پاسخ : پاسخ : مباحثه ی گروهی
به نقل از نـــیـــــرمـــــان :
2.بر طبق تجربیات فلاسفه کسی پیروز است که موضوع را شروع کند((به شرط اثبات))
1.شما بحث را شروع نکردید ابتدا باید نظرات خود و آن چه که توشه ی ذهن است را بیان می کردید که نکردید و اولین گام سفسطه را برداشتید تا بدانید دیگران چه می گویند و با به دست آوردن نقیض سخنان آن ها سخنان تازه بسازید و بر علیه طرف مقابل از آن استفاده کنید به هرحال بحث را شروع می کنم:
3.با یک مثال ساده به شما اثبات خواهم کرد که عشق برتر است:
محمد(بر فرض مثال) یک خواهر دارد به نام فاطمه.او فاطمه را بسیار دوست دارد.روزی محمد عاشق زینب می شود و می خواهد هر طور که شده او را به دست آورد.
فاطمه زینب را قبول ندارد اما محمد با تمام وجود عاشق اوست،آیا محمد حاضر است به خاطر دوست داشتن خواهرش از همسر رویا هایش بگذرد؟اگر بر اساس تجربیات باشد خیر به هیچ وجه! مگر در موارد بسیار خاص که ممکن است محمد عاشق خواهرش باشد و نظر او را به همسر آینده اش ترجیح دهد.در اینجا نیز باز هم عشق پیروز است.
4.*ما بیشتر انسان های اطرافمان را دوست داریم.پدر،مادر،دوست و... اما اگر این دوست داشتن تکامل یاد تبدیل به عشق می شود.
*من می گویم دوست داشتن سرچشمه ی عشق است زیرا شخصی تا کسی یا چیزی را دوست نداشته باشد عاشق آن نخواهدشد اما این به معنای برتری دوست داشتن نیست زیرا اگر دوست داشتن را تقسیم کنیم عشق قسمتی ار آن چند بخش است که تکامل یافته است و دیگر بخش ها ثابت مانده اند پس آن بخش از دوست داشتن که ارتقا یافته است برتری می یابد.
بهتر است با یک ضرب از شکل سوم موضوع را جمع بندی کنیم:
مقدمه1:هر عشقی جزئی از دوست داشتن است
مقدمه2:هر عشقی خواستنی است
نتیجه:بعضی دوست داشتن ها خواستنی هستند
سلام
خیلی عذر میخام بدلیل دیر کردی که در دادن پست داشتم
تا حالا فکر میکردم کسی پست نداده و اشتباها فک میکردم یک مهسای دیگه تو مباحثه همکارمه,لطفا نام کاربریارو دقیق بنویسید
چون مهسا نمیتونست پست بده ازم خواست که پست بدم
1.شما به بقیه چیکار دارید؟
از نظر من کاری هم که الان شما کردید این بود که با تخریب طرف مقابل سعی در تثبیت خودتون کنید
2.درسته, کسی اولین پست رو بده و زودتر شروع کنه اگه تبیین مناسبی داشته باشه میتونه خیلی خوب پیش بره و براش یک یک امتیازه,(بخصوص که در پست اول و تبیین مسایل میشه کمی هم از عنصر جر زدن کمک گرفت
)
البته این نیاز مند ارایه تعاریف درست هست
3.این یک مثاله و پیروز بودن رو دلیل مناسبی بر برتری نمی بینم (همونطور که غرایظ گاهی بر منطق پیروز میشن اما برتری با منطقه)
4.این اشتباهه که عشق رو بخش ارتقاء یافته ای از دوست داشتن بدونیم(جدا از اینکه دیوانگی هم تکامل یافته ی شیرین عقلیست. پس برتره؟)
عشق در گهواره ی دوست داشتن پیدا میکنه اما این دلیل مسلمی بر اینکه دوست عشق بخشی از دوست داشتن باشه نیست. ایندو در بعضی خصوصیات متمایزند که نشون میده عشق نمیتونه صرفا دوست داشتنی باشه که ارتقاء یافته.
به اشتباه گاها دوست داشتن زیاد عشق تلقی میشه,مسلما شما هر چقدر هم خواهرتون رو دوست داشته باشید باشید نمیتونید عاشقش بشید
5.عشق از بوسیله دوست داشتن بوجود میاد, چیزی که از ضمیر دوست داشتن بوجود میاد و بر منطق استوار نیست
چیزی که بر منطق استوار نیست نتایج قابل پیش بینیی نداره و هرچیزی ممکن پیش بیاد,
عقل سلیم و خرد جمعی بر این عقیدس که چیزی بر منطق استواره بر چیزی که بر منطق استوار نیست و تنها بر احساس سواره برتری بیشتری داره
بنظر من عشق به نوعی دارای درجه ی خاصی از خود خواهیست که همراه با هیجانات احساسی است و از دوست داشتن نشاءت میگیره و از راه اون تبیین میشه