اعتقادات ِمذهبی

[سپیده.]

سلام.
به شخصه(همونطور که بیشتر ِما اینطوری فکر میکنیم) همیشه فکر میکردم اعتقادات ِمذهبی ِانسان مربوط به روح میشه؛
تا اینکه چند روز پیش که درباره ِی این موضوع با دوستم بحث میکردیم گفت مقاله ای خونده با این مضمون:
فردی که تومور ِمغزی داشته و برای ِدرمان، قسمتی از مغزش برداشته شده ، اعتقادات ِدینی ـش عوض شده!
شما درباره ِاین موضوع چیزی شنیدید یا خوندید؟ اگه آره لطفا" منبع معرفی کنید.
اگه کسی اطلاعات داره ممنون میشم در اختیارمون بذاره. :)

×دوستان کسی منبعی مدنظرش نیست؟

 

[swz]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

این اعتقادات سرچشمه روحی روانی داره خب
ولی باید یه جا ذخیره شه دیگه
اینا از دانسته ها و شنیده های انسان سرچشمه میگیره قطعا
که توی مغز و اینا ثبت میشه

من هم دوست دارم در این مورد بدونم :)

 

[سپیده.]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

این اعتقادات سرچشمه روحی روانی داره خب
ولی باید یه جا ذخیره شه دیگه
اینا از دانسته ها و شنیده های انسان سرچشمه میگیره قطعا
که توی مغز و اینا ثبت میشه

من هم دوست دارم در این مورد بدونم :)

خب پس اینکه میگن "روح ِآدم مثل ِلوح ِسفیدی میمونه که اعمال ِما رو ثبت میکنه" و اینکه "اگر در تصادف بخشی از بدنمون دچار ِنقص بشه احساس نمیکنیم بخش از هویتمون -که از روح نشات میگیره- از بین رفته" چی؟
از این دوتا میشه نتیجه گرفت که حتی اگه جسم هم دگرگون بشه اعتقادات ِمذهبی ِما که مسبب ِرفتارُ اعمالمونه روی ِروح تاثیر داشته ،پس نباید با از دست رفتن ِبخشی از مغز اعتقادات ِمذهبی عوض بشه.
اینکه بعد از مرگ جسد ِما تجزیه میشهُ روحمون جدا میشه چی؟یعنی اعتقاداتمونُ با خودمون نمی بریم؟

 

[swz]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

خب پس اینکه میگن "روح ِآدم مثل ِلوح ِسفیدی میمونه که اعمال ِما رو ثبت میکنه" و اینکه "اگر در تصادف بخشی از بدنمون دچار ِنقص بشه احساس نمیکنیم بخش از هویتمون -که از روح نشات میگیره- از بین رفته" چی؟
از این دوتا میشه نتیجه گرفت که حتی اگه جسم هم دگرگون بشه اعتقادات ِمذهبی ِما که مسبب ِرفتارُ اعمالمونه روی ِروح تاثیر داشته ،پس نباید با از دست رفتن ِبخشی از مغز اعتقادات ِمذهبی عوض بشه.
اینکه بعد از مرگ جسد ِما تجزیه میشهُ روحمون جدا میشه چی؟یعنی اعتقاداتمونُ با خودمون نمی بریم؟

والا نمیدونم :)

 

[mysterious queen]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

شما اول مقاله رو بذارید منبع ش رو که بفهیم موثق هست آیا؟!
اون موقع می شه در موردش بحث کرد.
چون الان دارید در مورد چیزی حرف می زنید که صحت ش مشخص نیست.

 

[hamidreza96]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

خوب در اینکه دین و مذهب ریشه در فطرت و روح انسان داره شکی نیست اما نمیشه اینکه انسان با عقل و فکرش چیزی رو قبول میکنه رو کتمان کرد

 

[كياناز]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

اعتقادات مذهبي در طول زندگي و با تجربه و ياد گيري شكل ميگيرن و تكامل پيدا ميكنن ديگه نه؟!
اموخته ها و مهارت هاي مختلفي هم كه ما در طول زندگي بدست مياريم در مغزمون ثبت ميشن درست؟!
پس با برداشتن بخشي از مغز ممكنه- گفتم ممكنه چون منبع شما موثق نبود- قسمتي از اعتقادات مذهبي عوض بشن و از بين برن.
در رابطه با روح هم بايد بگم كه من فكر ميكنم فعاليت هاي مغزي و كلا چيزايي كه تو مغزمون ميگذره بر روحمون تاثير ميذاره پس اعتقادات مذهبي هم بر روح تاثير ميذارن.
يه جورايي دقيقا حرف ِ صبا شد!

