من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

  • شروع کننده موضوع Id
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

Id

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
210
امتیاز
630
نام مرکز سمپاد
Frz
شهر
Mshd
اول از همه ميخوام بپرسم تا حالا اين حالت رو تجربه كردين؟يعنى تا حالا شده يه صحنه به نظرتون خيلى اشنا بياد يا فكر كنين تو خواب ديدين؟راجع بهش اطلاعات دارين؟

اين تاپيك در بحث روان شناسى هست واگر اشنايى ندارين بهتون پيشنهاد ميكنم اول اونو بخونين:
http://www.sampadia.com/forum/index.php/topic,39601.0.html
براى اينكه اين بحث تكرارى نباشه و بتونيم بيشتر راجع بهش بحث كنيم من اين موضوع رو از نظر علمى و نوروساينس بررسى كردم و نظريات و تحقيقات علمى رو راجع بهش اينجا گذاشتم:

طبق مطالعات ٤ نفر از شهروندان انگليسى به طور مداوم دچار دژاوو ميشن و حتى اخبار را هم تماشا نميكنن چون فكر ميكنن قبلا ديدن و ميدونن چه اتفاقى ميافته! پژوهشگران دانشگاه ام اى تى روى اين افراد تحقيق كردن و به اين نتيجه رسيدن كه مركز مغز افراد كه هيپوكمپوس نام داره، نوعى ماشين حساب، تجسم كننده و بررسى كننده اطلاعات مربوط به حافظه ست.

اين فضا از مكان هايى كه يه شخص ميبينه يا تجربه ميكنه نقشه بردارى و براى اينده ذخيره ميكنه؛ اما وقتى دو تا تجربه شبيه هم آغاز ميشه ،اين نقشه هاى ذهنى به روش هاى مختلفى تعبير و بازخوانى ميشن. اين تحقيقات و بررسى ها نشون ميده اين پديده نتيجه عملكرد ناهنجار مغز در حال بررسى و محاسبه اطلاعات جديده.اونا احتمال ميدن مدار هايى كه وقتى چيزى رو به خاطر مياريم فعال ميشه و أفرادا كه تجربه كردن دژاوو هميشه در حالت روشنه!!!!

در طول سال ها بسيارى از دانشمندان سعى در ناديده گرفتن ارتباط اين پديده با تجارب زندگى گذشته داشتن اما حالا اونا سعى ميكنن با مطالعته حافظه به كشف چيزاى بيشترى درباره اينكه چگونه حافظه شكل ميگيره،ذخيره و بازيابى ميشه دست پيدا كنن.

علاوه بر اين:

برخی از دانشمندان ميگن که دژاوو ناشی از واکنش‌های عاطفی به وقایع مشابست؛ عده اى ديگه هم معتقدن که مدارهای کوتاهی در مغز ایجاد می‌شه كه رویدادی را کسری از ثانیه زودتر از واردشدن آن به خودآگاهی فرد به حافظش می‌فرسته!
بدین ترتیب که پیام های الکتریکی در مسیر اعصاب بواسطه محرکهایی آنی و بر اثر برانگیختگی لحظه ای دچار کم و زیاد شدن سرعت شده و در نتیجه دو نسخه مشابه از پیام در زمانهای متفاوت به مغز رسیده و و در نتیجه فرد احساس می‌کنه که این واقعه قبلا برای او رخ داده!

نظریه هایی نیز وجود دارن که عدم ارتباط صحیح دو نیمکره مغز و همچنین تحریکات بیش از حد سریع نورونی را عامل این پدیده می دونه. شاید یکی از تصدیق شده ترین تئوریها مربوط به تاخیر در رسیدن نور به یکی از چشمها باشه. درواقع یک چشم به جای هماهنگی کامل با چشم دیگر، با تاخیری اندک پیام آنچه دیده را به مغز میرسونه این حالت به ایجاد حسی از آشنایی در برابر منظره ای منجر میشه که تنها یک بار دیده شده، اما پیام دیدن آن دوبار به مغز مخابره شده!!!!!

