نفس بوده که میره پاریس! بعد با سه تا تفنگدار دیگه دوست میشه! پورتوس که قوی و پرزور بوده اما ساده لوح، آرامیس که با اخلاق و دین و اینا بوده و آتوس که باهوش و مکار بوده! بعد دیگه این دارتن یان عضو اینا میشه و خیلی با هم دوست میشن و شعار یکی برای همه و همه برای یکی هم مال همیناست!

بعد اون بیست سال بعدش مال دوران مسنی دارتن یان که فک کنم از دوستاش کمی تا قسمتی جدا میشه و کلا منزوی شده تا اینکه یک اتفاقاتی میفته و سلطنت دوباره بهش نیاز پیدا میکنه!

ویکونت دو براژلون هم پسر خونده یکی از این دارتن یان هستش که باهوش ترین و مکار ترینشون بوده تو این یکی دارتن یان عصای مارشالی میگیره و پیشرفت میکنه

در آخرین بخش "ویکونت دو براژلون" دارتانیان در جنگ بین فرانسه و هلند فرماندهی کل نیروهای فرانسوی را از جانب لویی چهاردهم بر عهده می گیرد و در پی شجاعت هایش موفق به دریافت عصای مارشالی می شود. اما درست در هنگامی که دارتانیان نشان مارشال دو فرانس را دریافت می کند توپی از جانب قلعه دشمن در نزدیکی وی به زمین اصابت می کند و دارتانیان کشته می شود. از بین چهار دوست فقط آرامیس زنده می ماند و در آخرین جمله کتاب می خوانیم:

" از چهار جوانمردی که سرگذشت آنها را ذکر کردیم تنها یک کالبد باقی ماند ، چرا که خداوند ارواح آنها را احضار کرده بود"

کلا کتاب یک کم مثله سمک عیار هم هست هی دشمناشون به دارتن یان و دوستاش حمله میکنن هی اینا به اونا

دو نکته که در مورد کتاب باید بگم اینه که اولا این کتاب یک کم غیر اخلاقی هم هست! ینی مثلا کلا حروم زاده و اینا طبیعیه توش

یکی دیگه هم که یکی از بزرگ ترین نقاط قوت کتابه، اینه که این دوما کلا عالی جو موقع لویی سیزدهم و فرانسه اون موقع و فضای خانواده سلطنتی و اینا رو نشون میده! تو مقدمه اون کتابی که خوندم نوشته بود که مبتنی بر واقعیاته که اگه واقعا باشه واقعا دمش گرم! خیلی خوب توصیف میکنه فرهنگ و فضای زندگی مردم رو!



×گفتم یادم نیست داستانش رو راس گفتم به خدا اینارو با کمک این متن نوشتم

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - 8491

پرنیان هفت رنگ خیال

رو جلد کتاب نوشته "برگزیده نظم و نثر فارسی و آیین نگارش" .

کتاب 9 فصل داره، اولیش ادبیات چیست؟ که یک توضیحات مختصری راجب ادبیات داده که راستش رو بخواین یک کم زیادی طول و تفصیلش داده، ینی چه جوری بگم، مثه کتاب دینی هی اومده مثلا ادبی بحرفه حوصله آدم سر میره

دومین فصل نظم هستش که راجب شعر توضیح داده، بعد این فصل خودش تعدادی بخش داره که هرکدوم مال یک سبک شعره، قصیده، رباعی، دوبیتی، غزل، شعر نو و ...... که تو هر مورد یک توضیح کوتاهی داده و بعد هم تعدادی نمونه شعر آورده.

فصل سوم نثر هستش که چند تا از متن و حکایت های قدیمی و کهن و معدودی هم جدید داره!

فصل بعدی هم ادبیات داستانی هستش،که ابتدا افسانه و رمان رو توضیح داده، بعد حکایت تمثیلی، بعد هم تعدادی حکایت و اینا داره

فصل پنجم مکتبهای ادبی اروپاست که واضحه دیگه، مکتبهایی مثه کلاسیسم رمانتیسم، رئالیسم، سورئالیسم، اینا رو توضیح داده

فصل های بعدی هم به ترتیب عبارتند از: نشانه گذاری، درست بنویسیم، نامه نگاری، دستور خط فارسی که حتی نگاهشونم نکردم که بخوام توضیحی بدم

کتاب رو بیشتر برای نمونه ها و مثالاش پیشنهاد میکنم، البته مکتب هاش هم برای کسایی که میخوان بدونن خوبه توضیحاش

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - ۸۴۹۱

5 نفری که در بهشت ملاقات میکنید

این داستان درباره مردی به نام ادی است که با مرگ او در آفتاب تابان، از پایان آغاز می شود. شاید شروع یک داستان از پایان عجیب باشد؛ اما همه پایان ها، آغازهایی هستند که ما آن را در آن زمان خاص تشخیص نمی دهیم

داستان راجب ادیه، یک تعمیرکار وسایل شهر بازی که تو روز تولدش میمیره، بعد از مرگش با 5 نفر روبرو میشه که سرنوشتش رو رقم زدند، ینی باعث مهم ترین اتفاق های زندگیش بودن، هر چند بعضیاشونو اصن ندیده بوده، یا فقط دو را دور میشناخته!