يا اصلا ميتونيم اينطوري بگيم كه روح ِ ما دقيقا يه كپيه كامل از جسممونه؟!يا برعكس~ جسم ِ ما يه كپيه كامل از روحمونه؟!
پس در اين صورت هريك از طرفين اسيب ببينه، متقابلا طرف ِ مقابل هم همون اسيب رو ميبينه...

 

[ShapoorII]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

همین طور که نمیشه بحث کرد و تز بافت پایه و بنیان دانش بر شواهد تجربی ، تفکر خردگرایانه و انتقادیه
نخست باید ببینیم اون گروه پژوهشی که این مقاله ر داده ب لحاظ علمی معتبرن یا نه + بر پایه چ شواهد و مدارکی نظر دادن آیا معتبره؟ شاخصای پراکندگی پایینن؟ دیتای مربوطه تو کرانهای پایین یا بالا نیست؟

تومور سلول سرطانیه و جایگزین سلولای عادی بدن نمیشه تا جایی که من میدونم حدود 90% تومور برمیدارن بقیه ـش با پرتو درمانی و دارو درمانی حذف میشه و کلا جراح آسیبی به مغز بیمار نمیزنه آخه اگ بخشی از مغزش برداشته بشه تو خوش بینانه ترین وضعیت بیمار فلج میشه یا یکی از حواسشُ از دست میده

متاسفانه مقالات شبه علمی تو اینترنت داره رواج پیدا میکنه

 

[crazyboy]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

حذف

 

[سپیده.]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

آخه اگ بخشی از مغزش برداشته بشه تو خوش بینانه ترین وضعیت بیمار فلج میشه یا یکی از حواسشُ از دست میده

اطلاعِ دقیقی از عمل تومور برداری ندارم ،اما دیدم کسیُ که تومور داشت و بعد از عمل که دیدمش تقریبا" هیچ درکِ هوشیارانه ای از محیط نداشت!اما خُب هم میدید هم میشنید هم میتونست راه بره،هیچکدوم حواس پنجگانه ـشو از دست نداده بود. گفتن این بخاطر آسیب بخشایی که تو عمل مجبور شدن از سرش بردارنه. دقیق نمیدونم اما.

تعریف شما از روح چیه ؟
روح همون روانه و روان انسان هم از فعل و انفعال مغزی حاصل میشه!
خب الان کجاشو مشکل دارید ؟

منظورتون اینه که تمایزی بینِ عملکردِ روحُ جسم وجود نداره؟خُب پس چه نیازی به وجودُ روح هست؟ فعلُ انفعالاتِ مغزی عمل میکنه دیگه.

 

[11phantom]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

.

 

[ShapoorII]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

بحث سر روحه؟
اولا اگ از جنبه دینی بخواید بحث کنید تو قرآن گفته شده: "از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امور پروردگارم است" همین. دیگه این مزخرافتی ک ی عده از خودشون درمیارن و بعدم میچسبونن به دین و خدا و پیغمبر همه دری وریه بعلاوه اصلا منطقی نیست ک چون تو قرآن وجود روح ذکر شده پس نیازی ب اثباتش نداریم حالا! این فروم جای این جنبه بحث نیست
روح چیزیه ک جنبه مادی نداره شاید تأثیری بر دنیای مادی داشته باشه شاید اصن اونجوری ک ما تصور میکنیم نباشه یا اصن چیزی ب اسم روح وجود نداشته باشه از دید علمی ما دلایل کافی برای اثبات یا رد روح نداریم و شاید فقط ی مدل خیلی قدیمیه برای توجیه برخی نارساییهای اصول پذیرفته شده و ناشناخته های رفتاری
درهرصورت ذهن انسان درک درستی از بعضی چیزا نداره و بعضی دیگه ر اصن درک نمیکنه شاید ی روزی ب درک کافی برسیم

دیدم کسیُ که تومور داشت و بعد از عمل که دیدمش تقریبا" هیچ درکِ هوشیارانه ای از محیط نداشت!اما خُب هم میدید هم میشنید هم میتونست راه بره،هیچکدوم حواس پنجگانه ـشو از دست نداده بود. گفتن این بخاطر آسیب بخشایی که تو عمل مجبور شدن از سرش بردارنه.