با توجه به مطالب بالا به نظرتون منطقى ترين نظريه چيه؟؟!فكر ميكنين كدوم درست تره؟!
اگه مطلب و نظريه جديدى در اين باره خوندين لطفا اين جا بذارين ...خودمم دارم تحقيق ميكنم تا مطالب بهترى بذارم و به محث پيدا كردن مطلبى بهتر متنو ويرايش ميكنم :)

ویرایش بلاکر: منتظر ویرایشت برای کامل کردن پستت می مونیم : ) ممنان!
 

A.maede

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
370
امتیاز
811
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اهواز
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی ایلام
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم! » دژاوو از دید نور

منم گاهی اوقات اینطوری میشم!
اما یه سوال؟
اونا که اخبار رو نگاه نمیکنن چون فکر میکنن میدونن چه خبرهو واقعا هم میدونن چه خبره؟
اگه اینطوری باشه خوب میشه پیشگویی و آینده بینی!
 
  • لایک
امتیازات: Nate

bl0ker

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
429
امتیاز
1,051
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب شیراز
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
91
مدال المپیاد
برنز المپیاد زیست سال 90
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
زیست شناسی
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم! » دژاوو از دید نور

به نقل از A.maede :
اما یه سوال؟
اونا که اخبار رو نگاه نمیکنن چون فکر میکنن میدونن چه خبرهو واقعا هم میدونن چه خبره؟
اگه اینطوری باشه خوب میشه پیشگویی و آینده بینی!

نه مسلما. فقط اونقدر این قضیه براشون تکرار شده که دیگه از قبل می دونن مثلا اگه بشینن پای اخبار یه حس از آشنایی (از چیزی که واقعا می دونن ازش بی خبرن) دارن که بهشون می گه ببین این خبر رو قبلا دیدی. و خب مسلما دیگه انگیزه ای برای دیدن اون خبر ندارن!

این مثال به خوبی نشون می ده که ما با احساساتمون زندگی می کنیم نه واقعیت .. هیچ چیزی توی مغز انسان نمی تونه بدون رنگ گرفتن با احساسات ثبت بشه. البته مفهوم احساسات اینجا با اون چیزی که می گیم فلانی احساساتیه کاملا متفاوته.
 

h.f

جــــــــــــلاد لـــــاغر :>
ارسال‌ها
863
امتیاز
4,769
نام مرکز سمپاد
F1 TEH
شهر
چه فرقی میکنه کجای دنیام
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید بهشتی
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم! » دژاوو از دید نور

من خیلی وقتا میشه که آینده رو خواب میبینم !!! ولی مشکل اینجاست که من وقتایی که خواب میبینم توی خواب هی از خودم سوال میپرسم این کیه و اون کیه و اینا برای همین کاملا یادم میمونه که واقعا این جا رو خواب دیده بودم بعضی موقعها این قضیه واقعا دییوونه ام میکنه خیلی بده ~X(
 

Zr74

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
742
امتیاز
4,222
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم! » Déjà vu از دید نورو

برای منم زیاد اتفاق افتاده که یه صحنه ای رو می بینم یادم میاد که قبلا خوابشو دیدم.
برداشتی که من از پست اول کردم اینه که همون لحظه ای که ما با یه اتفاقی مواجه میشیم، اونو دوبار دریافت می کنیم و باعث میشه فکر کنیم که قبلا هم باهاش مواجه شدیم. درسته؟
ولی من خیلی وقتا یه اتفاقی که برام میفته یا یه جایی جدیدی که میرم، دقیقا یادم میاد کی خوابشو دیدم و حتی اگه مثلا خوابشو تازه دیده باشم تمام جزئیات خوابم و تفاوت های جزئی که خوابم با واقعیت داشته رو هم یادم میاد! (البته بازم اکثر اوقات همینجوری بگن چه خوابی دیدی یادم نیست ولی تو شرایطش که قرار می گیرم یادم میاد مثلا فلان روز این خوابو دیدم.) این چجوری توجیه میشه؟ :-??
 

