گیریم خودم نباشم

[ibtkm]

- "هی پسر! خودت باش!"
- "من تحت هر شرایطی باهاتم! خودت باش فقط!"
- " تو همینطوری هم خوبی! لازم نیست خودت رو بهتر نشون بدی!"

خب مشکلش چیه یکی گاهی اوقات خودش نباشه؟ شخصیت واقعیش یه چیز دیگس ولی داره با یه شخصیت دیگه به خوبی و خوشی زندگی و فعالیت می‌کنه، مثل این می‌مونه که من با نام مستعار یه جا زندگی کنم، خب مشکل چیه واقن؟
مثن یکی همش عادت داره گرفته باشه، بعد جلوی افرادی خاص وانمود می‌کنه که مثن چهرش خندانه، خب حالا مشکل چیه؟ آسمون به زمین اومده؟ کسی این وسط کشته شده؟ اسلام به خطر افتاده؟ همه چی fair و خوبه و اوضاع هم روال عادی خودش رو طی می‌کنه.

تازه بعضی اوقات واقعا هم بد نیست! مثن یکی ذاتا دروغ گو هست و پیش افرادی خاص راست‌گویی می‌کنه، خب این دوست عزیز اگه خودش نباشه که بهتره!

من صرفا حرفم اینه که لزوما لازم نیست یه نفر همیشه خودش باشه.

 

[rojin]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

خب من فکر میکنم که شاید واقعن "گاهی" اشکال نداره اما وقتی طولانی میشه یکم واسه شخصیت آدم مشکل ایجاد میکنه.ینی تو میمونی که خودتی یا اونی که تظاهر میکنی هستی.بعد یه مشکل دیگه ای که داره اینه که مثلن تو با یکی چند سال دوست بودی و مثل خودت رفتار کردی بعد با یکی دوست میشین اما با اون فرد جدید مثل یکی دیگه رفتار میکنی بعد اون دوست قدیمیه حس میکنه که تو آدم دورویی هستی!که خب خوب نیست!
تازه اگر آدم حس کنه که با یه شخصیت دیگه بیشتر از خودش حال میکنه میتونه شخصیتشو عوض کنه!دلیلی نداره آدم از اول زندگیش رو یه شخصیت بمونه و هیچ تغییریم نکنه!

 

[mh.darya]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

به نظر من لازمه ادم بعضی جا ها خودش نباشه و به جور دیگه رفتار کنه،
ولی این اگه همیشگی باشه یکم مشکل ساز میشه چون خود واقعی اون فرد خوب شناخته نمیشه و شخصیتش گنگ میمونه که این زیاد به نفعش نیست.
مثلا من اگه بخوام برای انجام یه کار گروهی یه تیم تشکیل بدم،مسلما کسایی رو واسه همکاری انتخاب میکنم که حداقل واسم گنگ و مجهول نباشنو با اخلاقشون بتونم کنار بیام!پس واضحه فردی که توی هر موقعیت یه رفتار و شخصیت متفاوت ازش دیدم گزینه مناسبی نیست!
صرف نظر از اینا برای یه فرد لازمه که دیگران درکش کنن و تو موقعیت های مختلف کمکش کنن،خب اگه بقیه من رو اونجوری که هستم نشناسن که نمیتونن اینکارو واسم انجام بدن!چون همیشه نمیشه تظاهر کرد!یه وقتایی ادم خود واقعیش میشه!

 

[ibtkm]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

به نظر من لازمه ادم بعضی جا ها خودش نباشه و به جور دیگه رفتار کنه،
ولی این اگه همیشگی باشه یکم مشکل ساز میشه چون خود واقعی اون فرد خوب شناخته نمیشه و شخصیتش گنگ میمونه که این زیاد به نفعش نیست.
مثلا من اگه بخوام برای انجام یه کار گروهی یه تیم تشکیل بدم،مسلما کسایی رو واسه همکاری انتخاب میکنم که حداقل واسم گنگ و مجهول نباشنو با اخلاقشون بتونم کنار بیام!پس واضحه فردی که توی هر موقعیت یه رفتار و شخصیت متفاوت ازش دیدم گزینه مناسبی نیست!
صرف نظر از اینا برای یه فرد لازمه که دیگران درکش کنن و تو موقعیت های مختلف کمکش کنن،خب اگه بقیه من رو اونجوری که هستم نشناسن که نمیتونن اینکارو واسم انجام بدن!چون همیشه نمیشه تظاهر کرد!یه وقتایی ادم خود واقعیش میشه!

