هنر و علم

[ibtkm]

بحث‌های مختلفی درباره‌ی تعریف هنر، و تعریف هنرمند و ... بوده ولی سوالی که پیش میاد اینه که ربط هنر به بقیه‌ی چیزا چیه و این چیزی نیست که لزوما در تعریف هنر و هنرمند و غیر بگنجه.

حالا سوالی که پیش میاد اینه که "هنر" و "علم" دو چیز کاملا مستقلن؟ اگه کاملا مستقل نیستن، پس مرز بین هنر و علم کجاست و وجه اشتراکشون چقدره؟ هنر و علم نمی‌تونن یکی باشن، منتها طرز معرفیشون متفاوت باشه؟ حتی شاید هنر یک علم باشه. و یا حتی علم یک هنر باشه.

آیا هنر رو در علم می‌شه استفاده کرد؟ چگونه؟ مزیتش چیه؟ همچنین حالت برعکسش. یعنی استفاده از علم در هنر.

در طول زمان مباحث مختلف علم تغییر کرده. آیا معنیش اینه که هنری که توش علم دخیله هم تغییر کرده؟

 

[ibtkm]

پاسخ : هنر و علم

تعاریف متعددی از علم داده می‌شه و همچنین در زبان‌های مختلف متفاوته. اما خب در زبان فارسی، علم مفهومیه که شامل هر نوع آگاهی نسبت به اشیا، پدیده‌ها و ... می‌شه.

 

[ibtkm]

پاسخ : هنر و علم

و با توجه به این، هنر چی تعریف میشه ؟

دوست من درباره‌ی تعریف هنر تاپیک معرفی کردم! و همچنین از منظر من ممکنه تعریف هنر فرق کنه! اینجا تاپیکش مربوط به یه چیز دیگست.

 

[ibtkm]

پاسخ : هنر و علم

از نظر من هم هنر کلا تعریفی نداره اما اینجا نظر شخصی افراد مد نظر نیست + اون تاپیک بود و با توجه به تعریفی که شما از علم ارائه دادید نبود

دقیقا نظر شخصی افراد مهمه! دلیل اینکه الان این بحث تاپیک داره اینه که نظر شخصی افراد که با هم مختلفه گفته بشه و بررسی شه! من نگفتم مطابق با تعریف هنر در اونجا. گفتم اونجا ها بحثشون بوده. من دلیل ندارم تعریفم از هنر اون باشه.
حالا شما اگه می‌گی هنر و علم ربطی ندارن بگو ربطی ندارن. اگه دارن بگو ربطشون چیه. کلا نظری هم ندارید که خب بحثی نمی‌مونه.

 

[N.M]

پاسخ : هنر و علم

حالا سوالی که پیش میاد اینه که "هنر" و "علم" دو چیز کاملا مستقلن؟ اگه کاملا مستقل نیستن، پس مرز بین هنر و علم کجاست و وجه اشتراکشون چقدره؟ هنر و علم نمی‌تونن یکی باشن، منتها طرز معرفیشون متفاوت باشه؟ حتی شاید هنر یک علم باشه. و یا حتی علم یک هنر باشه.

آیا هنر رو در علم می‌شه استفاده کرد؟ چگونه؟ مزیتش چیه؟ همچنین حالت برعکسش. یعنی استفاده از علم در هنر.

در طول زمان مباحث مختلف علم تغییر کرده. آیا معنیش اینه که هنری که توش علم دخیله هم تغییر کرده؟

يكي نيستن. چون علم، بر اساس اصول مشخص مدون پيش مي‌ره معمولاً، و روش علمي مي‌خواد و از اين جور صحبتا! يعني به نظرم تراوشات ذهني يه دانشمند توي علم، خيلي كمتر از هنرمند توي اثر هنري به كار مياد. كه خب اين چيز واضحيه!

شما هنرمندي، دستت كاملاً بازه كه هرچيزي توي ذهن بي مرزت هست رو، بدون هيچ قيد و بند و مرزي، پياده كني! درباره‌ي دانشمند/عالم اين طوره كه چيزي توي ذهن بي مرزش (!) هست رو، براي پياده كردنش بايد يك سري اصول و نظريه و روش و ايناي علمي رو در نظر بگيره و بر اساس/باتوجه به اونا نظريه بده/چيزي اختراع كنه/الخ!

استفاده از علم توي هنر كه هس. يعني چيزيه كه به چش مي‌آد كاملاً! نمونه‌ي خيلي واضحش هندسه توي كاشيكاري و اينا!

ديگه خوابم مياد حوصله‌ي تايپ و فكر ندارم ""

 

[zahra96]

پاسخ : هنر و علم

من به نظرم هردو تا حدی به هم مربوطن!
مثلا تو خیلی از شاهکار های نقاشی از علم هندسه استفاده شده و پرسپکتیو و این چیزا و نمیشه گفت همه اینا رو نقاش ناخودآگاه گذاشته و خلاقیتش بوده بلکه از روی آگاهی علمی زیادش بوده! یا مثلا همین کاشی کاری های خفنی که داریم تو مسجد و .. . طرحای اسلیمی بازم چقدر از دانش هندسه توشون استفاده شده!

پس استفاده ی علم تو هنر امکان پذیره و مفید میتونه باشه حتی! منتها تو خیلی از اثرات و سبک ها که جدیدترن و معروف نکته شون ساختار شکنی ها و علمی "کار نکردنه" (درواقع این تفکر بعد این پیش اومد که هنرمندا سالها سعی کردن همه‌چیشون بر اساس منطق باشه و به اصطلاح رئال منتها بعد یه مدتی وقتی تو هنر رئال به کمال رسیدن به سمت بی نظمی و چیزای خیالی و .. پیش رفتن) ! یعنی هر دو نوع هست! و الان همه جور اثر داریم.

حالا خود هنر، میتونیم بگیم علمه یا نه رو میشه گفت هست! درسته حد و مرز متفاوت و بیشماره ولی همین وجود سبک های هنری مختلف و حتی تکنینک های مختلف و نحوه ی طراحی و .. باعث شده که یه چهارچوب هایی ایجاد شه. اینطوری که اگه هنرمندی اینا رو بدونه موفق تره حتی اگه سبک و تکنیک خودش جدید باشه موفقیتش از تلفیق اینا میتونه به وجود بیاد یا دونستن اینا باعث شده سبک خودشو پیدا کنه و... . اصلا همین رنگ شناسی،در واقع علم رنگ شناسی خیلی خیلی مهمه و دقیقا میشه گفت علم ِ!

فعلا اینا به ذهنم اومد!