این تاپیک برای این گذاشته شده که بانگاهی به ریشه اندیشه های زرتشتی،آیین هاواسطوره های ایرانی وبادیدگاهی تطبیقی اگرزمینه های آنهاراجستجونماید دریابدکه علل پیدایش آنها،تغییر،تحول،وگسترش آنهاچه بوده است؟
چرافلات ایران پرورشگاه چنین اندیشه هایی بوده؟
این افکاروعقایدتاکجاپیش رفته وچه نقشی درزندگی مردم ایران ودیگرسرزمین های مجاورداشته است؟
وعلل پایایی وتداوم حیات این مردمان تابه امروز چه بوده است؟
فرهنگ ایرانی به غنای فرهنگ جهانی درشرق وغرب کمک نموده است.
در این تاپیک درباره مشترکات بین زرتشتیان ومسلمانان هم اشاره خواهدشد.که باعث شده که ایرانیان به سادگی دین وآیین اسلام رابپذیرند.
ایران زمین،مهد کهن ترین تمدن های بشری بوده است.
دراین تاپیک درباره پیشرفت های ایران درآن زمان اشاره خواهدشد.
دراین تاپیک پس ازنگاهی به تاریخ ایران وچگونگی پیدایش دین زرتشت به آموزه ها،اندیشه ها،اسطوره ها،آداب ورسوم ودیگرباورهای آن نیز پرداخته میشود.
اگراین مطالعات همراه باتطبیق باشد نتیجه بهتری رادربرخواهدداشت.
من فرهنگ آریایی رو دوست دارم و به ملیتم افتخار می کنم ، کتابایی هم درباره کوروش و داریوش و ایناها خوندم.....
خو طبیعتا هر آدمی ملیت خودشو دوست داره[nb]ملیت با دین خیلی فرق می کنه، لطفا قاطی نشه[/nb]
به نظر من از فرهنگ اصیل پارسی خیلی فاصله گرفتیم ، خداییش این همه جشنایی خوشگل خوشگل و کلمات ایرانیه قشنگ داریم خودمون ، چرا از زبان بیگانه استفاده می می کنیم؟
عاقا من یکی که عاشق جشن و ها و مراسمای ایرانیه خودمونم
به نظر من فرهنگ اریایی یکی از غنی ترین فرهنگ هاست.من به تاریخ کشورم افتخار میکنم کشور مردان بزرگی چون کوروش که پیام اور صلح و ابادی و ازادی و عدالت بود.
البته امروز خیلی از گذشتمون فاصله گرفتیم.
خب این تاپیک برای این ایجادشده که شمادوستای گلم بیشتربافرهنگ ایرانتان آشنابشین ازتون میخوام مطالبی که می نویسم اگه حتی حوصله ندارین بخونین برای یک لحظه کپیشون کنین وتوی اوقات بیکاری بخونینشون
ازدیگر جشن های ایران باستان:
جشن پنجه (پنج روزآخرسال)
جشن خرم روز(اول دی ماه)
جشن آب ریزان(30بهمن)
جشن مزدگیران یاجشن زنان(15اسفند)(توجه کنید یعنی مزدگیران آن زمان زنان بودند خوب است اشاره کنم که درآن زمان زنان بارداربا9ماه مرخصی باحقوق درتخت جمشید مشغول به کاربودند!!!!)
هرکدام ازاین جشن هارادوس دارید برایتان بگم که دقیقا چیکارمیکردن....
جالبه که مادرایران باستان درهرماه هم یه جشن میگرفتیم اینجا اسم ماه رومینویسم اعدادی که روبروش هستش منظورم تاریخ اون ماهه که اون جشن توی اون روزبرگزارمیشه:
خرداد:6
تیر:13
مرداد:17
شهریور:14
مهر:16
آبان:10
دی:9
دی:15
دی:23
بهمن:2
اسفند:5
فکرکنم این تاپیک اگه اسمش مثلا دوست دختر یادوست پسر یا سوتی یا تقلب بود الان همه جواب میدادن یعنی هیچکس علاقه ای نداره که درباره فرهنگ ایران بیشتر بدونه؟؟؟؟
فکرمیکردم خیلی مشتاق تر ازاینا باشین.....