طرف وقتی داره از یک "خود دیگه" استفاده می‌کنه، "خود واقعیش" کجا کاربرد داره؟ یا مثلا درباره‌ی کار گروهی، ممکنه یکی واقعا اخلاقش طوری باشه که نتونید باهاش کنار بیاین ولی وقتی طوری رفتار می‌کنه که شما می‌تونید باهاش کنار بیاین، خب حالا این طرف اگه خودش نباشه که برای شما بهتره!
به عبارتی الان طرف یک "خودی" داره و به عنوان "خود" فعلی شناخته می‌شه، چه راست حالا چه دروغ. مهم نیست خود واقعیش چیه. مهم اینه که الان کیه و چیه و چطوریه

 

[mh.darya]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

طرف وقتی داره از یک "خود دیگه" استفاده می‌کنه، "خود واقعیش" کجا کاربرد داره؟ یا مثلا درباره‌ی کار گروهی، ممکنه یکی واقعا اخلاقش طوری باشه که نتونید باهاش کنار بیاین ولی وقتی طوری رفتار می‌کنه که شما می‌تونید باهاش کنار بیاین، خب حالا این طرف اگه خودش نباشه که برای شما بهتره!
به عبارتی الان طرف یک "خودی" داره و به عنوان "خود" فعلی شناخته می‌شه، چه راست حالا چه دروغ. مهم نیست خود واقعیش چیه. مهم اینه که الان کیه و چیه و چطوریه

به نظرتون میشه همیشه یه فرد دیگه بود؟مثالی که اون اول زدی اسم مستعار بود،خب وقتی من با اسم مستعارم دارم یه جا زندگی میکنم دلیل نمیشه دیگه مهسا نباشم!خودم هستم ولی دارم وانمود میکنم کس دیگه ایم.
خب حالا تا ابد میتونم اینجوری وانمود کنم؟
من میگم نه،یه جاهایی ادم برمیگرده به اون شخصیت اصلیش،چیزی که یه مدت طولانی باهاش خو گرفته،هم خودش هم دیگران.
خب اینجوری یه دوگانگی ایجاد میشه.حالتی پیش میاد که من میمونم واقعا کی بودم؟کیم؟و کی خواهم بود؟
درسته مشکلی واسه الان من پیش نمیاره،چون در حال حاضر یه شخصیتی دارمو دارم با اون زندگی میکنم ولی یکم ادمو تو گذشته و اینده ش سردرگم میکنه.
یه موضوع دیگه ای هم هست اینه که من هیچ وقت نمیتونم خودم رو کلا عوض کنم و یهو بشم یه ادم دیگه،ولی میتونم رو نقاط ضعفم کار کنمو بعضی از ابعاد شخصیتیمو تغییر بدم.مخالف این تغییر نیستم.ولی نمیشه یه دفعه در غالب یه ادم دیگه ظاهر بشم،در این صورت این غالب جدید زیاد پایدار نیست و یه مدت کوتاهی با منه،اینجاس که مشکل سازه!

 

[smart girl]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

گاهی چند گانگی شخصیتُ اینا پیش میاد خوب!!...تا جایی پیش میره که شخص نمیدونه باید کدوم باشه، این یکی یا اون یکی! در روابط عادیشم دچار مشکل میشه و مرزهای خودشُ فراموش میکنه، عادات خود ِ واقعیشُ یادش میره، ویه شخصیت کاملا جدید از اون به وجود میاد که شاید دوروبریاش اصن این شخصیت جدیدُ نشناسن!
همچین فردی بعد از مدتی دچار پرخاشگریهای مفرط و رفتارهای بدی میشه چون نمیتونه خود ِ واقعیشُ پیدا کنه. البته اگه همونطور که پویا گف این "خود نبودن" یه شخصیت بدُ به خوب تبدیل کنه، تا اونجایی که زیاد پیش نره، مشکلی نیس.
پ.ن: بهتر نیس تاپیک تو " روانشناسی باشه؟

