دلم نوشته....

  • شروع کننده موضوع
  • #1

nazaninpary

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
به اندازه موهای سرم......
دانشگاه
علوم پیرا پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
دلم نوشته لقبي هستش كه من به حرف هاي دلم دادم از اولين روزهايي كه دلم قلم به دست گرف و نوشتن و خالي شدن رو آموخت...
اميد وارم خوشتون بياد...
نظراتتون رو از من دريغ نكنيد..

پس زمينه ي نگاه...:
در پس زمينه ي آن جاودانگي محض
چه احساسي نهفته است؟؟؟
اعتراف كن
خجالت نكش
بازخواستت نميكنم!
به گناه تمام نگاه هاي شده
تورا تنها
و تنها
به تبعيد خانه ي بي اعتمادي ها ميفرستم....
چه گويم؟؟؟
از كجا؟كدام؟چه كسي؟
به من انديشيدي و آن حرف هارا زدي؟
به دلم؟؟؟
اي سياه دل تر از من دل شكسته...
كاش حرفي براي گفتن بود
كاش گوشي براي شنيدن.....
 

alireza.kjy

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
243
امتیاز
760
نام مرکز سمپاد
علامه حلی کرمان
شهر
کرمان
مدال المپیاد
مدال نقره(3)ریاضی دوره 30 {لعنت بهشون :D}
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : دلم نوشته....

نقد هایی که بچه ها بر شعرای دیگه نوشتن رو بخون خیلی مفیده اما در باره ی شعر تو باید بگم که معمولا برای تداعی یه معنی از ابزاری استفاده می کنند به نام تصویر سازی که شاید همون احساسات قوی و به هم تنیده ی شعر باشه اگه دقت کنی تصویر سازی تو شعرت خیلی ضعیفه و بعضی جاها خواننده فکر می کنه که منظور شعر مهم نیست در صورتی که گم راهیه روی تصویر سازی و وارد کردن احساسات بیشتر کار کن.
در کل شعرت باحال بود و ترکیب واژهات رو خیلی دوس داشتم مخصوصا این قدرت واژگانتو می رسونه جایی که گفتی تبعید خانه ی بی اعتمادی و اون جایی که گفتی اعتراف کن .خجالت نکش طرز استفاده از واژه خیلی جالب بود دایره ی لغات بالا باعث این میشه در کل شعر خوبی بود بازم بگو منتظریم (;
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

nazaninpary

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
به اندازه موهای سرم......
دانشگاه
علوم پیرا پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : دلم نوشته....

خيلي ممنون ...



به نام خدا ي خدايي خدا...

قلم... پس اتحادت کو؟
همان عهدي که بستي باناخن و انگشت
همان سالي که درآن
جوهر،قلم راکشت!
کجاست آن نوا وشوروحالت؟
کي به يغمابرد
براي سرودن،
تنهامجالت؟
درکجا آويخته اي؟
جوهر و آن صفحه ي تاريک را
تابسازي درآن
قصه ي نام يکي ديگر
رستمان تاريخ را؟
به کدام سو بنگرم
تاببينم سوژه ي
تهي از خالي مرهم
تاتورا آرامشي
شايد...
بسراييم و خالي شويم
تو و من هم...

------------------------
19.دي.1390
فردا امتحان ترم يک ادبيات دارم حال درس خوندن ندارم و دلم خيلي تنگ شده براي...
11:50
همين الان اذان تموم شد.
پ.ن:اين يه شعر مال سال قبلمه.شعر قبل رو في البداهه پاي کآمپيوتر گفتم...
اميدوارم خوشتون بياد...
 

جوجه سمپادی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
463
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
دندان پزشکی
پاسخ : دلم نوشته....

