• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

حل مشکلات کنکوری ها

par_dis_0

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
138
امتیاز
1,252
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
این تاپیک جهت رفع هرگونه مشکل شما کنکوری های عزیز زده شده پس لطفا مشکلات روحی،روانی،جسمی و.. خودتون رو با ما در میان بگذارید تا حل شوند.
 
ما امتحان داریم حوصلم نمیاد بخونم به نظرم حفظ کردن چرت و پرته و جز اینکه مغزتو الکی پر کنی چیز دیگه ای نداره. . از طرفی نمرش رو میخوام و مغزم نمیخواد بخونه چکنم؟
 
ما امتحان داریم حوصلم نمیاد بخونم به نظرم حفظ کردن چرت و پرته و جز اینکه مغزتو الکی پر کنی چیز دیگه ای نداره. . از طرفی نمرش رو میخوام و مغزم نمیخواد بخونه چکنم؟
به هدف حفظ کردن فکر نکن. به این فکر کن که الان مجبوری و باید این مطالب حفظ کنی . مثل یه آدمی که بیماره و فقط یه پزشک فوق العاده بداخلاق و بی ادب وجود داره که می تونه درمانش کنه پس اخلاق پزشک رو برای رسیدن به سلامتی تحمل می کنه.الان تو مجبوری این چرت و پرتا رو برای رسیدن به نمره تحمل کنی:D
بعدم برای خودت جایزه بزار.مثلا من به خودم میگم اگه این فصل بخونی میزارم نیم ساعت فیلم ببینی یا مثلا شکلات بخوری
خیلی مثال های جالبی نبود ولی به اصل ماجرا توجه کن
 
سلام می گن چند ماه آخر نزدیک کنکور بعضی ها نمی کشن بی خیال می شن من تقریبا شروع نکرده تقریبا بی خیال شدم.
رشته ای که می خوام کامپیوتره از سر علاقه هم هست این نیست که مجزوب بازار کارش شده باشم (مثل بعضی رتبه 1 ها:rolleyes:) رفتم یه سایتی فیلمای کلاسای صنعتی شریف رو گذاشته بودن دیدم خیلی چیز شاخی نبود با خودم می گم پس چه کاریه همون فردوسی مشهد هم که قبول شم پس می تونم کار خودم رو بکنم آخه قبلا با دانشجو های کامپیوتر حرف زدم می گن مقدار زیادی تلاش خود دانشجو تا سطح دانشگاه (بر خلاف تجربی ها که خودشون رو می کشن پزشکی رو قبول بشن فقط شده به زور آرایه ادبی:rolleyes:) می خوام بدونم کسی از این دانشگاه ها تو رشته کامپیوتر و اوضاع و جو کلاسا و استادا خبر نداره؟
 
سلام می گن چند ماه آخر نزدیک کنکور بعضی ها نمی کشن بی خیال می شن من تقریبا شروع نکرده تقریبا بی خیال شدم.
رشته ای که می خوام کامپیوتره از سر علاقه هم هست این نیست که مجزوب بازار کارش شده باشم (مثل بعضی رتبه 1 ها:rolleyes:) رفتم یه سایتی فیلمای کلاسای صنعتی شریف رو گذاشته بودن دیدم خیلی چیز شاخی نبود با خودم می گم پس چه کاریه همون فردوسی مشهد هم که قبول شم پس می تونم کار خودم رو بکنم آخه قبلا با دانشجو های کامپیوتر حرف زدم می گن مقدار زیادی تلاش خود دانشجو تا سطح دانشگاه (بر خلاف تجربی ها که خودشون رو می کشن پزشکی رو قبول بشن فقط شده به زور آرایه ادبی:rolleyes:) می خوام بدونم کسی از این دانشگاه ها تو رشته کامپیوتر و اوضاع و جو کلاسا و استادا خبر نداره؟

شریف؟امیر کبیر؟خواجه نصیر؟اینا همشون خوبن ،کدوم دانشگاه مد نظرتونه؟
 
هر چی بشه ولی خوب شد اسم خواجه نصیر رو بردین این دانش گاه دانشگاه درست درمونیه؟
فکر کنم سایت گاج رو داشتم می خوندم اطلاعات این دانشگاه رو می داد برای هر دانشکدش یه آدرس جدا داشت می داد .