فقط یک چیزی که من اینو تو همون داستان های عامه پسندی که مثلا سعی میکنن دید بهتری به آدم بدن دسته بندی میکنم مثلا این رو ببینین:

نگه داشتن خشم، سم است. آن سم تو را از درون از بین می برد. ما تصور می کنیم تنفر سلاحی است که با آن به شخصی که به ما آزار رسانده است حمله می کنیم. در حالی که تنفر تیغه ای قوس دار است. آن آزاری را که با آن می دهیم، به خودمان بر می گردد.

عشق به سان باران می تواند زوج ها را از بالا تغذیه کند و از لذتی تر و تازه سرشار سازد اما عشق گاهی بر اثر داغیِ خشم، در سطح می خشکد به گونه ای که باید از بن، از ریشه تعذیه و به آن رسیدگی شود تا خودش را زنده نگه دارد.

ولی کتاب خوبیه، لایک میشه


پ.ن: نقل قول ها از خود کتابن

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - ۸۴۹۱

جانستان کابلستان

اوه اوه چه خاکی گرفته قفسرو

یک کتاب دیگه از رضا امیر خانی. خیلی هاتون خوندین کتابو. برای همین فک نکنم چیزی باشه که بخوام راجبش بگم. برا همین بیشتر راجب امیرخانی میحرفم.

اصولا با نثر امیرخانی خیلی حال میکنم. مخصوصا نثرش تو مقاله هاش و سفرنامه هاش و اینا (مثه نفحات نفت، سرلوحه ها و داستان سیستان). یک ویژگی دیگش هم این که سمپادی بوده. شاید این تو کتاباش نمود نداشته باشه. اما باعث میشه خیلی راحت تر باهاش کنار بیام و اینا. بعد هم از رسم الخطش که تقریبا میشه گفت انحصاری خودشه و تو همه کتاباش رعایت شده خوشم میاد.

راجب جانستان کابلستان هم که بگم یک سفر همینطور بدون برنامه به افغانستان میکنه. ریز بینی های خوبی داره امیرخانی. یک کم باعث میشه آدم از افغانستان خوشش بیاد.
البته یک نکته ای رو بگم که اصولا اگه با دیدگاه سیاسی و ایناش حال نمیکنین خوب نمیکنین دیگه چیکارتون کنم انقلابیه دیگه و ضد آمریکایی

یک تیکه از کتاب هم به نظرم جاش باشه که بگم این تو هرات فک کنم با دوتا عکاس نیشابوری آشنا میشه که یکیشون سمپادی بوده بعد وقتی میگه سمپاد، اونا هم سمپاد رو میگن "سازمان منحله پکیده اژه ای و دوستان"

گفتم بدونین اونم همدرده با ما

کتاب 340 صفحست که من صفحه 200 ام فلا

کلا دوس دارم کتابای امیرخانی رو! اینم دوست دارم. لایک میشه

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - ۸۴۹۱

کمی دیرتر

آخرین رمان سید مهدی شجاعی.

با تصویری که ازش داشتم تو ذهنم و کتابایی که خونده بودم, انتظارم خ بیشتر بود. نا امید شدم از کتاب.

موضوع کتاب راجب امام زمانه و اینه که ما منتظر واقعی نیستیم و الکی میگیم بیا بیا و این حرفا.

ولی نثرش واقعا حوصله سر بره. یک اسد نامی هست که با همین شخصیت داستان ما (که خود سید مهدی شجاعی) هی حرف میزنن هی حرف میزنن.

خلاصه که لایک نشد کتاب

گفتم بنویسم که نگین کتاب نمیخونه این :-ریا

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - ۸۴۹۱

سه شنبه ها با موری

کتاب معروفیه. که بعدا فیلمش هم ساخته شد.

خلاصه داستان رو بگم که این آقای میچ آلبوم تو دانشگاه یک استاد خوب و تاثیر گذار داشته به نام موری شوارتز. بعد که فارغ التحصیل میشه. دیگه خبری از این آقای موری نمیگیره.

بعده چند سال این موری مریض میشه و مریضیش هم لا علاجه. اینطوریم هست که کم کم فلج میشه و میمیره. خیلی هم دردناکه!

بعد این آقای موری یک شب تو یک برنامه تلویزیونی موری رو میبینه و یادش میفته و میبینه مریض میره دیدنش.

بعد تصمیم میگیره همه سه شنبه ها بره دیدن موری. این موری شوارتز هم اصن ناراحت و غمگین و اینا نیست. برعکس خیلی هم شاداب و خوشال و ایناست. خلاصه که تو این جلسه ها کلی حرفای خوب خوب میزنن. واقعا حرفای آقای موری خوبه. یک حس خوبی به آدم میده.

رو جلد کتاب نوشته:

An old man, a young man; and life's greatest lesson

داستان هم کاملا واقعیه و اصنم تخیلی نیست

اینم عکس موری و میچ کنار هم

در مورد داستان بگم که میشه گفت تقریبا داستان نیست. یک دیالوگیه بین موری و میچ. که حالا یک کم میچ از زندگیشم میگه.

موری درباره زندگی و مرگ و جوونی و اینا با میچ حرف میزنه و بهش درس میده. واقعا حرفاش قشنگه. من خ وقت پیش خوندم خیلی یادم نیست.

ولی پیشنهاد میشه به شدت

 

[Hamid.s]

پاسخ : حشره - ۸۴۹۱

اومدم بگم خاک خوردگی قفسم صرفا به این دلیل که تازگیا هیچ کتابی نمیخونم و کتابایی که خوندم و در حد نوشتن اینجا یادم نیست چی بودن تف بر من


(اگر روزی روزگاری کتاب خوندم همین پست رو ویرایش میکنم)