- شروع کننده موضوع
- #1
zakariayerazi
کاربر نیمهفعال
- ارسالها
- 7
- امتیاز
- 5
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی شهرری
- شهر
- شهرری
:سلام:این بحث ادامه ی موضوع "نگاهی دقیق تر ... " است. ما تو اون بحث به این نتیجه رسیدیم که یک یا چند واجب الوجود بسیط هست. حالا من یه مقدمه مطرح میکنم و اون این که از اونجایی که نیستی نیست، ما مرزی برای مکان نداریم و به عبارت دیگه مکان نامحدوده. چون اگه بگیم از فلان جا به بعد مکانی وجود نداره این سوال پیش میاد که پس چیه؟ نیستی که نمیتونه باشه، فوقش مکانیه که ماده توش نیست ولی مکان هست. حالا اگه واجب بخواد بخشی از ماه باشه، مکان محدودی داره و برای محدود شدن نیاز به دور و وریاش داره، ینی با توجه به نامحدود بودن مکان اگه دور و ورش چیزی نباشه نمیتونه باشه. بنابراین نیازمن دور و وریاشه که با فرض بی نیازی واجب در تناقضه. اگه کل ماده هم باشه که کل ماده رو میشه به دو قسمت تقسیم کرد که کل برای کل بودن به اتحاد دو قسمت نیازمنده که بازم علت داره و ممکنه. پس واجب غیر مادیه. B-)
حالا یا یک واجب داریم یا چند تا. اگه واجب ها بی صفت باشن همه عین هم میشن و یه واجبن. اگه هر کدوم یه صفت داشته باشن از اون جایی که واجب ها بسیطن هستی واجب یک عین صفتش که صفت یک باشه میشه و هستی واجب دو عین صفتش ینی صفت دو و... . با توجه به این که ما یک هستی بیشتر نداریم همه صفت ها عین هم میشن و باز یه واجب میمونه. اگه هر واجب چن صفت داشته باشه واجب یک عین صفات یک و دو و سه میشه و این صفات عین هم که باز همه صفات و ذات یکی میشن وحالت قبلی میمونه. ینی هر کاری کنیم به یه واجب بیشتر نمیرسیم. :) :)
بحث بعدی که مطرح میشه صفات واجبه که آیا صفتی داره و اگر بله چه صفاتی؟ اینم اینجوریه که چون واجب علت هستی بخشه باید صفات معلول رو به اندازه ی اون یا بیشتر داشته باشه. این بحثو با مثالی که یه آدم یه کامپیوتر میسازه که با سرعت محاسبه میکنه اما خود آدم نمیتونه این کارو بکنه قاطی نکنین، چون آدم علت هستی بخش نیست و مواد ساخت کامپیوترو جم کرده و این خاصیت تو اتحاد اون مواده. نشون به اون نشون که با مواد دیگه نمیتونه این کارو بکنه. حالا یه سری صفات وجود دارن و یه سری از نبود صفت درست میشن.مثال معروفش هم روشنایی و تاریکیه. واجب باید صفات وجودی رو بزرگتر مساوی مخلوق داشته باشه. حالا این که کدوم صفات وجودیه بحث مفصلیه. تا اینجا اگه کسی مشکلی داره بگه.
حالا یا یک واجب داریم یا چند تا. اگه واجب ها بی صفت باشن همه عین هم میشن و یه واجبن. اگه هر کدوم یه صفت داشته باشن از اون جایی که واجب ها بسیطن هستی واجب یک عین صفتش که صفت یک باشه میشه و هستی واجب دو عین صفتش ینی صفت دو و... . با توجه به این که ما یک هستی بیشتر نداریم همه صفت ها عین هم میشن و باز یه واجب میمونه. اگه هر واجب چن صفت داشته باشه واجب یک عین صفات یک و دو و سه میشه و این صفات عین هم که باز همه صفات و ذات یکی میشن وحالت قبلی میمونه. ینی هر کاری کنیم به یه واجب بیشتر نمیرسیم. :) :)
بحث بعدی که مطرح میشه صفات واجبه که آیا صفتی داره و اگر بله چه صفاتی؟ اینم اینجوریه که چون واجب علت هستی بخشه باید صفات معلول رو به اندازه ی اون یا بیشتر داشته باشه. این بحثو با مثالی که یه آدم یه کامپیوتر میسازه که با سرعت محاسبه میکنه اما خود آدم نمیتونه این کارو بکنه قاطی نکنین، چون آدم علت هستی بخش نیست و مواد ساخت کامپیوترو جم کرده و این خاصیت تو اتحاد اون مواده. نشون به اون نشون که با مواد دیگه نمیتونه این کارو بکنه. حالا یه سری صفات وجود دارن و یه سری از نبود صفت درست میشن.مثال معروفش هم روشنایی و تاریکیه. واجب باید صفات وجودی رو بزرگتر مساوی مخلوق داشته باشه. حالا این که کدوم صفات وجودیه بحث مفصلیه. تا اینجا اگه کسی مشکلی داره بگه.