پاسخ : زمان ترمودینامیکی
تعاریف متعددی در رابطه با ماهیت وجودی زمان بیان شده اند که در ابتدا، سخنی از امام صادق (ع) در مورد زمان را مورد بررسی قرار می دهیم و با دیدگاه ایشان آشنا می شویم. ایشان می فرمایند:" زمان به ذاته وجود ندارد و فقط بر اثر احساسات ما ، برای ما دارای موجودیت می شود و برای ما عبارت از فاصله دو واقعه است."
همان گونه که از سخن ایشان بر می آید نتیجه گیری بسیار روشنی که میتوان از مطلب فوق کرد، تعریف زمان بدین گونه است: حد فاصل انجام دو رویداد را انسان زمان نامیده است.
اما این دو رویداد چیست؟ شاید بتوان، یک دور حرکت انتقالی زمین را دو رویداد در نظر گرفت، به صورتی که زمین از نقطه A شروع به حرکت کرده و سپس پس از طی یک مسیر 360 درجه ایی مجددا به نقطه A باز می گردد، که این امر موجب ایجاد سال شمسی گشته و سپس فصل ها، ماه ها، روزها، ساعت ها و ... را انسان در نظر گرفته است.
اما تعاریف متعدد دیگری نیز در رابطه با ماهیت زمان وجود دارند که می توان به دو نمونه زیر اشاره کرد:
الف) زمان تاریخ مدارانه
به طور کلی، تعریفی را که از زمان تاریخ مدارانه می توان اشاره کرد، بدین گونه است که آنتروپی موجود در طبیعت، باگذشت هر لحظه در حال کاهش است. آنتروپی به معنی بی نظمی است و بدین ترتیب نتیجه می گیریم که در زمان تاریخ مدارانه بی نظمی های موجود در طبیعت، لحظه به لحظه کاهش می یابند. حسین جوادی در مقاله ایی بدین تعریف اشاره کرده است که مثالی مناسب را در مقاله خود ذکر کرده که ما هم به بیان همان مثال می پردازیم. تاکنون همه شما تجربه ایجاد زخم در بدن خود را داشته اید، این زخم به مرور زمان ترمیم می یابد و بدن شما در مسیر بهبودی قرار می گیرد. کسانی که به تعریف تاریخ مدارانه زمان معتقدند، بهبودی بدن شما را کاهش آنتروپی یا همان بی نظمی موجود در شما می دانند. باید توجه داشت که این نوع تعریف بیشتر بر اثر تجربیات شهودی است که شکل می گیرد تا تفکرات عمیق در مسئله.
چرا تفکرات عمیق؟ برای پاسخ دادن به این پرسش شما می بایستی با تعریف زمان ترمودینامیکی آشنا شوید.
ب) زمان ترمودینامیکی
مفهموم زمان ترمودینامیکی، کاملا برعکس زمان تاریخ مدارانه است. بدین ترتیب که در این نوع زمان ، یعنی زمان ترمودینامیکی، با گذشت هر لحظه، آنتروپی یا بی نظمی موجود در طبیعت در حال افزایش است.به نقل از پروفسور استفان هاوکیگ در کتاب (استفان هاوکینگ-داستان زندگی و کار او) ، نوشته کیتی فرگوسن مثالی ساده و شیوا بدین مضموم بیان شده است که حتما تا بدین لحظه همه ی شما تجربه یک اتاق بی نظم و نامرتب را داشته اید. اگر شما روزی اقدام به مرتب کردن اتاق خود بکنید، شاید از لحاظ ظاهری اتاق شما مرتب شده باشد و یا به اصطلاح، طبق تعریف تاریخ مدارانه، شما موجب کاهش آنتروپی موجود در اتاق خود شده باشید، اما از دیدگاه هاوکینگ چنین نیست. زیرا، شما برای مرتب کردن اتاق خود از انرژی بسیار زیادی سود جسته اید که میزان مصرف این انرژی در مقابل مرتب شدن اتاق شما به اندازه ایی زیاد است که در حقیقت شما آنتروپی موجود در جهان را افزایش داده اید.
همان گونه که از مثال های فوق بر می آید، شما برای یک مثال از دو تعریف می توانید استفاده کنید که هر دو تعریف، کاملا مفهومی متضاد را می رسانند. حال کدام یک از این دو درست است؟ آیا شما با مرتب کردن اتاق خود موجب کاهش بی نظمی موجود می شوید؟ و یا بالعکس موجب افزایش بی نظمی می شوید؟ اگر گمان می کنید که با مرتب کردن اتاق موجب کاهش بی نظمی شده اید، بنابراین شما تعریف تاریخ مدارانه زمان که یک تعریف کاملا تجربی از آنتروپی موجود در طبیعت است را پذیرفته اید و یا بالعکس شما با نگاهی عمیق و ژرف اندیشانه گمان می کنید که موجب افزایش آنتروپی موجود گشته اید که این تعریف را می توان تعریفی نظری از آنتروپی موجود در طبیعت دانست.
اما آیا استفان هاوکینگ، این مثال را تنها برای مطلع کردن من و شما از افزایش آنتروپی یا بی نظمی در هنگام مرتب کردن اتاق بیان میکند؟ مسلما جواب منفی است، بلکه هاوکینگ با این مثال خواستار بیان یک اصل بود. اصلی بدین مضموم: شکار اجسام موجود در طبیعت توسط یک سیاهچاله، موجب افزایش آنتروپی یا بی نظمی می گردد.
+ نوشته شده در جمعه پنجم مرداد 1386ساعت 20:33 توسط نوید کرمی
این کپی ای بدون ویرایش بود از وبلاگ نوید کریمی