سهیل - ۱۰۶۷۰

  • شروع کننده موضوع
  • #1

s.pegasus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
825
امتیاز
3,937
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تـهـران
دانشگاه
تهران غرب
رشته دانشگاه
معماری

1.png

2.png

3.png

4.png

5.png








 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

s.pegasus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
825
امتیاز
3,937
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تـهـران
دانشگاه
تهران غرب
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : Hurricane - 10670

VD.jpg

نام سریال : The Vampire Diaries
نویسندگان : Julie Plec, Kevin Williamson, Barbie Kligman, Gabrielle Stanton
بازیگران : Nina Dobrev, Paul Wesley and Ian Somerhalder
امتیاز imdb : 7.9
خلاصه داستان:
داستان درباره زندگی خون آشام هاست از ابتدای پیدایش تا زمانی که عده ای دست به نابودی انها میزنند.
در این میان داستان حول محور یک دختر دبیرستانی می گردد که خیلی از اتفاق ها وابسته به او می شود.
نظر شخصی :
چیزی که من تو این فیلم دیدم و خوشم اومد عشق دو برادر به یک دختره که این دو برادر اونقدر به هم نزدیکن که نمی تونن قید همدیگه رو بزنن و در عین حال عاشق یک دختر شده اند و نمی خوان اون رو هم از دست بدن .
عشق این دو برادر با هم متفاوت هست و هر کدوم نوع خواصی از عشق ورزی رو انجام میدن اما هر دو عاشق اون دختر هستند.
کارهایی که این دو در طول سریال انجام میدن تا هم برادرشون رو حفط کنن و هم معسوقه خودشون رو قابل تحسینه.
اگه از وادی عشق بیایم بیرون و به صورت منطقی به این فیلم نگاه کنیم شاهد هوش جبهه ی منفی و مثبت می شویم که هر یک برای انجام کارهاشون چه نقشه هایی می کشن و چگونه غافلگیر میشن .
این سریال به صورت خیلی خوبی قسمت بندی شده و در تمام طول مسیر شما رو به دنبال خودش میکشه و زمان های بیهوده در فیلم اونقدر کم هست در سریال که دیده نمی شود.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

s.pegasus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
825
امتیاز
3,937
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تـهـران
دانشگاه
تهران غرب
رشته دانشگاه
معماری
Detachment

Detachment.jpg


نام فیلم : Detachment
کارگردان : Tony Kaye
نویسنده : Carl Lund
بازیگران : Adrien Brody, Christina Hendricks and Marcia Gay
سبک : درام
رتبه imdb : 7.8
برنده 8 جایزه و کاندید 1 مسابقه
کشور تولید کننده : آمریکا

خلاصه داستان :
داستان از اونجا شروع میشه که بازیگر نقش اول فیلم هنری (Adrien Brody) به عنوان معلم جایگزین وارد یک مدرسه میشه و ادامه ی فیلم درباره ی زندگی هنری ، سایر معلمان مدرسه و دانش اموزان است.

نظر شخصی :
این فیلم یکی از چندین فیلمی بود که من رو واقعا تحت تاثیر قرار داد . جریان اصلی فیلم حول محور مشکلات جوانان و بچه های ما میگرده که واقعا زندگی درستی ندارن . فیلم به صورت نقل از زبان شخصیت اصلی فیلم هست و هرزگاهی نکته هایی رو از زبان خود او می شنویم که میتونه در روند فهم فیلم کمک کنه و منظور فیلم رو بهتر برسونه.
بازی ادرین برودی واقعا برای این نقش مناسبه . مردی که دیگه هیچگونه احساسی نسبت به زندگی نداره رو میشه از روی چهره و حرکات اون فهمید .
فیلم در امریکا ساخته شده و خوب شرایط زندگی دانش اموزان کمی با دانش اموزان ایرانی فرق داره اما در کل مشکل اصلی رو نشون میده که بر همه صدق می کنه.
کشش فیلم در سطح خوب قرار داره و بیننده رو تا اخر فیلم میتونه بکشه.
فیلم برداری فیلم در کل خوب بود اما 2 3 جا که تو اتوبوس بود تصویر خیلی بسته گرفته میشد که البته می تونه تاکید رو نشون بده اما نظر من این بود که زاویه نا مناسبه .

