فروید میگفت مردها به زنهایی که شبیه به مادرشون هستن علاقهمند میشن.
بعد الان چند سوال:
۱. آیا اینو قبول دارید یا نه؟ چرا؟
۲. چرا این قضیه برای زنها صادق نیست؟ مثن چرا زنها به مردهای مانند پدرشون علاقهمند نمیشن.
۳. اگر نه، چه تفاوتی بین زن و مرد باعث این قضیه شده؟
آره خب این همون احساس محبت به مادره.تفاوت احساسی بین زن و مرد،اینه که زن ها و مادر ها نسبت به پدرها محبت و رابطه عاطفی و "حمایت" عاطفی بیشتری دارن نسبت به بچه هاشون.به همین نسبت فرزندان هم احساس محبت بیشتری به مادرشون دارن.
پویا پسر تو فوق العاده ایه ...تقریبا همه ی تاپیکایی که میزنی رو میپرستم...
------------
کاملا قبول دارم...یعنی کاملا...جدا از اینکه توی تجربه بش رسیدم...از نظر عقلانی هم واقعا به نظرم درسته...پسر بیش از هر چیز خودش را مدیون مادرش میداند...میدانیم که این دین حتی گاه فراتر از دین میرود و"ادیپ"پدید میاید...
حس غریبی میگه میان ادیپ و این تز رابطه ی تنگاتنگی هست ...نظرتون چیه؟...
پسر تا مدت زیادی از کودکی در آغوش مادر است...و ناخودآگاه انسان...که تفاوت ها را تشخیص نمیدهد...خوشحال میشود از آغوشی به آغوش مشابهی برود...
در مورد پسرا چون اصولا زیاد ب ی چیزی وابستگی پیدا میکنن احتمالا این حرف صحت داره.... وقتی پسری ب مادرش وابسته س، ب امثال مادرش هم گرایش پیدا میکنه....
ولی در مورد دخترا این زیاد درست نیست.....
یک چیزی هم بگم؛ دختر بیشتر به پدر وابستس و پسر هم بیشتر به مادر.
چون جنس مخالفش هست.
این درسته. من با یه مورد نمیتونم کنار بیام؛آخه من به مردای شبیه بابام هم احساس محبت دارم؛اشخاصی هم میشناسم که همینطورن.
پس چرا این از لحاظ روانشناسی رد شده؟
منم قبول دارم...باید یه رابطه ای باشه.... حتی بین پدر و دختر....حالا نه صرفآ اینکه فردی شبیه به پدر انتخاب بشه...ولی رفتار پدر تو انتخاب تاثیر میذاره..
به اون میگن عقده ی ادیپ و در دخترها میگن عقده ی الکترا
ادیپ شخصیتی یونانی و پسر پادشاهی(اسمش رونمیدونم) بود آن پادشاه همسر زیبایی به نام ژوکاست داشت روزی کاهنی به او گفت : فرزندت در آینده تو را میکشد و با مادرش ازدواج میکند. پادشاه فرزندش را در غار رها میکند وپاهایش را با جوالدوز سوراخ میکند تا نشانه باشد چوپانان او را پیدا و نامش را ادیپ میگذارند یعنی کسی که پاهایش ورم کرده وقتی بزرگ شد طی اتفاقاتی طولانی باعث خودکشی ابولهول می شود و همچنین به صورت اتفاقی پدرش را میکشد . مردم تبس به خاطر کشتن ابوالهول او را پادشاه میکنند وقتی پادشاه شد با همسر پادشاه قبلی یعنی مادرش ژوکاست ازدواج میکند
این عقده طبق نظریات فروید در مرحله ی چهارم رشد جنسی پسرا شکل میگیره وبه اون دوره دوره ی کمون هم میگن
طبق گفته ی فروید عقده ی الکترا در دختر برعکسه و باعث فاصله گرفتن از مادر در دوره ی کمون میشه ضمنا فروید گفته عقده ی ادیپ در پسرا باعث ایجاد حس رقابت با پدر میشه