andia

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
311
امتیاز
1,509
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم! » Déjà vu از دید نورو

منم به شدت اینجوری میشم :Oرفته رفته داره بیشترم میشه :-\مثلا کافیه که خاب یه شخصیو یا چیزیو ببینم بعد فردا تو واقعیتم اتفاق بیوفته.حالا فایده ای هم داره؟ :-?
 

tara 20

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
180
امتیاز
1,336
شهر
کرمانشاه
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم! » Déjà vu از دید نورو

من خیلی کم اینجوری میشم.ولی خیلی جالبه فک می کنم اون صحنه رو یه بار دیگه واقعا دیدم
 

farz

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,097
امتیاز
14,659
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سنندج
مدال المپیاد
مرحله اول شیمی
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم! » Déjà vu از دید نورو

من قبلنا فك ميكردم كه آره اينجا بودم و اين ها رو شنيدم
ولي ٢بار بيش اومد كه تو خواب ديدم و ميدونستم كه آره الان طبق اون جيزي كه تو خواب ديدم الان من ميخوام جي رو بكم
من يه بار يه مقاله درباره همين مطلب خوندم كه نوشته بود با مصرف يه سري دارو اين بديده دزاوو بيشتر اتفاق ميوفته تو اون افراد :-??
 

AUGUST II_PRINCE OF SAMPA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,126
امتیاز
1,906
نام مرکز سمپاد
ﻫﺎﺷﻤﯽ ﻧﮋﺍﺩ II
شهر
ﻣﺸﻬﺪ
دژاوو

من با آشنایی اینطوری کم برخوردم،اما فک کنم این باید از خواب جدا باشه مسئلش،
ی مدل هست مثلا من هر خوابی میبینم تعبیر میشه ولی اینم دژاوو محسوب میشه؟
یا صرفا ی جاهایی رو میبینی و حس میکنی بودی(نه اینکه خواب دیدی یا...)؟
فک کنم اولی با دومی اگه هم هردو اسمشون دژاوو هست(آخه هنوز کاملا برام مفهموم دژاوو جا نیفتاده) باهم فرق دارن; اولیرو نمیدونم باید چجوری تفسیرو تعبیر کنیم اما دومی با توجه به سوال پست اول بنظر خیلی به اون بخش"عده ای هم معتقدن..." که گفته بود: رسیدن سریعتر اطلاعات توسط نورونی پیش از ورود به خودآگاه ...، میخوره و میتونه قابل انطباق باهش باشه;چون معمولا (تو حالت دوم منظورمه) اینطوریه که فرد قبل اتفاق افتادن یا روبرویی با اون صحنه قادر به یادآوریش نیس و بعد از اتفاق افتادنش تازه متوجه تکراری بودن اون اتفاق یا صحنه میشی،یا برای خودم اتفاق افتاده در یادآوری و مرور دوباره ی یک صحنه یا اتفاق این حس رو پیدا کنم
 

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم! » Déjà vu از دید نورو

طبیعیه که اکثریت قبلاً این حس رو تجربه کرده باشین، حدود ۶۰، ۷۰ % مردم بدون داروی خاصی دچار دژاوو می‌شن![nb]Seeing into the future? The neuroscience of déjà vu[/nb]

تئوری‌های دیگه‌ای هم هستن؛ مثلاً یکیشون می‌گه که دژاوو اثرِ تلاش مغز برای ربط دادن مقدار کم ورودی اطلاعاتمون با مقدار زیاد نتایجیه که باید تطبیق بدیم. یعنی مغز یه جورایی به هم می‌ریزه و ما دژاوو می‌بینیم. البته چیزی که این تئوری توضیح نمی‌ده اینه که چرا ما از گذشتۀ واقعیمون دژاوو نمی‌بینیم.