بله موارد اینچنینی زیاد هست ولی این وضعیت ناشی از خطا حین جراحیه ک تصادفا بخشی آسیب میبنه و بستگی داره کدوم بخش آسیب ببینه اگ هیچکدوم از لوبهای مخش آسیب ندیده باشه حواسش م دچار مشکل نمیشه منظورم چیز دیگه ای بود ک درست نگفتم اینکه ی نفر بر اثر جراحی بخشی از مغزش آسیب ببینه و بعد جراحی تغییری تو اعتقاداتش پیش بیاد از نظر علمی چیزیُ اثبات نمیکنه قبل از اون باید اثبات کنیم این تغیر بر اثر آسیب مغزیش بوده و بخاطر جنبه اخلاقی قضیه آزمایش علمی تو این مورد یجورایی غیر ممکنه مگه ی روش خلاقانه ابداع بشه ک هم علمی باشه و هم اخلاقی


بحث بر سر وجود، چیستی و جایگاه روح درحال حاضر با نگرش علمی قابل طرح نیست چونکه اطلاعات و تجربیات کافی و قابل اطمینان نداریم تمامی گفته ها مربوط ب ذهنیته و جنبه عینی نداره اساس بحث مربوط ب فلسفه ـست

 

[si_ir]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

خوب منم قبول دارم . اين كه ميگن اعتقادات مذهبي ريشه تو روح ادم دارن و ازبين نميرن و تو روح انسان ثبت و ضبط ميشه پ چرا
تو اين مقاله كه دوستمون خونده اينطوري نوشته ؟؟؟؟؟؟؟
البته يه چيزيم هس ها ادم تا چيزي رو با عقل قبول نكنه بهش عمل نميكنه پس حتما يه جايي تو ذهنون بايد دينمونو قبول كرده باشه

 

[sade shode]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

ببین فکر کنم شاید اون تومور توی قسمت عواطف و احساسات مغزش هم رسوخ کرده بوده...اخه خیلی تاثیر داره وقتیکه یک کم کم و زیاد میشه یک هرمون باعث میشه طرف افسردگی بگره...شاید به قسمت استدلال هاش یا چیزهایی که برای خودش قبلا پذیرفته بوده (تو قسمت عواطف)اسیبی رسیده...

 

[August McJoseph]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

Why We Believe in Gods - Andy Thomson - American Atheists 09​

مرتبط بود :د

 

[Beyond the Sky]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

از نظر من اعتقادات ما مربوط به دیده ها،شنیده ها،حرف خانواده،رفتار اطرافیان و محیط زندگیه.
چون مغز باعث تصمیم گیری و فرمان میشه و به تمام اعتقاد و نظریه هامون مربوط میشه.
حتی یه مطلب علمی خوندم که نوشته بود:
یه نفر تصادف میکنه و دچار فراموشی میشه.اطرافیانش هم میگفتن اعتقاداتش و عادت هاش به طور کلی تغییر کرده

 

[August McJoseph]

پاسخ : اعتقادات ِمذهبی

چند روز پیش به یه مقاله ی برخوردم که بنظرم یکمم به این مرتبطه، بخونید شاید براتون جالب باشه:


با کشف قسمت‌هایی از مغز که مسئول احساس معنویت و تعالی است ،‌ مرز بین مغز جسمانی و روح بشر کم‌رنگ می‌شود. آیا این کشف می‌تواند جدال قدیمی علم‌گرایان و معنویت‌گرایان را در رابطه روح و جسم پایان بخشد؟ بهنوش خرم‌روز:‌ در طول تاریخ علم و فلسفه، اغلب مغز علمی را از مفهوم معنویت و روح جدا می‌دانسته‌اند. تا جایی که علم‌گراها عملکردهای انسان را به مغز نسبت می‌دادند و معنویت‌گراها وجود روحی جدا از جسم را مسلم می‌دانستند. اما مطالعات جدید این مرز را برداشته‌اند.

