لهجه ناب قزوینی

  • شروع کننده موضوع
  • #1

mojtaba rajabi

کاربر فعال
ارسال‌ها
28
امتیاز
85
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی قزوین
شهر
قزوین
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مدیریت اجرایی
هر گوشه ای از این خاک مردم به یه زبانی صحبت میکنن بعضی جاها هم زبان ثابته و گویشها (لهجه ها) متفاوته. قزوین یکی از جاهاییه که زبانهای فارسی-ترکی-تاتی با هم برخورد میکنن. در این گویش از این زبانها لغاتی وجود داره که البته سهم فارسی بیشتره. در این تاپیک میخوام با گویش شیرین قزوینی آشناتر بشیم
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

mojtaba rajabi

کاربر فعال
ارسال‌ها
28
امتیاز
85
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی قزوین
شهر
قزوین
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مدیریت اجرایی
پاسخ : لهجه ناب قزوینی

1-در لهجه قزوینی اساس بر صحبت کردن سلیس و لغات ساده س. در این گویش گفتار به نوشتار شبیهه یعنی شکستگی در کلمات به ندرت دیده میشه. مثلا شما در لهجه تهران میگی: نمیدونم ولی در لهجه قزوین میگی نَمِدانم که شباهت زیادی به نمیدانم داره.
2-در لهجه قزوین ضمایر ملکی به درستی ادا میشن: م ت ش مان تان شان. مثلا:خودشان شما رَ دیدنتان یعنی آنها شما را دیده اند
3-در لهجه قزوینی به ندرت کلمات با کسره شروع میشن و بیشتر با فتحه شروع میشن. در مورد اکثر افعال همینطوره مثلا شما میگی: نَمِدانم(نمیدانم) نَمِرِم(نمیروم) نَمُخوری(نمیخوری) و ...
4-تکیه کلام لهجه قزوینی اصطلاح "دیَه" هست به معنای "دیگر". به اینصورت که شما میگی: نَمِخام دیَه (با تاکید میگی نمیخواهم). این اصطلاح جایگاه شگرفی در این گویش داره. افرادی که به این زبان میخوان مسلط بشن باید از این اصطلاح در انتهای جمل بیشتر استفاده کنن.

مثال1:
دیروز رفتَه بودیمان آسِد جمال. روضَه بود. جاتان خالی. باقر نا(باقر و بستگان یا دوستان) رَم( را هم) دیدیمان. برگشتَنا(هنگام برگشت) گُفتن بریمان خانَه حُسُن نا. گفتیمان باشَد.

مثال2:
مَرکَه(مرتیکه) مِگَد(میگوید) ماخای باخا (میخواهی بخواه) نَمِخای نخا(نمی خواهی نخواه). تو بیجا مُکُنی(میکنی) همچِن(اینچنین) حرفی رَ(را) مِزَنی(میزنی). مَملَکت گانون(قانون) دارَد دیَه
 

Parinaz.

پری‌ناز
ارسال‌ها
1,932
امتیاز
9,953
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قزوین
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
آزاد تهران جنوب
رشته دانشگاه
طراحی لباس
پاسخ : لهجه ناب قزوینی

کلیدی ترین نکته ای که از قزوینی یاد گرفتم: مصدرهای جویدن و دویدن رو هرگز به صورت جوییدن و دوییدن )joeedan-doeedan) به کار نبرید که غلط اندر غلط است. :D
مثلا الان بخوایم دویدن(یا همون دوییدن) رو صرف کنیم میشه:
davidam - davidi - david
davidim - davidid - davidand
که خب این همون زبان رسمی و نوشتاری فارسی هست. ولی مورد قابل توجهش تو فعل امرشه : beddav - naddav با تشدید روی دال و تلفّظ کاملِ واو !
اصلا نمیشد این نکته رو نگم:-"

بعد یه سوال
مضارعش میشه دارَد مِدَوَد؟ یا دارَد مِدَّوَد؟ یا اصن چیز دیگه؟!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

mojtaba rajabi

کاربر فعال
ارسال‌ها
28
امتیاز
85
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی قزوین
شهر
قزوین
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مدیریت اجرایی
پاسخ : لهجه ناب قزوینی

اولا در مورد جویدن باید بگم که در قزوینی ناب میگن: جاویدن
ثانیا: در مواردی کلماتی مثل دویدن مشدّد میشن. مِدَّوَد(میدود)-مِکَّنَد(می کَنَد)-مِجَّد(میجهد)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

mojtaba rajabi

کاربر فعال
ارسال‌ها
28
امتیاز
85
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی قزوین
شهر
قزوین
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مدیریت اجرایی
پاسخ : لهجه ناب قزوینی

همه میدانیم که در هر زبان و گویشی مجموعه ای از لغات در کنار دستورالعمل استفاده از اون لغات اساس زبان رو تشکیل میده. در گویش قزوینی هم همینطوره. نمیشه لغات رو بدون در نظر گرفتن دستور زبان بکار برد. از طرفی دستورالعمل تنها هم بدون لغات و اصطلاحات خاص این گویش لطفی نداره و فقط یک لهجه س.
با در نظر گرفتن مفاهیم فوق درس امروز رو آغاز می کنیم:
در گویش قزوینی اضافه ملکی بصورت مقلوب(برعکس-سر و ته) بکار میرود. ابتدا مضاف الیه به همراه ضمیر ملکی و بعد مضاف می آید. پس:
زبان فارسی: مضاف-کسره اضافه-مضاف الیه
گویش قزوینی: مضاف الیه-فتحه(به نمایندگی از را)-مضاف-ضمیر ملکی

مثال:
زبان فارسی: پسر نادر را دیدم
گویش قزوین: نادرَ پسرشَ دیدم
 

maleck :)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,442
امتیاز
31,698
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه گیلان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
یه موردم هس در باب کیییی و اییی
مثلا "ای بابا نمیشه که" میشه: "اییییی نَمِشد کیییی"
 

Su Señor

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
327
امتیاز
1,162
نام مرکز سمپاد
شهید بابائی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
0000
گزویناها ساعته این جوری موخانن
۴۵: ۲ مشد ساعت سه یه ربع کمس
 
بالا