یه جمله اشک آور

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع کیانا
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : یه جمله اشک آور

هر جلسه حضورغیاب میکرد تا بله اش را بشنود؛
استاد، عاشق شاگردش شده بود...
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

مردن چقدر حوصله میخواهد بی آنکه در سراسرعمرت یک لحظه یک نفس بی حس مرگ زیسته باشی
قیصرامین پور
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

برايش مينويسم دوستت دارم... ميدانم که نميداند ولي ميدانم که ميخواند! :-<
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

خدایا!

قفس تنگ شده است برایم...

یا بالم را بچین

یا در را باز کن...!

دیگر توانــــی برای مقابله نیست....:|
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

دوستت دارم :(

(اگه اینو ازش بشنوم اشکم در میاد =(( :-<)
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

دلخوشم باغزلی تازه،همینم کافیست
@تومرا بازرساندی به یقینم،کافیست
@ قانعم بیشترازاین چه بخواهم ازتو
@گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست
@گله ای نیست،من وفاصله هاهمزادیم
@گاهی ازدورتوراخواب ببینم کافیست@@/
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :
او یقینا پی معشوق خودش می آید
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود
مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد
عشق قربانی مظلوم ” غرور ” است هنوز . . .
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

هنوز برایش می نویسم.... :-<
درست شبیه پسرکی نابینا که هر روز برای ماهی قرمز مرده اش غذا می ریزد.
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

پرسید : ناهار چی داریم مادر ؟

مادر گفت : باقالی پلو با ماهی

با خنده رو به مادر کرد و گفت :

ما امروز این ماهی ها را می خوریم

و یه روزی این ماهی ها ما را می خورند

چند وقت بعد ..عملیات والفجر 8 ...

درون اروند رود گم شد ...

و مادر تا آخر عمرش ماهی نخورد .....
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

آرامتر تکانش دهید...مرگ مغزی شده...باید زودتر دفن شود...چیزی برای اهدا هم ندارد...
"احساسم" است...تا همین دیروز زنده بود...خودم دیدم،کسی لهش کرد...!
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

شنیدن جمله ی زندگی چقدر جالب است از زبان کسی که از نه ماهگی یتیم است
آیا واقعا من هم سختی کشیده ام؟؟؟ :-<
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

جلوی بعضی از خاطره ها باید نوشت : آرام به یاد آورده شود.....خطر ریزش اشک :((
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

رفت و گفت شاید برگردم...... =((
رفتنش به کنار شایدش دلم را سوزاند....
 
پاسخ : یه جمله اشک آور


" عیبی نداره مهم نیست "
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

ازت متنفرم!!
 
پاسخ : یه جمله اشک آور

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

ببرم بخوابانمش!

لحاف را بکشم رویش!

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم،

وسط گریه هایش بگویم:

غصه نخور خودم جان!

درست می شود!درست می شود!

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!
 
Back
بالا