کاش یچیزی بود که همه مدرسه ها داشتن ولی متاسفانه مدیر ما حتی اردو هم به زور سالی یبار میبرتمون خوش به
حالتون واقعا حتی نه تنها فرز ۱ بلکه بقیه مدارس تیزهوشان هم خیلی چیزا رو تجربه کردن که ما حتی از یه متری اون هم رد نشدیم دوره دوم هم همچین چیزیه
ما رو هم اردو نبردن
این یکی یکم بحثش جداست، سرود و حلقه و کارگاه خیلی مربوط به مدیریت فعلی مدرسه یا قبلی ها نیست، کارگاه هنری از ۱۶ سال پیش هست و البته قبلش به اسم دیگه ای بوده..
همه بچه های مدرسه اون رو به شکل یه میراث میبینن از فارغ التحصیلای قبلی..
روند کار اینجوریه که بچه های یازدهم اون سال
یه سری مجوز میگیرن که توی مدرسه یک سری خوراکی بفروشن، که این خوراکی ها مقداری سود روش داره.. یا مثلا توی آمفی تئاتر مدرسه کارتون میذاشتن و بلیط سینما بعد مدرسه میفروختن.. سر جمع مقدار زیادی پول جمع میشد[این از هزینه های مالی]
حالا بچه ها از اول مهر یه سر گروه انتخاب میکنن برای کل کارگاه که حتی یه دفترچه داره که از اولین کارگاه تا الان مسئول های کارگاه توش توضیحات نوشتن
و بعد سر گروه های اجرا های دیگه رو انتخاب میکنن بچه ها مثل آواز و سرود و میکاپ و مسئول های اتاق فرمان و مسئول تدارکات و دکر و تئاتر ها
و بعد هر کدوم از بچه ها که سر گروه ان اعلامیه میزنن برای تست ورود به اون گروه که بچه ها بیان و تست بدن
بعد در نهایت هر گروه با بچه های خودش یک اجرا یا چند اجرا درست میکنه برای روز کارگاه
و خیلی خیلی اون اتحاد بین بچه ها مهمه،
در نهایت اون هزینه مالی صرف وسایل دکر، میکاپ، اجاره وسایل اضافه مثل نور پردازی و دستگاه های دیگه میشه
روز اجرا ها دو روزه، فارغ التحصیل ها، مادر ها، بچه های مدرسه و .. میان که با توجه به ظرفیت سالن ها بلیط داده میشه و فقط ورود بانوان مجازه
امسال حدود ۱۰۰۰ نفر سر جمع اومدن، که تو این بخش هم بچه های انتظامات خیلی لطف کردن و مدیریت کردن و گوشی ها رو گرفتن تا فیلمی از مدرسه بیرون نره
و در آخر سرود ملی اون سال فرزانگان توسط بچه های یازدهم نوشته میشه و یا اهنگ پشتش ساخته میشه یا از بیکلام آهنگ های دیگه استفاده میکنن که بچه های سال های آینده اون رو به صورت روزانه یا نهایتا هفتگی توی حلقه میخونن تا این رسم حفظ شه:]
اما رسمی نیست که به راحتی بشه متوقفش کرد:)