خب درباره ی این تاپیک یه نظر داشتم:
بهتر نیست به جای اینکه بیاین اسم همه ی جشن ها رو تو یه پست بذارین ، درباره ی هر جشن جدا توصیح بدین ، اینجوری کیفش بیشتره
منم یه دوستی دارم ، اصن عشق ایران ، شششدییییییدددددد...........
هر وقت بیکار می شدیم ، برامون درباره جشن های ایران باستان می گفت و اتفاقات تاریخی که در اون زمانا رخ داده و اینا....
اسم دوستم بارانِ.....
یه وبلاگی هم چند سال پیش درباره همین موضوعات زدیم ، که متاسفانه با ورود به دبیرستان ، فعالیتمون توش کم رنگ شد ، اگه خواستین پ.خ بدین ، آدس بدم ، باران مطالب خیلی زیبایی تو اون وبلاگ گذاشته. :)
پیش ازورودآریایی ها به فلات ایران نیزاین سرزمین تمدن های پیشرفته ای داشته که بزرگترین باستان شناسان رابه عیلام وشوش ولرستان ودیگرنقاط کشانده وثابت گردیده که اقوامی چون کاسیت های لرستان حدود ششصد سال بین النهرین رابه تصرف خوددرآورده بودند.
این اقوام کهن پرست به پرستش آفتاب ماه ستارگان آسمان باران ودریا پرداخته وهمواره به پدیده های طبیعت احترام نهاده وآنها رامقدم می شمردند.
ایرانیان باتشکیل حکومت مادهاپرچم دار تمدن وفرهنگ گردیده اند. کوروش درسال 583 پیش ازمیلاد،دربابل بزرگترین پایتخت جهان، نخستین امپراطوری جهان راتشکیل داد.
واولین اعلامیه حقوق بشرراتدوین نمود.
متن منشور حقوق بشر کوروش بزرگ [/size]
منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان.
پسر کمبوجيه، شاه بزرگ، شاه انشان ،نوه کوروش، شاه بزرگ، ...، نبيره چيش پيش، شاه بزرگ ، شاه انشان ... از دودماني که هميشه شاه بوده اند و فراماروائي اش را « ِبل »و « نبو » گرامي مي دارند و [از طيب خاطر، و]با دل خوش پادشاهي او را خواهانند .
آنگاه که بدون جنگ و پيکار وارد بابل شدم، همه مردم مقدم مرا با شادماني پذيرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهرياري نشستم . مردوک خداي بزرگ دل هاي مردم بابل را به سوي من گردانيد، ...، زيرا من او را ارجمند و گرامي داشتم . او بر من ، کوروش که ستايشگر او هستم و بر کمبوجيه پسرم ، و همچنين بر کَس و کار [و ، ايل و تبار]، و همه سپاهيان من ، برکت و مهرباني ارزاني داشت . ما همگي شادمانه و در صلح و آشتي مقام بلندش را ستوديم . به فرمان « مردوک » ، همه شاهان بر اورنگ پادشاهي نشسته اند . همه پادشاهان از درياي بالا تا درياي پائين [مديترانه تا خليج فارس ؟] ، همه مردم سرزمين هاي دوردست ، از چهارگوشه جهان ، همه پادشاهان « آموري » و همه چادرنشينان مرا خراج گذاردند و در بابل روي پاهايم افتادند [ پا هايم را بوسيدند] . از... ، تا آشور و شوش من شهرهاي « آگاده » ، اشنونا ، زمبان ، متورنو ، دير ، سرزمين گوتيان و همچنين شهرهاي آنسوي دجله که ويران شده بود ــ از نو ساختم . فرمان دادم تمام نيايشگاه هايي را که بسته شده بود، بگشايند. همه خدايان اين نيايشگاه ها را به جاهاي خود بازگرداندم . همه مردماني را که پراکنده و آواره شده بودند، به جايگاههاي خود برگرداندم و خانه هاي ويران آنان را آباد کردم . همچنين پيکره خدايان سومر و اکد را که « نبونيد » ، بدون هراس از خداي بزرگ، به بابل آورده بود، به خشنودي مردوک «خداي بزرگ» و به شادي و خرمي به نيايشگاه هاي خودشان بازگرداندم. باشد که دل ها شاد گردد ...