 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

s.pegasus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
825
امتیاز
3,937
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تـهـران
دانشگاه
تهران غرب
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : Hurricane - 10670


MRN.jpg

نام فیلم : Mr NoBody
کارگردان و نویسنده : Jaco Van Dormael
رنبه imdb : 7.8
بازیگران : Jared Leto, Sarah Polley and Diane Kruger
ژانر : Drama | Fantasy | Romance | Sci-Fi

خلاصه داستان :
داستان زندگی یک پسر رو حکایت می کنه از زمانی که هنوز به دنیا نیومده تا زمان مرگ . ویژگی خواصی که این پسر داره اینه که انسان ها قبل از ورود به دنیا تمام چیزهارو میدونن و هنگام ورود به دنیا فراموش می کنن اما این پسر از این فراموشی مستثناست و اتفاقایی که در ادامه در زندگی این پسر میفته ...

نقد شخصی :
فیلمنامه فیلم واقعا قویه در ضمینه علمی و نظریه هایی که توی فیلم مطرح میشن جزو نظریه مطرح در جهان هستن . سبک فیلم به فیلم های نولان خیلی شبیه هست و عدم اطلاع از زمان فیلم از ویژگی های بارز اونه . فیلم در عین حال داره چندین نظریه رو پیش میبره و در اخر به هر کدوم از اینا پاسخی میده . بازی لتو در نقش اول فیلم قشنگه و گریم اون در جاهای مختلف متفاوت و مناسب .فیلم یکم بیش اندازه رو مسائل جـنس‍‌‍ی مانور میده که واقعا دلیلش رو نفهمیدم .
نکته ی دیگه ای که من رو تحت تاثیر قرار داد این بود که من تو تمام طول فیلم اتفاقات رو با یه نظریه تفسیر می کردم و در انتهای فیلم معلوم شد که اصلا یه چیز دیگه بوده قضیه.(*برای اینکه جریان فیلم لو نره نظریه هارو نام نبردم)
در کل این فیلم هم برای من در دسته ی اول قرار گرفت و همیشه در ذهنم خواهد ماند . به شما هم پیشنهاد می کنم حتما ببینیدش .
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

s.pegasus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
825
امتیاز
3,937
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تـهـران
دانشگاه
تهران غرب
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : Hurricane - 10670


Following.jpg


نام فیلم : Following
نویسنده و کارگردان : Christopher Nolan
رتبه imdb : 7.6
بازیگران : Jeremy Theobald, Alex Haw and Lucy Russell
ژانر : Crime | Drama | Mystery

خلاصه داستان :
داستان سرگذشت مردی است که یک نواختی زندگی به او فشار آورده و او برای پر کردن وقتش به دنبال مردم راه می افتد و آنها را تعقیب می کند . این مرد در یکی از تعقیب هایش با مردی اشنا می شود که او نیز برای برای سرگرمی به خانه های مردم می رود و نه صرفا برای دزدی اما اشیایی را برمیدارد .

نقد شخصی :
من قبل از دیدن این فیلم درباره ی اون شنیده بودم که این فیلم به عنوان شاهکار نولان و بهترین فیلم اون معروفه . همین باعث شد که با انتظار خیلی زیاد این فیلم رو نگاه کنم اما این فیلم هم مانند سایر فیلم های نولان انتظار منو براورده کرد . فیلم در سال 1998 ساخته شده ولی با اینحال فیلمنامه ی فیلم بسیار قویست و انسان رو به تفکر باز میداره.
نولان اینجا هم از هنر اداره ی فیلم در چند زمان استفاده می کنه و به خوبی زمان هارو به هم میرسونه . (البته این حرکتش توی memento قشنگتر بود ولی خوب در این فیلم تمرکزی هم بر ان نیست ) .
داستان فیلم به قدری پیچیده هست که تا اخرین لحظه ی فیلم متوجه نمیشید که دقیقا چه اتفاقی افتاده و حتی هیچکدوم از شخصیت های داستان هم نمیدونن داره چه بلایی سرشون میاد .
در مورد کیفیت ساختش هم فیلمبرداریش خوب در اونموقع سیاه و سفید بوده و صدا هم انچنان تعریفی نداره . اما خوب با توجه به سال ساختش طبیعیه این چیزا .
در کل پیشنهاد می کنم این فیلم رو هم حتما ببینید .

سوتی ها :
خوب یه سوتی هم که توی imdb خوندم و خودم توجه زیادی بهش نداشتم این بوده که لباس زیر شخصیت اول فیلم توی دو صحنه که نمی تونسته عوض شه عوض شده !


