- شروع کننده موضوع
- #1
behradv
کاربر نیمهحرفهای
- ارسالها
- 183
- امتیاز
- 958
- نام مرکز سمپاد
- علّامه حلّی تهران
- شهر
- تبریز و تهران
- دانشگاه
- دانشگاه تورنتو
- رشته دانشگاه
- علوم مهندسی
شاید یکی از مهم ترین تحولاتی که روی کتاب و کتابخوانی تاثیر بزرگی داشت، شروع صنعت چاپ بود. [nb]حالا صنعت چاپ رو ولش کن، ویکی پدیا نبود چی کار می کردیم آخه؟![/nb]
البته من خودم هم قبلنا فکر نمی کردن اختراع دستگاه چاپ و اینا خیلی اختراع مهمی بوده باشه، ولی اخیرا هر چی مطلب در مورد تکنولوژی و رابطه اجتماع و تکنولوژی و اینا (از این مطلبای خسته کننده ولی اجباری درسی!) می خونم، همه ش به اختراع دستگاه چاپ و کلا آغاز صنعت چاپ به عنوان یه مثال بارز برای ارتباط قوی بین انسان و تکنولوژی استفاده می کنن. البته برای ما ها که الان قرن ها از اون تحول می گذره شاید اهمیتش اون قدر ملموس نباشه، ولی وقتی نحوه و فرهنگ کتاب نوشتن و خوندن قبل و بعد از اون تحول رو در نظر بگیریم می بینیم واسه خودش مهم و تاثیر گذار بوده!
یه عده معتقدن کیفیت و ارزش نوشتن بعد از شروع صنعت چاپ افت کرد. واسه همین از دستگاه چاپ به عنوان یه ابراز فناوری که تاثیر منفی رو اجتماع و انسان داشته یاد می کنن. مثلا یه سری از کاتولیک های شاید افراطی چاپ گسترده انجیل رو عاملی با تاثیر منفی رو دینشون می دونن، چون وقتی چیزی به اون گستردگی چاپ بشه، دیگه به اندازه یه چیز نایاب ارزشمند نخواهد بود. مسلما همین دیدگاه در مورد کتابای علمی و ادبی دیگه هم صدق می کنه، و ممکنه خیلیا اون زمون چاپ گسترده رو عامل افت یا شاد حتی نابودی ارزش یه کتاب می دونستن.
یه سری دیگه هم باهاش موافق بودن و یه پیشرفت بزرگ در راستای گسترش علم و ادب و فرهنگ و اینا می دونستن. با چاپ سریع، راحت و گسترده انواع کتابا، و در دسترس بودن اونا برای عموم مردم، کتابخوانی هم مسلما ترویج بیشتری پیدا کرد و به شکلی که امروز هست در اومد. مسلما درصد افراد کتابخون، و حتی با سواد الان تاثیر زیادی از یه همچین تحولی گرفته. با شروع صنعت چاپ، درسته که یکتایی و ناب بودن اثرا به صورت مادی از بین رفت، ولی عوضش با زیاد شدن مخاطبا و در دسترس بودن کتابا برای همه، احتمال ماندگار شدن آثار به صورت معنوی (!) هم زیاد شد.
خوب، حالا شما چی فکر می کنین؟!
خودتون رو بذارین جای کسی که 500 سال پیش زندگی می کنه. ترجیح می دادین نوشته های روی گِل (!) یا سنگ، یا حتی کاغذی ولی اصل و نوشته شده با دست نویسنده رو بخونین، یا کتابای کاغذی چاپ شده؟!
اگه یه نویسنده بودین، ترجیح می دادن آثارتون رو، هر چند چاپ شده و غیر اصل، همه بخونن، یا دوست داشتین یه عده خاص و معدود اصل اثر رو بخونن؟
به نظرتون کیفیت کتابخوانی (با معیارهای خودتون) قبل از تحول صنعت چاپ بالاتر بود، یا بعدش بیشتر شد؟
پ.ن. ولی خودمونیم ها...!خوندن هری پاتر و اینا روی کتبیه های گلی هم کِیف می داد!
البته من خودم هم قبلنا فکر نمی کردن اختراع دستگاه چاپ و اینا خیلی اختراع مهمی بوده باشه، ولی اخیرا هر چی مطلب در مورد تکنولوژی و رابطه اجتماع و تکنولوژی و اینا (از این مطلبای خسته کننده ولی اجباری درسی!) می خونم، همه ش به اختراع دستگاه چاپ و کلا آغاز صنعت چاپ به عنوان یه مثال بارز برای ارتباط قوی بین انسان و تکنولوژی استفاده می کنن. البته برای ما ها که الان قرن ها از اون تحول می گذره شاید اهمیتش اون قدر ملموس نباشه، ولی وقتی نحوه و فرهنگ کتاب نوشتن و خوندن قبل و بعد از اون تحول رو در نظر بگیریم می بینیم واسه خودش مهم و تاثیر گذار بوده!
یه عده معتقدن کیفیت و ارزش نوشتن بعد از شروع صنعت چاپ افت کرد. واسه همین از دستگاه چاپ به عنوان یه ابراز فناوری که تاثیر منفی رو اجتماع و انسان داشته یاد می کنن. مثلا یه سری از کاتولیک های شاید افراطی چاپ گسترده انجیل رو عاملی با تاثیر منفی رو دینشون می دونن، چون وقتی چیزی به اون گستردگی چاپ بشه، دیگه به اندازه یه چیز نایاب ارزشمند نخواهد بود. مسلما همین دیدگاه در مورد کتابای علمی و ادبی دیگه هم صدق می کنه، و ممکنه خیلیا اون زمون چاپ گسترده رو عامل افت یا شاد حتی نابودی ارزش یه کتاب می دونستن.
یه سری دیگه هم باهاش موافق بودن و یه پیشرفت بزرگ در راستای گسترش علم و ادب و فرهنگ و اینا می دونستن. با چاپ سریع، راحت و گسترده انواع کتابا، و در دسترس بودن اونا برای عموم مردم، کتابخوانی هم مسلما ترویج بیشتری پیدا کرد و به شکلی که امروز هست در اومد. مسلما درصد افراد کتابخون، و حتی با سواد الان تاثیر زیادی از یه همچین تحولی گرفته. با شروع صنعت چاپ، درسته که یکتایی و ناب بودن اثرا به صورت مادی از بین رفت، ولی عوضش با زیاد شدن مخاطبا و در دسترس بودن کتابا برای همه، احتمال ماندگار شدن آثار به صورت معنوی (!) هم زیاد شد.
خوب، حالا شما چی فکر می کنین؟!
خودتون رو بذارین جای کسی که 500 سال پیش زندگی می کنه. ترجیح می دادین نوشته های روی گِل (!) یا سنگ، یا حتی کاغذی ولی اصل و نوشته شده با دست نویسنده رو بخونین، یا کتابای کاغذی چاپ شده؟!
اگه یه نویسنده بودین، ترجیح می دادن آثارتون رو، هر چند چاپ شده و غیر اصل، همه بخونن، یا دوست داشتین یه عده خاص و معدود اصل اثر رو بخونن؟
به نظرتون کیفیت کتابخوانی (با معیارهای خودتون) قبل از تحول صنعت چاپ بالاتر بود، یا بعدش بیشتر شد؟
پ.ن. ولی خودمونیم ها...!خوندن هری پاتر و اینا روی کتبیه های گلی هم کِیف می داد!