 

[پوریا]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

مقصود از خود نبودن:نبودن چیزی ک دلت میخواد...چیزی ک بت تحمیل میشه...
من کاملا با اینکه هر آدمی باید خودش باشه موافقم....گور بابای بقیه(با همین غلظت)
و انتظارم هم از دوستام اینه همیشه خودشون باشن...
اشتباه فاحش پویای عزیز:تغییر در شرایط مختلف و نشان دادن جنبه های مختلف شخصیتیمون ب معنای خود نبودن نیست :)

 

[ibtkm]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

ولی معنای عوام از "خود نبودن" همون جنبه‌ی مختلف شخصیت هست. منظورم اصلا این نیست که اگه عوام یه چیز غلط رو بگه درسته، منظورم اینه که اینجا مهم ماهیته کاره نه اسم کار. مثل این می‌مونه که بگیم منظور از apple ، میز هست و تو بیای بگی اشتباه اینه که اصن apple سیب هست اصن می‌تونیم هر چیزی می خوایم اسمشو بذاریم مهم مفهوم کاره. اسامی مهم نیستن! بحث سر ماهیت کاره!

 

[پوریا]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

ولی معنای عوام از "خود نبودن" همون جنبه‌ی مختلف شخصیت هست. مثل این می‌مونه که بگیم منظور از apple ، میز هست و تو بیای بگی اشتباه اینه که اصن apple سیب هست اصن می‌تونیم هر چیزی می خوایم اسمشو بذاریم مهم مفهوم کاره. اسامی مهم نیستن! بحث سر ماهیت کاره!

خواص اگر نتوانند تعاریف را از نو بنویسند نامشان خواص نیست ک...
در هر حال...از دید من انسان مانند یک مجموعه میماند...در هر قالبی ب یک شکل مختلف در میاید...اما نه دورویی...هر چیزی با عقیده اش...قالب و ظاهر تغییر میکند ولی جوهره همان است...
و نام این در تعریف من حداقل خود نبودن نیست... :)

 

[ibtkm]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

خواص اگر نتوانند تعاریف را از نو بنویسند نامشان خواص نیست ک...
در هر حال...از دید من انسان مانند یک مجموعه میماند...در هر قالبی ب یک شکل مختلف در میاید...اما نه دورویی...هر چیزی با عقیده اش...قالب و ظاهر تغییر میکند ولی جوهره همان است...
و نام این در تعریف من حداقل خود نبودن نیست... :)

خب باشه، چی دوس داری اسمش باشه؟ اسمش رو می‌ذاریم x و سوال رو اینطوری مطرح می‌کنم: آیا واقعا لازمه همیشه x باشیم؟

 

[پوریا]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

خب باشه چی دوس داری اسمش باشه؟ :d اسمش رو می‌ذاریم x و سوال رو اینطوری مطرح می‌کنم: آیا واقعا لازمه همیشه x باشیم؟

خب خیلی فرق داره عزیز من....معلومه ک قالب خشک و دگماتیسم جواب نمیده...
پس اسم تاپیک رو عوض کن...(واقعا مهمه ک انقدر اصرار دارم...مطمئنا کم نیستند کسانی ک مثل گمان کنند...)

 

[ibtkm]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

خب خیلی فرق داره عزیز من....معلومه ک قالب خشک و دگماتیسم جواب نمیده...
پس اسم تاپیک رو عوض کن...(واقعا مهمه ک انقدر اصرار دارم...مطمئنا کم نیستند کسانی ک مثل گمان کنند...)

آقا خب باید یطوری باشه که ملت متوجه بشن که تاپیک درباره‌ی چیه دیگه! خیلی‌ها اول اسم تاپیک رو می‌خونن اگه علاقه داشتن یا کنجکاو شدن می‌خونن، باید بدونن چیه، درباره‌ی چیه!

 

[پوریا]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

آقا خب باید یطوری باشه که ملت متوجه بشن که تاپیک درباره‌ی چیه دیگه! خیلی‌ها اول اسم تاپیک رو می‌خونن اگه علاقه داشتن یا کنجکاو شدن می‌خونن، باید بدونن چیه، درباره‌ی چیه!