 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

s.pegasus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
825
امتیاز
3,937
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تـهـران
دانشگاه
تهران غرب
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : Hurricane - 10670


SC.jpeg


نام فیلم : Source Code
کارگردان : Duncan Jones
نویسنده : Ben Ripley
بازیگران : Jake Gyllenhaal, Michelle Monaghan and Vera Farmiga
رتبه imdb : 7.5
زانر : Mystery | Sci-Fi | Thriller

خلاصه داستان :
داستان درباره ی مردیست که باید در یک تایم مشخص عامل انفجار یک قطار را پیدا کند . این تایم پس از هر انفجار به اول بر می گردد و دوباره زمان شروع میشود .این که چگونه اینها ممکنه رو در این فیلم ببینید :-"

نظر شخصی :
در کل من فیلم های mystery رو دوست دارم و میشه گفت این فیلم یکی از بهترین ها در این ژانر هست . از ابتدا فیلم در قطار با سردرگمی شخصیت اول فیلم شروع میشه به طوری که اصلا نمیدونه کجاست و چیکار داره میکنه و حتی پس از چند بار که این اتفاق تکرار میشه هنوز نه شخصیت اول میفهمه داره چه اتفاقی میفته نه بیننده !
اگه بخوایم ژانر Sci-Fi فیلم رو مورد بحث قرار بدیم می تونیم از اون به عنوان عامل اصلی Mystery شدن فیلم اشاره کنیم . علمی که مبنا و پایه ی این فیلم شده خیلی دور از ذهنه و همین باعث میشه بیننده تا زمانی که خود فیلم قضیه رو شرح نده متوجه اون نشه.
بازی Jake Gyllenhaal در نقش اول این فیلم در سطح خوبی قرار داره و جیک به خوبی خودش رو در اون موقعیت قرار داده تا بیننده بتونه اون رو به خوبی باور کنه .
فیلم دارای پایانه خوشیه ولی درک اون کمی سخته . شما اگه کاملا هم ماجرای فیلم رو خوب درک کرده باشید در اخر فیلم به یه مشکل اساسی میخورید و به نظر من این یکی از نقطه های ضعف این فیلم به شمار میاد .

 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

s.pegasus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
825
امتیاز
3,937
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تـهـران
دانشگاه
تهران غرب
رشته دانشگاه
معماری
The Fountain 2006


220px-Fountain_poster_1.jpg


نام فیلم : The Fountain (چشمه)
کارگردان و نویسنده : Darren Aronofsky
ژانر : Romance | Sci-Fi
امیتاز imdb : 7.3
بازیگران : Hugh Jackman, Rachel Weisz and Sean Patrick Thomas

خلاصه داستان :
داستان در کل از سه بخش تشکیل شده که هر کدوم یه موضوع رو بر عهده دارن !
داستان اول درباره سربازی هست که می خواد با پیدا کردن درخت زندگی کشورش رو نجات بده و با ملکه ازدواج کنه .
داستان دوم درباره دکتری است که به دنبال درمانی برای کنترل تومور است تا همسرش رو نجات بده .
و داستان سوم درباره فردی است که میخواد با رسیدن به یه سهابی خودش و درختش رو نجات بده ! (این داستان پر از برداشت های مختلف هست که در نقد بهشون اشاره خواهیم کرد )