بشود که خداياني که آنان را به جايگاههاي نخستين شان بازگرداندم،... [ قبل از « بل » و « نبو »] هر روز در پيشگاه خداي بزرگ برايم خواستار زندگي بلند باشند ، چه بسا سخنان پُربرکت و نيکخواهانه برايم بيابند ، و به خداي من « مردوک » بگويند: کوروش شاه ،پادشاهي است که تو را گرامي مي دارد و پسرش کمبوجيه [نيز]...
اينک که به ياري «مزدا» تاج سلطنت ايران و بابل و کشورهاي چهارگوشه جهان را به سرگذاشته ام اعلام مي کنم که تا روزي که زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد دين و آئين و رسوم ملت هائي را که من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زير دستان من دين و آئين و رسوم ملت هائي که من پادشاه آنها هستم يا ملت هاي ديگر را مورد تحقير قرار بدهند يا به آنها توهين نمايند.من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده ام تا روزي که زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد هرگز سلطنت خود را بر هيچ ملتي تحميل نخواهم کرد و هر ملتي آزاد است که مرا به سلطنت خود قبول کند يا نکند و هرگاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند من براي سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد. من تا روزي که پادشاه ايران هستم نخواهم گذاشت کسي به ديگري ظلم کند و اگر شخصي مظلوم واقع شد من حق وي را از ظالم خواهم گرفت و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد.من تا روزي که پادشاه هستم نخواهم گذاشت مال غير منقول يا منقول ديگري را به زور يا به طريق ديگر بدون پرداخت بهاي آن و جلب رضايت صاحب مال ، تصرف نمايد و من تا روزي که زنده هستم نخواهم گذاشت که شخصي ديگري را به بيگاري بگيرد و بدون پرداخت مزد وي را به کار وا دارد.
من امروز اعلام مي کنم که هر کسي آزاد است که هر ديني را که ميل دارد بپرستد و در هر نقطه که ميل دارد سکونت کند مشروط بر اينکه در آنجا حق کسي را غصب ننمايد و هر شغلي را که ميل دارد پيش بگيرد و مال خود را به هر نحو که مايل است به مصرف برساند مشروط بر اينکه لطمه به حقوق ديگران نزند. هيچ کس را نبايد به مناسبت تقصيري که يکي از خويشاوندانش کرده مجازات کرد .من برده داري را برانداختم. به بدبختي هاي آنان پايان بخشيدم .
من تا روزي که به ياري مزدا زنده هستم و سلطنت مي کنم نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به عنوان غلام و کنيز بفروشند و حکام و زير دستان من مکلف هستند که در حوزه حکومت و ماموريت خود مانع از فروش و خريد مردان و زنان بعنوان غلام و کنيز بشوند و رسم بردگي بايد به کلي از جهان برافتد.
از مزدا خواهانم که مرا در راه اجراي تعهّداتي که نسبت به ملت هاي ايران و بابل و ملل چهار جانب جهان بر عهده گرفته ام موفق گرداند.
البته امروزه بسیاری ازیهودیان این متن را به صورت دیگری ترجمه کرده اند. به صورتی که کوروش شاه را انسانی مغرور ومتکبر خوانده اند.وتا کید براین داشته اند که کوروش بزرگ یکتاپرست نبوده بلکه مجسمه ای رامی پرستیده که اگردوستان مایل باشند من یک سری فیلمهایی رادرباره این ترجمه هادراختیارتان خواهم گذاشت.