نقش بازی کردن

  • شروع کننده موضوع
  • #1

dissib

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
192
امتیاز
1,330
یه مادر تا وقتی مادره که به بچش عشق بورزه...ولی این عشق الزاما به این معنا نیست که عاشقه بچشه چون اگر بود مطمئنا الآن همه ی مادرا با بچه هاشون دوست فابریک بودن!عشق می ورزه چون وقتی بچه دار میشه بش میگن "مادر"!مسئولیت به گردن داره!

این تو همه چی صدق میکنه!

حتی وقتی یه نفرو دوست داری...یه موقع هایی میفهمی طرف رو دوست داری چون خودت میخوای که دوسش داشته باشی....
خودت خیلی بزرگش میکنی...خودت میخوای بش عشق بورزی..وقتی هم نخوای ،وقتی که خسته شدی می فهمی که می تونی دیگه دوسش نداشته باشی، میشه که باش عادی باشی،مثه همه!...تا حالا هم اگر دوسش داشتی برا این بوده که باید دوسش می داشتی تا بت بگن" عاشق"....یه سری کارا انجام دادی...یه سری کادو خریدی....فقط برا اینکه برچسب "عاشق بودن" رو به خودت زدی هر کی هم جای طرف مقابلت بود همین کارو میکردی باش!برا اینکه مسئولی!وظیفته!

ولی آخرش هم نمی فهمی که تا حالا اونقدر دوسش نداشتی که تظاهر می کردی...چون انقدر تو نقشت غرق شدی که برا خودت هم انکارش مشکله..بعد زمین و زمان و همه چی رو یه جورایی مقصر می دونی غیر از نقشی که خودت بازی کردی!


چرا همه ی آدما کاری رو می کنن که بقیه می کنن؟!کاری رو که انگار باید یکنن؟؟؟؟

دیگه اینکه چرا تقریبن همه آدما بعضی نقش ها رو با احساس قاطی میکنن؟ و عادت شده ک وقتی این نقش رو داری (مثل نقش مادرمثلا)این عشق و احساس رو هم باید(اینجا ب بچش )داشته باشی؟

واینکه ب نظرتون نیاز ب بعضی نقش ها یا جایگاه ها باعث پذیرفتن اون نقش میشه یا اینکه نه واقعا این دوست داشتن آدم یا آدم هایی ک براشون اون نقش و جایگاه رو داریم باعث پذیرفتن اون نقشو جایگاه میشه؟ اگه گاهی اولی درسته به نظرتون کار زشتی نیست؟خود گول زدن نیست؟

+عنوان تاپیکم حس میکنم بش نمیاد اصا....ببخشید نمیدونستم چی بذارم میدونین معرفی!کنید!!!
 

nasrin.z

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
428
امتیاز
1,446
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی( گرایش جداسازی)
پاسخ : نقش بازی کردن

به نقل از dissib :
یه مادر تا وقتی مادره که به بچش عشق بورزه...ولی این عشق الزاما به این معنا نیست که عاشقه بچشه چون اگر بود مطمئنا الآن همه ی مادرا با بچه هاشون دوست فابریک بودن!عشق می ورزه چون وقتی بچه دار میشه بش میگن "مادر"!مسئولیت به گردن داره!

این تو همه چی صدق میکنه!

حتی وقتی یه نفرو دوست داری...یه موقع هایی میفهمی طرف رو دوست داری چون خودت میخوای که دوسش داشته باشی....
خودت خیلی بزرگش میکنی...خودت میخوای بش عشق بورزی..وقتی هم نخوای ،وقتی که خسته شدی می فهمی که می تونی دیگه دوسش نداشته باشی، میشه که باش عادی باشی،مثه همه!...تا حالا هم اگر دوسش داشتی برا این بوده که باید دوسش می داشتی تا بت بگن" عاشق"....یه سری کارا انجام دادی...یه سری کادو خریدی....فقط برا اینکه برچسب "عاشق بودن" رو به خودت زدی هر کی هم جای طرف مقابلت بود همین کارو میکردی باش!برا اینکه مسئولی!وظیفته!

ولی آخرش هم نمی فهمی که تا حالا اونقدر دوسش نداشتی که تظاهر می کردی...چون انقدر تو نقشت غرق شدی که برا خودت هم انکارش مشکله..بعد زمین و زمان و همه چی رو یه جورایی مقصر می دونی غیر از نقشی که خودت بازی کردی!


چرا همه ی آدما کاری رو می کنن که بقیه می کنن؟!کاری رو که انگار باید یکنن؟؟؟؟

دیگه اینکه چرا تقریبن همه آدما بعضی نقش ها رو با احساس قاطی میکنن؟ و عادت شده ک وقتی این نقش رو داری (مثل نقش مادرمثلا)این عشق و احساس رو هم باید(اینجا ب بچش )داشته باشی؟

واینکه ب نظرتون نیاز ب بعضی نقش ها یا جایگاه ها باعث پذیرفتن اون نقش میشه یا اینکه نه واقعا این دوست داشتن آدم یا آدم هایی ک براشون اون نقش و جایگاه رو داریم باعث پذیرفتن اون نقشو جایگاه میشه؟ اگه گاهی اولی درسته به نظرتون کار زشتی نیست؟خود گول زدن نیست؟