نقد شخصی همراه با نقد سایر بینندگان :
خطر لو رفتن جریان فیلم !
این فیلم سومین اثر آرونوفسکی از پنج اثر بجا مونده اون تا الان هست که به نظر من بهترین ساخته اون هم هست.(در کنار Require for dream و Black Swan که جای حرف زیاد دارن )
در کل فیلم رو میشه در سه داستان دید که گروهی سه داستان رو مجزا از هم و در آخر دارای مفهوم مشترک و گروهی دیگر هر سه داستان رو در ارتباط میدونن و این چیزی بود که خیلی نظر من رو به خودش جلب که هرکس به گونه ای فیلم رو در ذهن خودش تجزیه و تحلیل کرده !
وجود یک درخت در اول تا آخر فیلم و وابسته بودن همه چیز به اون از ویژگی دیگه این فیلم بود که گروهی معتقد به فراماسونری بودن فیلم داشتن ! البته من خودم زیاد به این چیزا کار نداشتم !
داستان اول به نظر در زمان های قدیم میاد که با شمشیر و اینا میجنگن . تو داستان اول جکمن به دستور ملکه (ویز) باید برای حفظ اسپانیا به دنبال درخت زندگی بگردن که این تفکر در اینجا هست که میگه وقتی آدم و هوا از درخت دانش خوردن خدا درخت زندگی در در یه جایی مخفی کرده ! وقتی جکمن به محل نگهداری درخت میرسه باید با نگهبان اونجا بجنگه که وقتی میاد ضربه نهایی رو بخوره به حالتی که در داستان سوم فیلم هست (کچل و معلق در هوا) در میاد و نگهبان میفهمه اون شخصه خواصی هست و میزاره اون بره !
اما وقتی اون به درخت میرسه و از شیره ی اون میخوره از بدنش گیاهانی شروع به رشد می کنن و میمیره ! منتقدان دو نظر درباره این داشتن که یکی میگفت چون اون زیاده روی کرد اینجوری شد و گروهی دیگر میگفتن اون به درختی تبدیل شد و در اون شکل جاودان شد !
نکته ای که این داستان رو به داستان دوم هم متصل میکنه اینه که ویز در داستان دوم که این همسر جکمن هست این داستان رو نوشته !
تو داستان دوم جکمن وقتی به دارویی برای درمان تومور همسرش میرسه که اون دیگه مرده و این تفکر رو به وجود میاره که مرگ هم یک بیماریه و درمانی براش هست ! و ناکامی دیگریست که در فیلم مشاهده میشه !
و داستان سوم که شک برانگیز ترین داستان فیلم هست . گروهی معتقد بودن که داستان سوم فکر های جکمن بودن و اگه نگاه می کردیم میدیدم که هر اتفاقی برای اون تو داستان دوم میفته نمودش رو در اون داستان نشون میده و گروهی دیگر داستان سوم رو در آینده دیده بودن و معتقد بودن که در آینده اتفاق افتاده و اون درختی که جکمن پیشش بود همون دانه ای هست که در کنار قبر ویز کاشته بود .
یه تفکر دیگه ای که تو فیلم مطرح میشه تفکر به کمال رسیدن توسط مرگ هست که در جایی با دیالوگ زندان نشان دادن بدن و رهایی روح با مرگ نشان داده میشه و جایی دیگر جاودانه شدن انسان و جایی دیگر با داستانی درباره شخصی که بعد از مرگش دانه ای رو کنار قبرش میکارن و اون شخص در اون درخت رشد می کنه و با خوردن دانه هاش توسط پرندگان به آسمان میره و ...
وقتی هم به ویز نگاه می کنید ابتدا از مرگ میترسه اما در آخر وقتی رو تخت بیمارستان هست میگه که دیگه از مرگ نمیترسه و این تفکرات رو در سر داره !

در کل این فیلم رو خیلی پسندیدم و به شما هم پیشنهاد می کنم حتما ببینیدش !

دیالوگ های مهم :
بدن ما روحمان رو زندگی کرده
و پوست و خون ما میله های این زندان هستن
اما نترسید
تمامی اجسام از بین میروند
مرگ همه چیز رو به خاکستر تبدیل می کنه
و بدینوسیله
مرگ ارواح رو رها خواهد کرد

--------------------------------------------------
موزس مارالس رو بادت میاد ؟
کی ؟
اون رهبر مایان که دربارش برات گفتم بود
تو سفرت دیدیش ؟
شب آخر من با اون بودم درباره پدرش که مرده بود بهم گفت
ولی موزس باور نمی کرد
گفت اگه جسد پدرش رو خاک کنند
اون میره
اونا یه دانه روی قبرش کاشتن
اون دانه یه درخت شد
موزس گفت پدرش بخشی از اون درخت شد
اون توی ساقه و شکوفه هاش رشد کرد
و وقتی یه گنجشک میوه اش رو خورد
پدرش با پرنده ها پرواز کرد
اون گفت
مرگ راهی بود که پدرش رو به سوی شگفتی برد
--------------------------------------------------------------------
به نظر من ما همه زندگیمون رو می کنیم تا به کمال برسیم
کمال کافی میشه وقتی میمیریم
تا لطف و رحمت شامل حال ما بشه
تعداد کمی موفق میشن
بیشتر ما همونجوری که اومدیم میریم در حالی که فریاد میکشیم و تقلا می کنیم

---------------------------------------------------------------------
مرگ یه بیماریه مثل بقیه بیماری ها
و یه درمانی وجود داره
یه درمان
و من پیداش می کنم


 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

s.pegasus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
825
امتیاز
3,937
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تـهـران
دانشگاه
تهران غرب
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : سهیل - ۱۰۶۷۰


TPOBW.jpg



نام فیلم : The Perks Of Being a Wallflower
کارگردان و نویسنده : Stephen Chbosky
ژانر : Drama|Romance
امیتاز imdb : 8.1
بازیگران :Logan Lerman,Emma Watson,Ezra Miller


خلاصه داستان :
داستان درباره چارلی تازه وارد به دبیرستانِ که کمی غیراجتماعی و تنهاست .چارلی اتفاق های سختی رو پشت سر گذاشته و میخواد که با ورود به دبیرستان اونهارو فراموش کنه.اما ...