سلام منم یه دل نوشته یابهتربگم یه متن ادبی برای امام زمان نوشتم

آهسته حمل کنید محتوای این جعبه شکستنی است...
نگاه می کنم به خودم،به دوروبرم...سیاهی...سیاهی...
شده ام تیره وتار،ای که دستت می رسدکاری بکن
تشنه ام،تشنه ی یک جرعه سپیدی که ازخویش دریغ کرده ام.
تورامن چشم درراهم
می خواهم بگویم ازآنچه دردلم جاریست،امّامگرمن وشمایکی نیستیم؟
اگراینگونه است پس چه خبرداری ازآنچه برمن گذشته ومیگذرد؟
دستم گیر،مگذارغرق شوم اینجادرمیان مردم،درتنهایی
هیچگاه دست ازسردلم برنمی داری
صورت خیس ازاشکم زیرهجوم داغ غربت به انتظارنشسته.
نمی دانم پشت کدام دیارازاین شهرآهنی یادشماراجاگذاشته ام...دیوارها چقدربلندند،به اندازه ی قامت
گناهانم...
قدوقامت توبه هایم آنقدرکوتاه شده که حتّی پرچین باغ سرمازده ی همسایه هم برایم به دیوارهای
برجی می ماندتسخیرناشدنی.
آقاجان دست دلم رابگیر...
دست همان که توبه هایش مایه ی خنده ی فرشته هاشده،همان که هیچ آبرویی نداردپیش خدا،همان که
هنوزبه عشق جمعه هایت زنده است...
همان که دیشب برای آخرین بارتوبه اش راریخته توی جعبه ی امیدودادش دست فرشته ای تا
برساندش دست خدا...
آهسته حمل کنید،محتوای این جعبه شکستنی است!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

nazaninpary

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
به اندازه موهای سرم......
دانشگاه
علوم پیرا پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : دلم نوشته....

به نقل از جوجه سمپادی :
سلام منم یه دل نوشته یابهتربگم یه متن ادبی برای امام زمان نوشتم

آهسته حمل کنید محتوای این جعبه شکستنی است...
نگاه می کنم به خودم،به دوروبرم...سیاهی...سیاهی...
شده ام تیره وتار،ای که دستت می رسدکاری بکن
تشنه ام،تشنه ی یک جرعه سپیدی که ازخویش دریغ کرده ام.
تورامن چشم درراهم
می خواهم بگویم ازآنچه دردلم جاریست،امّامگرمن وشمایکی نیستیم؟
اگراینگونه است پس چه خبرداری ازآنچه برمن گذشته ومیگذرد؟
دستم گیر،مگذارغرق شوم اینجادرمیان مردم،درتنهایی
هیچگاه دست ازسردلم برنمی داری
صورت خیس ازاشکم زیرهجوم داغ غربت به انتظارنشسته.
نمی دانم پشت کدام دیارازاین شهرآهنی یادشماراجاگذاشته ام...دیوارها چقدربلندند،به اندازه ی قامت
گناهانم...
قدوقامت توبه هایم آنقدرکوتاه شده که حتّی پرچین باغ سرمازده ی همسایه هم برایم به دیوارهای
برجی می ماندتسخیرناشدنی.
آقاجان دست دلم رابگیر...
دست همان که توبه هایش مایه ی خنده ی فرشته هاشده،همان که هیچ آبرویی نداردپیش خدا،همان که
هنوزبه عشق جمعه هایت زنده است...
همان که دیشب برای آخرین بارتوبه اش راریخته توی جعبه ی امیدودادش دست فرشته ای تا
برساندش دست خدا...
آهسته حمل کنید،محتوای این جعبه شکستنی است!
زیباست..........
اما راستش من فک نمیکنم جاش اینجا باشه.......
ببخشیدهاااااااا :D :D (; (; (; (;
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

nazaninpary

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
به اندازه موهای سرم......
دانشگاه
علوم پیرا پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : دلم نوشته....

خیلی متشکرم از نظرات سازندتووووون......................... :D :D :D :D
ولی من از رو نمیرم و بازم پست میزارم.....!!!!!!!!!!!!!!!!! :P :P :P
به نام او که فقط اوست نه دیگربی...
این منم:
قسم .به اسم اعظمت قسم
منم در این جهان که بی کسم
منم دخیل بسته
به لاله های در خون نشسته
منم اشک ریزان
نه در فصل پاییز
نه در برف ریزان
در اوج لحظه های سبز
این منم و دستانی بدون نبض
نگاهم ز احساس پاک پاک
غرورم در زمین خاک خاک
کفن پوش این روز های غمین
که کفتار مرگ هرلحظه است در کمین
سر به دار نفس های بی انتها
درد کار نکرده در این قصه ها....
این و ان را نباشد به من مرحمی
که این درد زلزله است و قلب من چون بمی
کزاین لحظه دیگر نیاید کسی
سر قبر همچون من بی کسی...


