زهرا.ر - ۵۷۷۸

  • شروع کننده موضوع
  • #1

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
کتاب های خوانده شده:
منِ او / رضا امیر خانی

عقاید یک دلقک / هاینریش بل

گهواره گربه / کورت ونه گات

بینوایان/ویکتور هوگو

داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد/ ماتئی ویسنی یک

بادبادک باز/ خالد حسینی

ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد/ پائولو کوئیلو

ناتور دشت/ سلینجر

ارباب حلقه ها / تالکین

ماجرای عجیب سگی در شب/ مارک هادون

کیمیاگر / پائولو کوئیلو

برباد رفته/ مارگارت میچل

بلندی های بادگیر/ امیلی برونته

ارمیا / رضا امیرخانی

من نو عروس ام زیر درخت سرو / میترا بیات

دنیا سوفی/ یوستن گوردر

ایلیاد / هومر

کوری / ژوزه ساراماگو

عطر سنبل ، عطر کاج / فیروزه جزایری دوما

شازده کوچولو / آنتوان دوسنت اگزوپری

زنان کوچک / لوئیزا می الکت

قصه های مجید / هوشنگ مرادی کرمانی

چراغ ها را من خاموش میکنم / زویا پیرزاد
در حال خواندن :

مرشد و مارگاریتا / میخائیل بولگاکف

باید خواند :

مرشد و مارگاریتا / میخائیل بولگاکف ( :D)

اودیسه / هومر
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : زهرا.ر -5778

منِ او / رضا امیر خانی/سوره مهر

book_big_041027021446_085_Mane_Ou.gif


چون تازه خوندمش اولی نوشتم...

کتابش در موردِ پسری به نام ِ علیه که عاشق میشه، عاشقِ دختر خدمتکارِشون! کتاب، داستان ِ زندگی ِ علیه!

ولی اصن از اون کتابای آبکی/عاشقی نیس... یکی دیگه از نقش ـای مهم ِ داستان درویش مصطفاست...

که یه درویشِ تو محله ی علی اینا ، حرفایی که درویش می زنه... نمیمتونم حرفی بزنم در موردِشون... :D

نثر کتاب یه حالته منحصر به فرد داره! همین طور فصل بندیُ نگارشش...

یه تیکه از کتاب:

سال هزار و سیصد و دوازده شمسی ، یک خیابان که با سه خیز می شد از یک طرف به طرف درگرش جست.

خانی آباد ، اما نه مثل بقیه ی خیابان ها، چون هفت کور به آن جا آمده بودند. هفت نابینایی که مردم "هفت کور صدایشان می کردند.

_ خانی آبادیا! ذلیل نشین. هفت کور به یه پول!
....

( این روی جلدِ کتابه!)

این تاپیک هم شاید بتونه کمکتون کنه!

رضا امیر خانی

خب.. گفتم نظر بچه هارم به گفته هام اضافه کنم! :D
درنا در مورد ِ من او

مهشاد در مورد من او

ساینا در مورد من او

پرنیان در مورد من او
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : زهرا.ر - 5778

عقاید یک دلقک/هاینریش بل/نشر مرکز
dalghak_ideas.jpg


خب.. از اون دسته کتاب هایی بود که من خیلی دوست دارم ، ژانر اجتماعی و پر معنی و اینا...

خیلی خوب بود...کتاب از زبونه یک دلقکه مالیخولاییِ و زندگی یک روزش (فک می کنم!) که هی توش عقایدش رو میگه...

تو ویکی پدیا نوشته زنش(ماری) ترکش کرده ولی دروغ میگه ، دوس دخترشه! :D

دیگه بنویسم معلوم میشه داستان چیه...

کتاب پیشم نیس برم یه تیکشُ پیدا کنم بنویسم، پس گرفتمش می نویسم! :D

این تاپیک خوبه:

هاینریش بل

بچه ها گفته :

ستاره گفته ( چرت گفته! :D)

کویر گفته
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : زهرا.ر - 5778

گهواره گربه/ کورت ونه گات

B7220.jpg


خب... گهواره ی گربه که معرف حضورتونه...یکم خیلی خیلی خوب...

از اون کتابایی که آدم میخونه اصلن نمیتونه پیشبینی که که بعدش چه اتفاقی میوفته...

اخرشم اتفاقی می افته که اصن انتظارشو نداری...کتاب یه نگاه ِ انتقادی به همه چی داره...که خیلی ظریف این انتقاد و میرسونه...

کتاب از زبان ِ یه روزنامه نگاره...که میخاد یه کتاب بنویسه در مورد بمب اتم...ولی خو...رشته ی حوداث به جاهای دیگه میکشونشن...(توام با لحن رمز آلود بخونین! :D)

من شروع ِ کتاب رو خیلی دوس دارم...

حتما تیکه ی اولشو پیدا میکنم و براتون میذارم...

تاپیکای به درد بخور:
گهواره گربه

کورت ونه گات
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : زهرا.ر - ۵۷۷۸

بینوایان / ویکتور هوگو

PhotoBoxDisk.jpg


اقا لازمه در مورد ِ بینوایان چیزی بگم؟

کوزت ، ژان والژان ، ماریوس ، فانتین..

خیلی قشنگه...من اون موقه هایی که داشتم میخوندم کلی گریه کردم...

البته یه جاهاییش که در مورد ِ سیاست و اینا حرف می زد واقعا حوصله ی منو سر میبرد...

مخصوصا آخراش... نمیدونم شاید چون زیاد علاقه ای به این مسائل ندارم این طوری شد... :D

در حدی که یه بار کتاب و آخراش ول کردم دوباره اومدم و تمومش کردم... :D

یه روند ِ آرومی داره... ولی با این حال خیلی خوبه...

خب...
کتاب صوتی ـیش :

بینوایان ِ صوتی

تاپیک به درد بخور:

ویکتور هوگو
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : زهرا.ر - ۵۷۷۸

داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد / ماتئی ویسنی یک

dsc00046.jpg


جا داره ابراز علاقه کنم به این نمایشنامه ، که توی ایستگاه اتوبوس شروعش کردم و دمه خونه تموم شد...

شبیه چن تا از نمایشنامه هایی که تاحالا خوندم از یه صحنه ی گنگ شروع میشد، با یه آدم که چیزی یادش نمیاد!

با این که این گنگی تا آخره نمایشنامه با آدم میومد، در عین حال این گنگی ذهن آدمُ درگیر نمی کرد.

نویسنده می زد حرف خودش رو، با یه سری شخصیت خاص، که انگار از همون اولش میشناسیشون!

اگه بخوام خیلی شیک نظر بدم ، جا داره که سه بار دیگه نمایشنامه رو بخونم ! :D

ولی میتونم بگم با این که هیچ سر رشته ای در نمایشنامه ندارم ، میتونم بگم این عالی بود!

صحنه پردازی، سبک و شخصیت پردازی ـش، به طرز فوق العاده ای تمیز بود. _ کلمه ای از این بهتر پیدا نکردم! :D _

تیکه ی مورد علاقه ی من، شبِ چهارم و شب هفتمه! :D _ قفس، پرنده ، روکش سیاه، جرقه_
 
بالا