نقد شخصی :
این یکی از شخصیت پردازی های خوبیه که تاحالا دیدم و آدم میتونه به خوبی با فیلم ارتباط برقرار کنه .شخصیت چارلی یه شخصیت درونگراست ولی با نوشتن نامه هایی به شخصیت مجهول داستان احساساتش رو به خوبی بیان میکنه .و این ابتکار خوبیه برای نویسنده ی فیلمنامه.
شما بازه ی خوبی از شخصیت هارو میتونید توی فیلم ببینید .برای مثال شخصیت مقابل چارلی یعنی سم که اما واتسون به خوبی اون رو بازی میکنی و کارگردان هم خیلی روش مانور میده یه شخصیت متزلزل داره و تماما به دنبال ثبات میگرده .
مشکلی که من با فیلمانه داشتم سر چندتا موضوع بود.اولین مشکل این بود که چجوری یه سال اولی میتونه تو درس به یه سال آخری کمک کنه!یا اینکه چجوری چارلی با اون هیکل و شخصیت میتونه سه نفر از گنده های مدرسه رو بزنه ؟!
نویسنده به دنبال راهی برای اثبات چارلی میگرده و برای اینکه اونو اثبات کنه اتفاقایی رو پیش میاره که ما نمیتونیم بگیم اگه واقعی هم بود همینجوری میشد.خیلی راحت میشد چارلی در هنگام دعوا وارد شه و جلوی کتک خوردن پاتریک رو بگیره ولی خودشم کتک بخوره و بار دراماتیک داستان هم بیشتر شه تا اینکه در تمام طول داستان امید های واهی ای هی داده بشه.
در کل هم بنظرم گره های زیادی وجود نداشت ولی گره ای که سر ارتباط با مری الیزابت پیش اومد -اون در حقیقت سم رو میخواست ولی نمیتونست اینو بیان کنه- بد نبود و این بخاطر اینه که دقیقا وقتی میخواد این مشکل رو حل کنه توی مشکلی بزرگتری میفته که همونطور که اشاره شد این یکی رو خیلی بد حل میکنه نویسنده!یا رفتن سم از شهر چیزی بود که از اول داستان روش کار شده بود و طبیعی بود .ولی من خودم متوجه رابطه ی این دو تو آخر فیلم نشدم.نه به سردی جاست فرند بودن نه به گرمی بوی فرند گرل فرند !
روند کاهشی کیفیت فیلم کاملا مشهوده که دوباره تو 10 12 دقیقه آخر و ایده ی خودکشی چارلی اوج میگیره .ولی بازم وقتی توی تیمارستان درحال مشاوره هست دلیل ناراحتی هاش رو رنج کشیدن بقیه بیان میکنه،در حالیکه سم به آرزوش رسیده و به دانشگاه پنسیلوانیا رفته و اون باید براش خوشحال باشه!یجورایی خیلی الکی میخواد با احساسات مردم بازی کنه و چارلی رو فراتر از خودش نشون بده !
در کل میتونم بگم ایده ی داستان عالیه و آشنایی که نویسنده با شخصیت ها داره باعث بهتر شدن فیلم میشه.اما فیلم به خوبی اداره نمیشه و چیزی که میتونست باشه نمیشه !
فیلمبرداری فیلم هم بنظرم خوب میومد. صحنه های خاص خوبی رو میگرفت .مثلا در صحنه ی قرار چارلی و مری الیزابت گاهی دو نفر رو تو کادر جا میداد و گاهی فقط یکیشون و با اینکار خیلی خوب نوع رابطه و جهتش رو معلوم میکرد.یا فیلمبرداری صحنه ی خداحافظی سم که از داخل ماشین بیرون رو میگیره و در عین کنار هم بودن رفتن رو دائما یادآوری میکنه .
از موسیقی متن هم رازی بودم تا حدودی .




دیالوگ های ماندگار :
-میتونم یه سوالی ازتون بپرسم ؟
-بله.
-چرا آدمای خوب،آدمای بدی رو برای رابطشون انتخاب میکنند ؟
-منظورت شخص خاصیه ؟
-ما عشقی رو که فکر میکنیم لایقش هستیم رو میپذیریم.
-میتونیم بهشون بفهمونیم که لایق عشق بهتری هستن ؟
-میتونیم سعی کنیم !
-----------------------------------------------
-دکتر گفت نمیتونیم انتخاب کنیم زندگیمون رو از کجا شروع کنیم.
-ولی میتونیم مسیرمون رو از اونجا به بعد انتخاب کنیم.
 
بالا