عادت‌هاي خاص نويسندگي

  • شروع کننده موضوع N.M
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
سلام .
شايد از اسمِ تاپيك اينطور به نظر بياد كه زياد جاي بحث نداره ، اما عادتاي نويسندگي بعضي از نويسنده‌ها جاي فك كردن داره . مثلاً اين كه چرا سلينجر كلاً آدمي بوده كه جلوي بقيه ظاهر نميشده و خوشش نميومده تو جمع باشه ؟
درباره‌ي نويسنده‌هاي ديگه و عادتاشون چي ميدونين ؟ به نظرتون فقط يه عادت شخصي بوده ، يا دليل خاصي داشته كه هركسي بخواد نويسنده بشه‌عم بد نيست رعايتش كنه؟
 

Elcid Parsa

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
65
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

خب هر کدوم یک سری عادت داشتند. همینگوی خیلی با انضباط بوده و صبح زود بیدار می شده و شروع می کرده به نوشتن و تا ظهر راه می رفته و می نوشته. نوشتن رو هم زمانی قطع می کرده که به ذهنش رسیده بوده فردا از کجا باید شروع کنه یا ادامه بده.
یکی دیگه هم بود که اسمش یادم نیست ولی از زنش می خواسته که در اتاق رو روش قفل کنه و تا مثلن ظهر باز نکنه و اون هم بنویسه.

سلینجر بودن هم سخته! خب شاید در اطرافش کمتر کسی بوده که ارزش مصاحبت رو داشته باشه. میگن همنشین تو از تو به باید بود 8-> سلینجر هم از خودش بهتر نتونسته دور و برش پیدا کنه :P

در مورد شخصی بودن یا کلی بودن نباید حکم کلی داد! بعضی هاش شخصی بوده. بعضی هاش هم بهتره هر کسی می خواد نویسنده بشه رعایت کنه. مثلن انضباط همینگوی. البته این انضباط در هر کاری لازمه، یکی ش هم نویسندگی ه.
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

توی خیلی از کتابا خوندم که مثلا میگه تا 2500 کلمه ننویسم نمیرم سراغ کارای دیگه ام!

در ضمن این گوشه گیری یا همون انزوا تقریبا واسه همه نویسنده ها و حتی بیشتر از این همه هنرمند ها صدق میکن 8->
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,151
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

خیلیا هم بودن که عادتهاشون تقریبا ً یه جور "ادا" بوده ! مثلا ً طرف تا توی کمد نمینشسته نمیتونسته بنویسه ! [ر.ک. به مطالب گذشته "تاریخ ادبیات متفاوت"، هـ .داستان]

فکر کنم پروست بوده ، که اول یه فصل ُ مینوشته همونجوری که به ذهنش میومده ؛ بدون ِ اصلاح اینا ، بعد حاشیه نویسیش میکرده ُ بعضی وقتا انقد حاشیه ها زیاد میشد که با چسب کاغذ به اطراف برگه اصلی میچسبونده . من به شخصه لایک فراوانی نثار این عادت کردم ! روش ِ بدون ِ کثیف کاری [مدرن؟!]ـش اینه که متن اصلی رو توی یه ورد تایپ میکنی بعد هی حذف و اضافه‌ش میکنی .

بعضیا خودشون رو موظف میکردن که هرروز انقدر کلمه بنویسن ؛ که خب اگه به نویسندگی به چشم یه "شغل" نگاه میکردن اینجوری بوده معمولا ً .
 

nimche

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
542
امتیاز
2,261
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
مدال طلای بیست و ششمین دوره‌ی المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی معماری و زبان و ادبی
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

بدون اشاره به موردی ازین تاپیک و کاملا بی ربط،باید بگویم که نصف چیزهایی که میشنویم راجع به عادات نویسنده ها،تنها "ره افسانه زدن" هستش که مودبانه ی شر و ور گفتنه....
البته بعضیا،مثل گریزون بودن سلینجر از ملت،یه چیز مسلمه ولی چمیدونم اینکه میگن سامرست موام سر جای ویرگول هفته ها اعتصاب غذا میکرده تا بتونه تصمیم بگیره یا چمیدونم فاکنر وقتی میموند تو داستاناش خودش رو از دره پرت میکرد پایین،شر و ور محضه و کلا به نظرم زدن این تاپیک به نظر متخصص نیاز داره!
 