عده اى ديگه هم معتقدن که مدارهای کوتاهی در مغز ایجاد می‌شه كه رویدادی را کسری از ثانیه زودتر از واردشدن آن به خودآگاهی فرد به حافظش می‌فرسته!
بدین ترتیب که پیام های الکتریکی در مسیر اعصاب بواسطه محرکهایی آنی و بر اثر برانگیختگی لحظه ای دچار کم و زیاد شدن سرعت شده و در نتیجه دو نسخه مشابه از پیام در زمانهای متفاوت به مغز رسیده و و در نتیجه فرد احساس می‌کنه که این واقعه قبلا برای او رخ داده!

فکر می‌کنم به خاطر اینکه مغز ما سعی می‌کنه اطلاعات رو هم‌زمان توی حافظه بلند-مدت هم ذخیره کنه :-?


خُب این‌ها هیچ کدوم قطعی نیستن، توجیه شما و برداشتتون از هر کدوم چیه؟
 

sayna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,460
امتیاز
12,313
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشكى شهيدبهشتى
رشته دانشگاه
پزشكى
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

برای تمام اطلاعات مغزی و هر فعالیتی توی مغز، بین نورون ها، مسیر های اطلاعاتی درست می‌شه، این مسیرا شامل فعال کردن یه سری مواد، تحریک نورون ها و غیره می‌شن. که هر مسیر به یک واحد اطلاعات ختم می‌شه. یعنی ما توی مغزمون دائما مسیرای مختلف نورونی رو طی می‌کنیم، برای حرف زدن، نوشتن، فکر کردن، مسئله حل کردن، دیدن، و هر چیزی! گاهی اوقات دو تا مسیر اطلاعاتی که خیلی شبیه هم‌اند، باهم اشتباه می‌شن. این که نسترنگار می‌گفت مغز به هم می‌ریزه و اینا، دقیق ترش می‌شد این مکانیسم.

یه نظریه‌ی معروف دیگه هم اینه که، گاهی وقتا توی به هم ریختگی اطلاعات، موقع مشاهده‌ی یک صحنه، یکی از چشم‌ها، اون صحنه رو زودتر به نورون‌هاش می‌رسونه و باعث ایجاد خاطره می‎‌شه، بعد از کسری از ثانیه که چشم بعدی پیام رو به نورون‌ها انتقال می‌ده، دیگه این صحنه جدید نیست و تکراری به نظر میاد.

سوال! دژاوو معمولا خیلی کم طول می‌کشه، یعنی در عرض چند ثانیه، یه موقعیتی برات آشنا به نظر میاد و بعد تموم می‌شه، توی این زمان کوتاه آیا آدم می‌تونه با توجه به اطلاعاتش، اتفاقای بعدی( که به نظرش آشنا میان) رو پیش‌بینی کنه؟ برای من پیش نیومده (هر چند سعی کردم) اما از بعضیا پرسیدم و اونا می‌گفتن که در عرض چند ثانیه می‌تونن موقعیت آینده رو پیش‌بینی کنن. شما چی؟
 

ali.mashi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,246
امتیاز
8,844
نام مرکز سمپاد
هاشمــــ II
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

به نقل از SaϔnA.M :
سوال! دژاوو معمولا خیلی کم طول می‌کشه، یعنی در عرض چند ثانیه، یه موقعیتی برات آشنا به نظر میاد و بعد تموم می‌شه، توی این زمان کوتاه آیا آدم می‌تونه با توجه به اطلاعاتش، اتفاقای بعدی( که به نظرش آشنا میان) رو پیش‌بینی کنه؟ برای من پیش نیومده (هر چند سعی کردم) اما از بعضیا پرسیدم و اونا می‌گفتن که در عرض چند ثانیه می‌تونن موقعیت آینده رو پیش‌بینی کنن. شما چی؟
این جوری نیست که بشه آینده ، حتی اگه چند ثانیه بعد باشه رو پیش بینی کرد اما اون چند ثانیه که میگذره حس میکنی که دقیقآ میدونستی قراره چه اتفاقی بیافته . تاکید میکنم این حس دژاوو بعد از این که اتفاق میافته سراع آدم میاد نه قبلش ! پس نمیشه گفت پیش بینی !
 