به نظر می‌رسد حتی مسئول احساس تعالی و معنویت هم،‌ قسمت‌های خاصی از مغز باشد، چرا که مطالعه جدیدی در ایتالیا برای اولین بار نشان داده که برداشتن قسمت‌های خاصی از مغز،‌ می‌تواند احساس آرامش درونی را بالا ببرد.

به گزارش نیچر، عصب‌شناس شناخت‌گرایی به نام کازیمو یورگسی از دانشگاه یودین به اتفاق همکارانش مطالعه‌ای را بر روی افرادی که مبتلا به تومور مغزی بودند انجام دادند تا احساسات آن‌ها را قبل و بعد از عمل برداشتن تومور بررسی نمایند.

طی سه تا هفت روز بعد از جراحی، کسانی که در قسمت پشتی مغز، در قشر آهیانه تومور داشتند، احساس تعالی بیشتری را گزارش کردند. اما در مورد بیمارانی که در قسمت‌های جلویی مغز تومور داشتند، چنین احساسی را گزارش نکردند.

به گفته یکی از همکاران مطالعه،‌ سالواتوار اگلیوتی که او هم عصب‌شناس شناخت‌گرا در دانشگاه اسپینزای رم است،‌ احساس تعالی همیشه با فیلسوف‌ها و فلسفه همراه بوده و این اولین باری است که یک مطالعه علمی این قدر به این مفهوم نزدیک می‌شود. وی می‌افزاید:‌ «ما به سراغ یک پدیده پیچیده رفته‌ایم که به نظر می‌رسد جوهر انسانیت و جزیی از بشر بودن است.»

این پژوهشگران دو بخش از مغز را شناسایی کرده‌اند که وقتی تخریب می‌شوند، احساس معنویت در فرد بالاتر می‌رود:‌ یکی سمت چپ قسمت تحتانی لوب آهیانه و دیگری سمت راست شکند زاویه‌ای. این دو قسمت که در بخش‌های پشتی مغز قرار دارند،‌ مسئول ادراک ما از بدن‌هایمان در ارتباط فضایی با دنیای خارجی هستند. به گفته این پژوهشگران،‌ نتایج مطالعه آن‌ها ارتباط بین تجربه عرفانی و معنوی و احساس جدا شدن از جسم را تایید می‌کند.

پژوهشگران دو بخش از مغز را شناسایی کرده‌اند که وقتی تخریب می‌شوند، احساس معنویت در فرد بالاتر می‌رود:‌ یکی سمت چپ قسمت تحتانی لوب آهیانه و دیگری سمت راست شکند زاویه‌ای.

یورگسی در این باره می‌گوید: «شگفت‌انگیزترین قسمت ماجرا، سرعت تغییر بود. کشف ما نشان می‌دهد برخی رگه‌های شخصیتی پیچیده از آن چه تاکنون خیال می‌کردیم ساده‌تر هستند.»

علم معنویت

در این مطالعه با ۸۸ بیمار مبتلا به تومور مغزی در ناحیه‌های متفاوتی از مغزشان، مصاحبه شده است. از این افراد، ۲۰ نفر تومور خوش‌خیم داشتند و در عمل جراحی هیچ بخشی از مغزشان برداشته نشد. همه این ۸۸ نفر قبل از عمل جراحی خود در مورد عقاید و عادات مذهبی شان مورد مصاحبه قرار گرفتند و سپس به یک سری سوال بله یا خیر جواب دادند که میزان احساس معنویت را در آن‌ها ارزیابی می‌کرد. این سوال‌ها که در یک پرسشنامه تنظیم شده بودند، سه مولفه مهم احساس تعالی را می‌سنجیدند:‌ گم کردن خود در یک لحظه، احساس ارتباط و اتصال با سایر افراد و طبیعت، و اعتقاد به یک قدرت برتر.