وواااااااااااااااااااااااااااااای بچه ها حال کردین؟؟؟؟؟؟؟؟
بالاخره یکم قافیه تراوش کردم.....
خودم که خیلی خوشحالم امیدوارم شما هم خوشتون بیاد...... *-: *-: *-: *-: *-:
 

Rubiker

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
541
امتیاز
653
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
نیشابور
دانشگاه
ان شاء الله "علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
ان شاء الله "پزشکی"
پاسخ : دلم نوشته....

به نقل از انعكاس :
به نام او که فقط اوست نه دیگربی...
این منم:
قسم .به اسم اعظمت قسم
منم در این جهان که بی کسم
منم دخیل بسته
به لاله های در خون نشسته
منم اشک ریزان
نه در فصل پاییز
نه در برف ریزان
در اوج لحظه های سبز
این منم و دستانی بدون نبض
نگاهم ز احساس پاک پاک
غرورم در زمین خاک خاک
کفن پوش این روز های غمین
که کفتار مرگ هرلحظه است در کمین
سر به دار نفس های بی انتها
درد کار نکرده در این قصه ها....
این و ان را نباشد به من مرحمی
که این درد زلزله است و قلب من چون بمی
کزاین لحظه دیگر نیاید کسی
سر قبر همچون من بی کسی...

فوق العاده بود ...
من شهرای قبلیتونو خوندم ولی این یکی حرف نداشت واقعا معرکه بود ...
بازی با کلمه ها واقعا زیبا ... استعاره ، تلمیح ، تشبیه و ... رو خیلی خوب و به جا استفاده کرده بودی.
از نظر من این بهترین نوشته ات بود ....
<D= x:
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

nazaninpary

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
به اندازه موهای سرم......
دانشگاه
علوم پیرا پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : دلم نوشته....

بعد ار مدتها
دباره برگشتم
به ÷یشنهاد یک دوست
امیدوارم واسه آروم شدن دلم
فایده داشته باشه.........



دلم نوشته:
عجیب دلم گرفته است .عجیب

از این زندگی جز دردی مرا نشد نسیب

زین همه بیهوده ماندن خسته ام

زین همه بیهوده خواندن مانده ام

به کجا چنین شتابان ای روزگار

پس چه شد نقش تو ای اقبال بدبیار

کجا بنشاندی ام ای بخت؟

به کی شکایت کنم آخر من زین روز های سخت؟

میدانم خواهد آمد روزی آن یار

آن یار به عهد و پیمان همیشه وفا دار

گره گشاید روزی زین همه بدبختی

زین همه زندگی کردن به هر سختی

زین همه بی آسودگی به خواب رفتن

به خواب که نه به پیشواز کابوسهای هنگام خفتن

میدانم آن یار.خواهد آمد . روزی

لیکن تا آن روز میکنم در دل من درد. آتش افروزی....
 

stevendeljoo

داماد مسعودی
ارسال‌ها
1,351
امتیاز
2,642
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1391
مدال المپیاد
ندارم
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : دلم نوشته....

:-"

این شعره قالب چیه؟کلاسیک که نیست احیانا؟ :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #10

nazaninpary

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
به اندازه موهای سرم......
دانشگاه
علوم پیرا پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : دلم نوشته....

به نقل از kahroba :
غزل پیشرو :D
نه ولی جدی اگه ایشون همون سپید رو ادامه بدن می تونن موفق باشن... سپیدهاشون نسبت به خیلی ها که ادعای سپیدگویی دارن استعداد بیشتری برای شعر شدن داره!
وای جدی میگین؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من اصلا فک نمیکردم که شعر های سپیدم خوب باشن!!!!
فک میکردم که شعر باید حتما قافیه داشته باشه و الا .....
مرسی
 

tigon

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
211
امتیاز
1,577
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شعر هایم
مدال المپیاد
نقره یک زیست دوره 18
دانشگاه
شهید‌بهشتی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : دلم نوشته....

نه شعرات بسی زیبا هستند
بنظرم میاد شعرات همچین شپیدم نیستن قافیه و اینا زیاد دارن واسه سپید بودن..... ^-^
لطفا شعرای منم بخونو نظر بده...توی پست شعر هایی از جنس سایه
 
بالا