یغما

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
297
امتیاز
968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

منم اینجوری میشم....

یه شب میخوابم صبحش میدونم که خواب دیدم اما یادم نمیاد چی اما بعد چند مدت که تکرار میشه یادم میاد که اون خوابم این بوده

حتی جاهایی رو که نرفتم خواب میبینم و وقتی برا اولین بار میرم میدونم مثلا سمت چپش چیه
 

جنا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
978
امتیاز
3,946
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تهران
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

واسه من هفته ای چند بار [ حداقل :D ] اتفاق میفته!
راهی هست که بشه جلوشُ گرفت؟ چون زیادیش اعصاب خورد کنه بیشتر :D
 

كياناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
719
امتیاز
3,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان ۱
شهر
اصفهـان
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

به نظرم اينم ميتونه درست باشه-اولين دليلي كه در پست اول توضيح داده شده.

شما در هر روز ممكنه در شرايط يا مكان هاي مختلفي قرار بگيريد.اين ها در بخش خاصي از مغز شما ذخيره ميشن و مغز سعي ميكنه اين اطلاعات ذخيره شده رو، با اطلاعاتي كه دوباره بدست مياره تطبيق بده، و چه زماني اين تطبيق پذيري بيشتره؟! زماني كه شباهت هاي بين دو داده‌ي مختلف به مغز هرچند كه در دو زمان ِ كاملا متفاوت باشند، بيشتر باشه.
پس وقتي شما در شرايط يا مكاني قرار ميگيريد كه قبلا مشابه اون رو تجربه كرديد، چون شباهت ها بيشترند، تطبيق پذيري بين ِ داده ها بيشتره و طبيعتا اين حس ِ اشنايي بوجود مياد و شما در چنين موقعيت هايي از چنين الفاظي استفاده ميكنيد:اينو قبلا تو خواب ديده بودم!

اگر بخوام پيوندي ميان اين جمله>اينو قبلا تو خواب ديده بودم، و توضيحاتي كه در بالا دادم ايجاد كنم، شايد بشه اينطور گفت كه خواب هايي كه ميبينيم، همون اطلاعات ِ مغزي ذخيره شده باشند كه ما اون ها رو داريم در خواب ميبينيم- چون همونطور كه ميدونيد، خيلي از خواب هايي كه ما ميبينيم، تحت تاثير افكار و اعمال ِ اون روز ِ ما هستند و در حقيقت مغز در عالم ِ خواب، به تجزيه و تحليل اين داده ها ميپردازه.پس شايد بشه اين جملرو كه خيلي كاربرا دربارش پست داده بودند- خوابي رو كه ميبينم شايد همون روز كه ازم ميپرسن يادم نياد اما بعدش كه يه جايي ميرم و اونجا برام اشنا مياد، ميتونم دقيقا بگم كه اون خواب رو كجا و كي ديدم و اكثر ِ جزئياتش رو تعريف كنم- رو با توجه به تمام توضيحات بالا اينطور تفسير كرد:
خوابي كه ديديد، در حقيقت همون داده ها و اطلاعات ِ ذخيره شده‌ي مغزي ِ روزانه‌ي شما هستند و دليل اين كه در شرايطي خاص قرار ميگيريد و اون شرايط براتون اشنا مياد، اينه كه مشابه اين شرايط واقعا روزي براي شما اتفاق افتده و در مغز شما ثبت شده و دليل اين كه خوابتون بعد از مدت ها يادتون مياد اينه كه اين خواب همون اطلاعات ِ مغزي هستند كه شما زماني تجربشون كرديد و امروز داريد مشابهش رو تجربه ميكنيد...!
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