از من گفتن بود...اسمش زیادی میزنه تو جاده خاکی...اصلا اول من فکر کردم منظورت تاثیر دیگران یا کلا جو روی شخصیت آدم و تغییرشه و اینا...
بازم رای با توست عزیز

 

[sima15]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

خوب حرف تو بد نیست اما موضوع این است که وقتی تو دائما نقش کسی رابازی کنی که نیستی روزی می رسهکه واقعا یادت میرود که کی بودی به علاوه زمانی که اطرافیانت بدونند که تو اونی که تظاهر می کنی نیستی ترکت میکنند ...و این طبیعی است

 

[ariadne]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

بنظرم خوبه که " گاهی " خودمون نباشیم . اما باید شرایط رو در نظر گرفت . یعنی بهتره ببینیم میخوایم "چه کسی" بشیم . باید به این هم توجه کنیم که "چقدر داریم از خود واقعی مون دور میشیم ؟" .
بهتره زیاد تغییر ندیم به خودمون . طوری که با تمام موازین شخصیتی ـمون فرق داشته باشه زیاد خوب نیست .
مگر در مواقعی که دوگانگی در جهت مثبت رخ بده و فرد خصوصیات بهتری پیدا کنه .

 

[Bahar.no]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

زماني كه فرد با خودش نبودن، ميتونه مفيد تر، بهتر ، زيباتر يا حتي جذاب تر جلوه كنه، اين خود نبودن ايرادي نداره
اما اگه فرد با ظاهردوم(يعني خودش نباشه) خودش بخواد ب سمت منفي و يا مخرب بره، لازمه كه به شخصيت اولش برگرده
اگه فرد با خود نبودن ميتونه خودشو اصلاح كنه ، پس بهتره خودش نباشه!
اما اگه فرد با خود نبودن تغيرات منفي در خودش بوجود مياره، پس بهتره هميشه خودش باشه!

 

[masood]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

ولی من میگم نباید شخصیت دوم داشته باشی باید شخصیت اصلیو ینی شماره یکتو عوض منی.تو هرچقدم بخای بایه شخصیت دیگه خودتو خوب نشون بدی باز با یه همنشینیه یکم طولانی نمیتونی دیگه خودتو مخفی کنی.2رویی به هر حالتی بده چون مردم ترو نمیبینن و روزی که خودت شناخته شی خیلی بدتره تا ازاول خودت باشی . 2رویی یکی از صفاتی است که انسان ها همه وقتی برای افراد درارتباط با خودشون اتفاق میوفته بیذار میشن از طرف
نتیجه اخلاقی:یا همینی که هستی باش یا خودتو عوض کن نه یه شخصیت دیگرو بازی کن

 

[pucy cat]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

به نظرم بعضی وقتا لازمه خودت نباشی با توجه به موقعیتت
ولی بیشتر وقتا باید خودت باشی چون دیگران دارن از تو برداشت میکنن
پس فردا شخصیت واقعیتو نشون بدی حس دورویی نسبت بهت دارن

 

[artemis ej]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

بعضی اوقات این خود نبودن باعث میشه بعد یه مدت ادم واقعن باورش بشه ک اون شخصیت رو داره! بعد این ئاسه ادم بد میشه یعنی دچار تضاد شخصیتی میشه!بعد میگن یارو دیوونس!بعد تو برو جلو مردم ثابت کن من آدمم!دیوونه نیستم

 

[Niloofar sharafi]

پاسخ : گیریم خودم نباشم

آخه من فک نمی کنم این چیزایی که شما می گی ، هدف اونا از این باشه که میگن خودت باش .
یعنی نمی گن دروغ گو نباش یا هر جور دیگه ای .
میگن ادای کسیو در نیار ، اونم نه تو این رفتارا ، مثلا تو مدل راه رفتن ، یا حرف زدن و ...
تو یه مورد دیگه هم وقتی اینو می گن که تو مثلا هی می گی من فلان عقیده رو دارم ، بعد اون عقیده رو از یه نفر گرفتی ، یعنی عقیده رو واسه اینکه اون آدمه داره تو داری ، عقیده ت مبنای واقعی نداره ، در موردش علم نداری .
معمولا تو این جور موارد فقط می گن که خودت باش ، تو ویژگی ها می گن ، نه تو کار ها !