+عنوان تاپیکم حس میکنم بش نمیاد اصا....ببخشید نمیدونستم چی بذارم میدونین معرفی!کنید!!!
این جور آدما رو میبینم حرصم می گیره
نمیدونم چرا اما فقط کافیه یه غلطی بکنی که بقیه از این کارت خوششون بیاد
2 ساعت دیگه می بینی که همه این کارو می کنن
نقش بازی کردن.................. ~X( ~X(
تا حالا توی این اردوهایی که میبرن به رفتار دوستاتون دقت کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جل الخالق :O
کاشکی همیشه اردو ببرن
 

This is me

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,189
امتیاز
2,122
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان٢ :x
شهر
تهرانْ
مدال المپیاد
برنز زیست
پاسخ : نقش بازی کردن

منم نمیدونم ما ما به اون نقش احتیاج داره یا اون نقش به ما....

ما به هرحال داریم نقش بازی میکنیم ... نقش خودمون یا نقش یه انسان ایده ال یا متفاوت از نظر دیگران...

نمیفهمم.. اینجا خیلی پیچیده است :-s :-s :-s
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

dissib

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
192
امتیاز
1,330
پاسخ : نقش بازی کردن

@This is me:پیچیده نیست:D
من منظورم نقش بازی کردن راجب صفات اصلا نبود ک مثلا انسان ایده آلی باشی یا هر چی
سوالای من اینا بودن

چرا همه ی آدما کاری رو می کنن که بقیه می کنن؟!کاری رو که انگار باید یکنن؟؟؟؟

دیگه اینکه چرا تقریبن همه آدما بعضی نقش ها رو با احساس قاطی میکنن؟ و عادت شده ک وقتی این نقش رو داری (مثل نقش مادرمثلا)این عشق و احساس رو هم باید(اینجا ب بچش )داشته باشی؟

واینکه ب نظرتون نیاز ب بعضی نقش ها یا جایگاه ها باعث پذیرفتن اون نقش میشه یا اینکه نه واقعا این دوست داشتن آدم یا آدم هایی ک براشون اون نقش و جایگاه رو داریم باعث پذیرفتن اون نقشو جایگاه میشه؟ اگه گاهی اولی درسته به نظرتون کار زشتی نیست؟خود گول زدن نیست؟
 

This is me

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,189
امتیاز
2,122
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان٢ :x
شهر
تهرانْ
مدال المپیاد
برنز زیست
پاسخ : نقش بازی کردن

به نقل از dissib :
@This is me:پیچیده نیست:D
من منظورم نقش بازی کردن راجب صفات اصلا نبود ک مثلا انسان ایده آلی باشی یا هر چی
سوالای من اینا بودن
-
چون دچار روزمرگى شدن..تكرار..تكرار..تكرار...
-
اين الزاما نميتونه درست باشه..مادر بى احساس هم هست..ولى يه چيزايى هم عرض با نقشى هستن ك دارى..شايد مثله همون احساسى كه يهمادر بايد به بچش داشته باشه..از اين نظر ميگم پيچيده است كه نميفهمم اونى كه اين حس رو داره دچار روزمرگى و از حسى از روى عادته يا اونى كه اينطورى نيست با بقيه فرق ميكنه..نميدونم واضح گفتم يا نه ..درواقع فكر ميكنم حد نرمالى كه اهاش اساس رو ميسنجيم نبايدبرا همه يكى باشه :-?(خودمم نفهميدم چى شد.. :|)

-
فكر ميكنم هر دو حالت ممكنه..
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

dissib

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
192
امتیاز
1,330
پاسخ : نقش بازی کردن

به نقل از This is me :
-
چون دچار روزمرگى شدن..تكرار..تكرار..تكرار...
-
اين الزاما نميتونه درست باشه..مادر بى احساس هم هست..ولى يه چيزايى هم عرض با نقشى هستن ك دارى..شايد مثله همون احساسى كه يهمادر بايد به بچش داشته باشه..از اين نظر ميگم پيچيده است كه نميفهمم اونى كه اين حس رو داره دچار روزمرگى و از حسى از روى عادته يا اونى كه اينطورى نيست با بقيه فرق ميكنه..نميدونم واضح گفتم يا نه ..درواقع فكر ميكنم حد نرمالى كه اهاش اساس رو ميسنجيم نبايدبرا همه يكى باشه :-?(خودمم نفهميدم چى شد.. :|)

-
فكر ميكنم هر دو حالت ممكنه..
منم گفتم عمومیت نه کلیت.
منشاء منشاءش رو گفتم چرا ؟+چرا ادامه پیدا کرد....
در هر حال ممنون از نظرتون :)
 

yasam1n

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
14
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
پاسخ : نقش بازی کردن

تمام کار هایی که می کنیم از سر نیازه من عشق می ورزم چون نیاز دارم به عشق ورزیدن یه مادر مادر میشه چون به مادر بودن احتیاج داره
 

tizechamoosh

Hasty Khoshg Daman
ارسال‌ها
402
امتیاز
553
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
1395
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
اینستاگرام
فکر میکنم
اول نقش بازی نمیکنیم
اولش خودمونیم ولی با احساسات شدید
بعد عادت میکنیم به داشتن اون احساس
ولی از بین رفته
بعد نقش بازی میکنیم‌ که اون احساسو هنوزم داریم
#عادت
 
آخرین ویرایش:
بالا