من یه مسافرتو بخاطر این پدیده دوبار رفتم!
تا این حد برام آشنا بود که آخرای سفر جمله هارو کامل میکردم یا میگفتم تو الان میخوای شیشه ماشینو بدی پایین...! البته بچه بودم
 

robomash

Lily Delicated
ارسال‌ها
1,960
امتیاز
8,423
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

در کل مغز بعضی انسان ها تمایل داره به این که آشنا پنداری کنه و یکی از عوامل اصلی دژاوو هم آشنا پنداری هست یعنی فرد هر چیز تازه ای که می بینه سعی میکنه به چیزهایی که از قبل تو ذهن و حافظه اش هست مرتبط کنه و شباهت هایی رو بین اونها و این چیز جدیدی که دیده پیدا کنه.
بعضی از آدما هستن که میان مسائل رو برای خودشون تو ذهنشون دسته بندی میکنن مثلا ظاهر آدما، فرض کنید من یه دوست دارم به اسم زهرا که موهاش مشکیه و چشم بادومیه و قدش کوتاهه حالا من هرکی رو ببینم که همین 3 تا مشخصه رو داشته باشه حتی اگه خیلی از مشخصات ظاهری دیگه اش با زهرا سازگاری نداشته باشه بازم با خودم میگم که این خیلی شبیه زهرا هست و این جوری در ذهن من یه گروهی از آدم ها به وجود میان که همگی شبیه زهرا هستن. حالا من چون این آدم ها رو دسته بندی کردم و گذاشتم تو دسته زهرا ممکنه علاوه بر ظاهر برخی خصوصیات دیگه حتی خصوصیات اخلاقی اون ها رو هم کم کم به زهرا شباهت بدم و این شباهت ها کم کم از نظر من بیشتر و بیشتر بشه در حالی که شاید در واقعیت شباهتشون واقعا خیلی خیلی کم باشه. از نظر روان شناسی همین پدیده آشنا پنداری یکی از موانع در شناخت افراد محسوب میشه و میگن که سعی کنید ازش دوری کنید. از نظرم همین پدیده میتونه شدت بیشتری پیدا کنه و تبدیل به دژاوو مداوم و پی در پی بشه.
 

jh.hamideh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
281
امتیاز
2,111
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
B!N@b
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

منم خیلی اینجوری میشم
بار ها شده که حس کردم یه صحنه رو واسه چندین بار دیدم نه یه بار
اون قدر اینطوری شده که از زندگی بیذار شدم
حالا هم این رفته تو مخم که داریم بیخودی دور خودمون میچرخیم
نه میتونم چیز جدیدی یاد بگیرم نه چیزی
هر روز میاد و میره
هر سال
بازم هر روز ناهار بخور.شام بخور.بخواب.فردا برو مدرسه
اه دارم دیوونه میشم!
 

شب بو

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
499
امتیاز
3,822
نام مرکز سمپاد
فرزانگان4|فرزانگان1تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
انسان‌شناسی
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

من خییییییییییلی زیاد اینجوری میشم.

اما مطمئن نیستم که تو خواب دیده باشم !

فقط صحنه واسم مرور میشه خییییییلی برام آشنا میاد و میفههمم اینو یبار دیگ دیدم !

همین !
 

1tA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,592
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : من اینو قبلا تو خواب دیده بودم!

مـا یه ریدینگ داشتیم توی زبانمون ، میگف ک همه خواب میبینن ، حتی اگـه اصلا یادشون نیاد .
و این ک میگفت [ اگـه درس یادم باشـه ] توی دقایق اول هیچ کس خواب ـشو یاشد نمیاد ..
اون موقه ـس ک مغزمون داره رویداد ـای کل ِ روز و طبقه بندی میکنه ..
بعد یــه موقه ـایی پیش میاد ک یه صحنه ای رو میبینی ک قشنگ مطمئن ـی از قبل دیدیش ، این اون خواب ـس ..
دلیل ـش ک اصن چـرا این خوابارو میبینم اینجا نوشته نمیدونن ، حـلا شاید جدیدا فهمیده باشن .. :-??
 
بالا