کل کل کردن!

[mehrnoosh kamali]

خوب من خودم خیلی خاطره از کل کل کردن دارم از کل کل کردن با معلم تا فوتبال و ...
سابقه داشته که نیم ساعت از زنگ رو سر این بذاریم که اگه تو اینه مقعر جسم بین راس و کانون باشه تصویر داخل اینه اس یا پشت اینه!
البته معلم می گف داخل اینه!
شما هم خاطره هاتون رو در این باره بگین!

 

[G.MM]

پاسخ : کل کل کردن!

خب من کل کل خیلی میکنم
بیشتر بحثامم راجبه فوتباله
وقتی میبینم دارم کم میارم سریع میگم نظرت اصلا برام مهم نیس برو بجهنم
البته طرف هم بیخیال میشه [-(
کلا تو کل کل خیلی حرص میخورم
و تا جایی که یادم میاد فقط برای دو نفر شکستو اعتراف کردم
یادش بخیر با یکی از بچه های این سایت چقدر دعوا میکردم

 

[نارمیلا]

پاسخ : کل کل کردن!

ما روزگارمون سر کل کل با معلما رفت :)

 

[shatoonak]

پاسخ : کل کل کردن!

بعضی آدما خیلی زود نسبت به حرفای اطرافیان جبهه گیری میکنند خب من این جور آدمی نیسم ولی اگه حرفی منطقی نباشه کل کل میکنم تا طرف قانع شه...
برای امتحانا صندلیا رو قاعدتا توی سالن میچنند ،وقتی شماره صندلیمو پیدا کردم رفتم بشینم که متوجه شدم صندلیم دقیقا جلوی در یه کلاس قرار گرفته...اول خیلی عصبانی شدم بعد رفتم طرف ناظم که جریانو بهش بگم.
من:به این حالت.... خانوم چرا صندلیه منو اینجا گذاشتین؟؟
ناظم :مشکلیه؟؟
من:خب آره نمیگین مراقب میخواد بره تو کلاس اشکال بچه هارو برطرف کنه؟؟
ناظم: واسه چی بره تو کلاس؟؟
من:خب بچه ها بالاخره مشکل پیدا میکنند!!
ناظم:تو کلاسو یه نگا بنداز...ببین اصن دانش آموز میبینی؟؟
من:یه نگا انداختم دیدم راس میگه بعد به این حالت در رفتم از صحنه...
ناظم: X-(خدا هممونو عاقبت به خیر کنه!!
البته اینجا منطقی نبودم به همین دلیل خیلی شیک ضایه شدم!!

 

[AGHA ALEX]

پاسخ : کل کل کردن!

يه بار سال اول دبيرستان!
اوبين جلسه هندسه با خانوم ا.ش!
تازه هندسه اقليدوسيرو شروع به تدريس كردند!
بعد من باهاشون انقدر سر نقطه كل كل كردم كه گفتن:
گمشو بيرون كلاس و بشين هندسه خودتو بنويس!لازم نكرده هندسه ي اقليدوسي بخوني!
خلاصه نامرد اولين جلسه مارو انداخت بيرون!

 

[Męłõdï]

پاسخ : کل کل کردن!

اوه اوه !!!
من كه يه بار اينقد با يه معلم دعوا كردم كه نزديك بود گريه بشه!!
اخه من كلا زبون درازم بعد معلما نميتونن جوابمو بدن ضايه ميشن!
سوم راهنمايي يه معلم رياضي داشتيم خيلي بين ما فرق ميزاشت !! :/
منم هميشه شاگرد اول بودم ولي اين با يكي ديگه خيلي خوب بود.
خلاصه هفته اخر گفت : باهام درباره مشكلاتم حرف بزنين!!
منم از خدا خواسته خيلي سربسته همه رو گفتم !!
اونم خيلي ناراحت شد و انكار كرد بعد من وارد مرحله ي تخصصي شدم و رك و بي حاشيه حالشو گرفتم!!
بعد همه همكلاسي ها هم طرفداريمو كردن و خلاصه كلاس ريخت بهم!!
معلمه هم گفت : اگر حتي مستمرتو 0.25 صدم كم داشته باشي بهت نميدم !!
ولي من با تلاش فراوان همه رو 20 شدم و طبق معمول يك معكم ديگه توسط من ضايه شد!!!!!

 

[Nafas 21]

پاسخ : کل کل کردن!

من خيلي خيلي كل كل مي كنم
يكيش مربوط به پارسال بود
راننده ي سرويسمون خيلي سيگار مي كشيد و وقتي مي رفتيم تو سرويسش لباسامون بو گند مي گرفتم منم چون رو اين خيلي حساس بودم از عصبانيت درو به شدت مي كوبيدم بهم
خلاصه يه روز يه عالمه با هم دعوا كرديم جلو مدرسه آخرشم من دست از اين كار برنداشتم و آخرش اون دره خراب شد
دوم راهنمايي هم نمي دونم سر چي با يه بچه ها دعوامون شد منم دفتر ادبياتشو از وسط جر دادم در حالي كه هفته ي بعدش امتحان داشتيم
خلاصه يه عالمه هم ديگرو زديم البته من بيشتر زدمش و يه سيلي زدم تو صورت يكي از بچه ها كه داشت بهمون مي خنديد
بچه بيچاره سكته كرد
از اون روز هيچ كس جرعت دعوا و كل كل با من رو نداره و اگه كسي خواست با من دعوا كنه اول وصيت نامه مي نويسه...

 

[pekhpekhmandi]

پاسخ : کل کل کردن!

ما یه روز با معلممون کل کل کردیم دیگه داشت حنجرشو‍‍‍ باره میکرد.........دیگه گفتیم تلف میشه اخر سالی بی معلم میشیم...هیچی دیگه باهاش کنار اومدیم............ولی ما اون روشو دیدم بالاخره!

 

[fitmal]

پاسخ : کل کل کردن!

کل کل نمیدونم چرا ولی کلا تو ذاتمه روزی 2و3 تا میکنم
اقا هیچی یه روز ما داشتیم از مدرسه میومدیم یکی داشت اشغال میوه های میوه فروشیشو خالی میکرد تو جوب منم عصبانی شدم گفتم چه وضعشه گفت جلو مغازمو دوس دارم منم هی ادامه دادم و اینا اونم هی میگفت به تو ربطی نداره اخرش یه پلیس داشت با ماشینش از اونجا رد میشد منم گفتم به نظر شما درسته شهروندان یه همچین کارایی بکنن دیگه هیچی دیگه پلیسه هم باهاش دعوا کرد مجبور شد اشغالاشو ب جمعه از تو جوب ولی یک نگاهی بهم کرد ...