Elcid Parsa

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
65
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

البته بهتره مستند صحبت بشه. اگر کسی میگه برای یک ویرگول وقت زیادی رو صرف میکرده بگه از کجا خونده و کسی هم میگه اشتباهه منبع بیاره. به هر حال من هم در یک کتاب نسبتن موثق خوانده م که نویسنده ای یک روز وقت برای یک ویرگول صرف کنه و منطقی هم هست به نظر من. ویرگول و نقطه گذاری در نوشته اهمیت زیادی داره. ویرگول سرعت خواندن مطلب رو پایین میاره. شاید یک نویسنده برای یک ویرگول در یک جمله وقت زیادی رو صرف کنه تا به یک الگوی کلی برسه که کی و چگونه از ویرگول در ادامه ی داستانش استفاده کنه و اینکه یک ویرگول یک روز کامل وقت یک نویسنده رو بگیره به این معنی نیست که نویسنده یک احمق بوده که برای هر ویرگول یک روز از زندگی ش را گذاشته باشد.

مثلن الگوی نوشتار همینگوی این هست که از ویرگول استفاده نکنه تا سرعت خوانش داستانش بالا بره. شاید همینگوی هم مدت ها فکر کرده باشد تا تصمیم گرفته باشد سبکی از نویسندگی رو پایه گذاری کنه که در اون از ویرگول خیلی کمی استفاده بشه.
 

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

به نظر من بعضى از اين عادتا باعث ميشن آدم ترغيب شه بره نويسنده بشه؛ مثلا اين كه يه نويسنده كلى براى خودش كلاس ميذاره و اينا. :D
بعضي عادتا خوبن خب بعضياشون هم بدن.
توى همشهرى داستان اين عادتا رو نوشته بود و در حقيقت مسخره كرده بود. ينى به چشم اداهاى بيخودى و الكى بشون نگا كرده بود.
آگاتا كريستي عادت داشته وقتي ميخواسته داستان بنويسه بخوابه تو وانِ حموم بعد به داستان و ايناش فك كنه ;;)

كلا من با بعضياشون موافقم ولى يه سريشونم خيلى ادا ميشن.
 
  • لایک
امتیازات: L.E

Elcid Parsa

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
65
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

چرا ادا در آوردن را یک گزینه میدانید؟ مگر نویسنده هنرپیشه ی تئاتر است یا آگاتا کریستی خوانندگانش را دعوت کرده است تا در حمام نظاره گر داستان نوشتنش در وان باشند؟
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,151
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

خیر . ولی یه سری از نویسنده ها کلا ً میخوان به همه ثابت کنن که چقدر خفنن ُ چقدر عجیبن ُ چقدر سخته که یکی مث ِ اونا باشه ُ اینا . [کاملا ً نظر شخصی.]
 

سنگین دل

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
76
امتیاز
657
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

عادات خاص نویسندگی به عموم نویسندگان نسبت داده نمیشه.
به این دلیل که یک بنده خدایی همچو فلان و فلانی، نویسنده میشه و ککش هم نمیگزه.
و یک بنده خدای دیگه همچو هدایت، در کافه نادری و قهوه خانه بهجت اباد و...با صرف نظر کردن از افرادی مثل پرويز ناتل خانلری، صادق چوبک، عبدالحسين بيات، و چند تن ديگر که بیشتر شبها دور هم جمع می شدند، موقع شام ميزي اختيار می‌کرده و فارغ از موزيک چرندی که پخش می شده، با چند تن از عامه که گرد ميز او بودند، شامش را می خورد.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #11