برای مثال: "من گاهی آن‌قدر مسحور کاری که انجام می‌دهم می‌شوم که در یک لحظه احساس گم شدن می‌کنم،‌ انگار از زمان و مکان جدا شده باشم". و یا: "من گاهی احساس می‌کنم آن‌قدر به طبیعت متصلم که حس می‌کنم همه چیز بخشی از یک موجود زنده است و از هم جدا نیستند".

سپس پژوهشگران به دقت قسمت‌هایی از مغز بیمار که طی عمل جراحی از بین رفته بود را مشخص کردند.

مطالعات قبلی نشان داده بودند که قسمت‌های گسترده‌ای از مناطق لوب‌های پیشانی و آهیانه‌ای مغز با اعتقادات مذهبی مرتبطند. اما معنویت و احساس تعالی دقیقا به همان مناطق مربوط نیست. در گذشته هم عصب‌شناسان دیده بودند که برخی بیماران بعد از آسیب مغزی دچار تغییر در احساس معنویت می‌شوند اما همیشه از آن فاصله گرفته بودند و به آن نپرداخته بودند.

ریک وندن‌برگ عصب‌شناس دانشگاه لیون در بلژیک در مورد این مسئله می‌گوید:‌ «ما همیشه از این تغییر فاصله گرفتیم، نه به این دلیل که اهمیتی ندارد، بلکه به این دلیل که خیلی شخصی و خصوصی است.» به اعتقاد وندن‌برگ،‌ این مطالعه جدید بسیار جذاب است اما مانند اغلب مطالعات پیشگام،‌ سوالات فراوانی را بدون جواب می‌گذارد. به نظر او باید این نتایج را با احتیاط تفسیر کرد چون احتمال این که مسئله‌ای مثل معنویت را بتوان تنها در دو قسمت مغز جای داد خیلی کم است.

اندازه‌گیری دشوار

احتمالا دشوارترین قسمت این مطالعه،‌ نحوه اندازه‌گیری احساس تعالی بوده است. به گفته ریچارد داویدسون، عصب‌شناس دانشگاه ویسکانسین مادیسون،‌ خیلی مهم است که بدانیم این مطالعه بر پایه تغییراتی در اظهارات شخصی افراد صورت گرفته است که گاهی موارد عجیب و غریبی هم در آن‌ها وجود دارد. وی می‌افزاید:‌ «در آینده این مسئله مهم خواهد بود که چرا آسیب قشر لوب آهیانه مغز باعث تغییر در این مقیاس می‌شود.»

وندن‌برگ نیز در این باره می‌گوید: «احساس تعالی یک مفهوم انتزاعی است و افراد نسبت به معانی کلمات نگرش‌های متفاوتی دارند.» به اعتقاد وی، ‌استفاده از گزارش‌های فردی بیماران همیشه راه دقیقی نیست. از این دیدگاه، برای ارزیابی معنویت و احساس تعالی در مطالعات بعدی، استفاده از رفتارهای خاص و افکار و احساسات مخصوصی که این رفتار را شکل می‌دهند،‌ ‌گام بعدی خواهد بود.

خود یورگسی می‌خواهد در مطالعات آینده سایر جنبه‌های معنویت را بررسی کند و ببیند که این تغییرات برای چه مدتی در بیمار باقی می‌مانند. وی همچنین می‌خواهد قسمت‌های کشف شده مغز در این مطالعه را در مغز افراد سالم تحریک کند و ببیند می‌توان از این طریق، تغییرات فوری در احساس تعالی افراد ایجاد کرد یا نه. به اعتقاد وی روزی خواهد رسید که بتوان با تحریک بخش‌های خاصی از مغز بیماران عصب‌شناختی یا روان‌شناختی، احساس تعالی و معنویت را در آن‌ها افزایش داد.

بنمایه : مجله ی علمی Nature :

http://www.nature.com/news/2010/100210/full/news.2010.66.html

یرای آگاهی بیشتر در زمینه های مرتبط میتوانید مقالات زیر را بخوانید :

http://www.nature.com/news/2004/041206/full/news041206-10.html

http://www.iprfinc.com/brian4.html

http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/19834368

http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/17961052