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

ارغوان ميشه مثال بزني ؟
خيلي از عادتايي که داشتن ، شايد مث گوشه گيري سلينجر دليلشو ما درک نميکنيم اما براي تمرکز شخصيشون جواب ميداده . چطوري ميتونيم بگيم که عادتاي بعضيا ادا بوده و بعضيا نه ؟
 

Elcid Parsa

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
65
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

به نقل از ارغوان اس. :
خیر . ولی یه سری از نویسنده ها کلا ً میخوان به همه ثابت کنن که چقدر خفنن ُ چقدر عجیبن ُ چقدر سخته که یکی مث ِ اونا باشه ُ اینا . [کاملا ً نظر شخصی.]
اگر جمعیت کره ی زمین را با جمعیت نویسندگان مقایسه کنیم میبینیم خفن و عجیب هستن. به نظر من شما دارین کسانی که ادای نویسندگی رو در میارن با نویسنده ها مخلوط می کنین. چون هستن کسانی که چون دیده ن بعضی نویسنده ها سیگار و قهوه مصرف می کنن، از اول شروع می کنند به کشیدن سیگار و نوشیدن قهوه و نوشتن. خیلی هم احساس می کنند خفن هستن. در حالی که مطلب به درد بخوری نمی نویسند.
جدا از اون می شه خیلی ساده به عادات نویسنده ها نگاه کرد: مثلن شما شکلات کیندر دوست دارید. اگر روزی چهار صفحه از رمان تان را نوشتین به خودتان شکلات کیندر جاییزه می دهید. یک عادت شخصی است برای زندگی خودتون. حالا این شکلات کیندر می تونه یک حمام آب گرم باشه یا یک سیگار برگ یا هر چیز دیگه ای.
بعد یک عده پیدا می شن بدون اینکه بتونن بنویسن، قلم فرسایی می کنن و هی شکلات کیندر می خورن. این باعث میشه بقیه از شکلات کیندر خوردن خود شما هم بدشون بیاد و احساس کنن یک جور ادا در آوردن است؛ ولی یک عادت شخصی بوده است که نویسندگان درجه سه خزش کردن!
پی نوشت: چقدر اشتباه تایپ کردم ظهر! خوب شد اصلاح کردما
 

marvelous

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,156
امتیاز
4,615
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۳
شهر
مشهد
مدال المپیاد
برنز بيست و هفتمين المپياد ادبی
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

سبک نوشتنم شاید بشه یه نوع عادت خاص حساب کرد...
مث اینکه یه نویسنده خیلی بی پروا مینوشته یا اون یکی مبهم حرف میزده یا چیزایی شبیه این...

علتشم فک کنم برمیگرده به دوره زندگی اون نویسنده و اتفاقاتی که افتاده تو اون دوره...
مث آثار بعد جنگ جهانی...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #14

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

به نظر من بعضي وقتا رک نوشتن عادت نويسنده س اما بعضيا وقتام نه;يه اثرشون رکه و بقيه ش نه.
 

سیزیف

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
757
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : عادت‌هاي خاص نويسندگي

به نقل از ارغـوان اس. :
فکر کنم پروست بوده ، که اول یه فصل ُ مینوشته همونجوری که به ذهنش میومده ؛ بدون ِ اصلاح اینا ، بعد حاشیه نویسیش میکرده ُ بعضی وقتا انقد حاشیه ها زیاد میشد که با چسب کاغذ به اطراف برگه اصلی میچسبونده . من به شخصه لایک فراوانی نثار این عادت کردم ! روش ِ بدون ِ کثیف کاری [مدرن؟!]ـش اینه که متن اصلی رو توی یه ورد تایپ میکنی بعد هی حذف و اضافه‌ش میکنی .
وولف هم همینطوری بوده
توی ِ یک کتاب به نام ازروی دست نویسنده با فاکنرمصاحبه کرده فرمول وقائده نویسنده ی خوب شدن صرفا" 99درصدذوق واستعداد،99درصدانضباط و99درصدکوشش هست وعادت هاهم کاملا"شخصی" ومطابق با خلق خودِ نویسندس.
 
بالا