بعد این دانشگاه ها کلن از نظر خوابگاه چه جورین مثلا؟
 
سلام می گن چند ماه آخر نزدیک کنکور بعضی ها نمی کشن بی خیال می شن من تقریبا شروع نکرده تقریبا بی خیال شدم.
رشته ای که می خوام کامپیوتره از سر علاقه هم هست این نیست که مجزوب بازار کارش شده باشم (مثل بعضی رتبه 1 ها:rolleyes:) رفتم یه سایتی فیلمای کلاسای صنعتی شریف رو گذاشته بودن دیدم خیلی چیز شاخی نبود با خودم می گم پس چه کاریه همون فردوسی مشهد هم که قبول شم پس می تونم کار خودم رو بکنم آخه قبلا با دانشجو های کامپیوتر حرف زدم می گن مقدار زیادی تلاش خود دانشجو تا سطح دانشگاه (بر خلاف تجربی ها که خودشون رو می کشن پزشکی رو قبول بشن فقط شده به زور آرایه ادبی:rolleyes:) می خوام بدونم کسی از این دانشگاه ها تو رشته کامپیوتر و اوضاع و جو کلاسا و استادا خبر نداره؟
خب من خودم امسال امیرکبیر قبول شدم و یه ترم گذروندم تقریبا و خب چیز خیلی کمی که دریافتم رو میگم:
اولا که به کلاسای دانشگاه اصلا نمیشه تکیه کرد و درواقع چیزی یاد نمیگیری(البته استاد مبانی کامپیوتر ما افتضاح بود و استاد دیگه خیلی خیلی بهتر بود) من خودم اندک چیزایی که یاد گرفتم یا با کمک سال بالایی ها بوده یا خودم از نت یاد گرفتم(اینترنت خیلی خیلی مهمه در ضمن:))) ولی فک کنم چیزی که دانشگاه های خوب رو متمایز میکنه دانشجوهاش هستن نه استادا و اینا..مثلا من اگه مشکلی داشته باشم تو یه مبحث کسی که به دادت میرسه استاد نیست بلکه یه سال‌بالاییه معمولا..و خب اینکه خود همکلاسیا هم تو این دانشگاها شاخترن(مخصوصا تو رشته کامپیوتر که بچه‌ها اصلا هم سطح نیستن).
و اینکه تو تهران درس بخونی موقعیتای شغلی خیلی خوبی هم پیدا میکنی طبیعتا و این خیلی مهمه..
و اینکه شاید یکی الان علاقه نداشته باشه به کامپیوتر ولی این رشته رو بخونه چون علاقه یه چیز ثابت نیست و واقعا من نمیفهمم چجوری یه نفر مثلا به فلان رشته مهندسی علاقه‌منده در حالی که دانشش ازون رشته شاید در حد ۳ واحد درسی از ۱۴۰ واحدش باشه..:-"
 
هر چی بشه ولی خوب شد اسم خواجه نصیر رو بردین این دانش گاه دانشگاه درست درمونیه؟
فکر کنم سایت گاج رو داشتم می خوندم اطلاعات این دانشگاه رو می داد برای هر دانشکدش یه آدرس جدا داشت می داد .

بعد این دانشگاه ها کلن از نظر خوابگاه چه جورین مثلا؟

من ک اطلاعاتی ندارم راجب خواجه نصیر ولی بچه های سایت هستن فک کنم
 
اولا که به کلاسای دانشگاه اصلا نمیشه تکیه کرد و درواقع چیزی یاد نمیگیری(البته استاد مبانی کامپیوتر ما افتضاح بود و استاد دیگه خیلی خیلی بهتر بود) من خودم اندک چیزایی که یاد گرفتم یا با کمک سال بالایی ها بوده یا خودم از نت یاد گرفتم(اینترنت خیلی خیلی مهمه در ضمن:))) ولی فک کنم چیزی که دانشگاه های خوب رو متمایز میکنه دانشجوهاش هستن نه استادا و اینا..مثلا من اگه مشکلی داشته باشم تو یه مبحث کسی که به دادت میرسه استاد نیست بلکه یه سال‌بالاییه معمولا..و خب اینکه خود همکلاسیا هم تو این دانشگاها شاخترن(مخصوصا تو رشته کامپیوتر که بچه‌ها اصلا هم سطح نیستن).
و اینکه تو تهران درس بخونی موقعیتای شغلی خیلی خوبی هم پیدا میکنی طبیعتا و این خیلی مهمه..
همین من از یه بنده خدایی که دانشجو لیسانس کامپیوتر تو دانشگاه آزاد تهران بوده می گفت با دانشجو های دانشگاه های سراسری کل می نداختن به خاطر این که تو دانشگاه آزاد پول می دادن به درس اهمیت می دادن خودشون حسابی می خوندن ولی اونایی که تو دانشگاه سراسری درس می خوندن کم تر اهمیت می دادن و همین باعث شده اینا هم سطح شن .
اینترنتم راست می گین پیش هر کی رفتم می گفتم زبان برنامه نویسی بعد کنکور چی یاد بگیرم جواب می دادن برو زبان بخون:| که چی چون تو دانشگاه و بعدا ها بهترین منبع سایتای انگلیسی و هلپ نرم افزاراس
ولی حالا به این مشکل بر خوردم که از نظر درصد و رتبه تو کانون خیلی خوب نیستم اولویتا و رتبه ها رو نگاه می کنم پیش بینیم اینه فردوسی مشهد رو می تونم با یه حاشیه امن خوب قبول شم ولی دیگه دانشگاهایی مثل علم و صنعت و امیرکبیر و رو نمی تونم اصلا خوب موندم چه کنم به خودم فشار بیارم یا نه بی خیال شم به همون حاشیه امن فردوسی اکتفا کنم؟
 
یه مشکلی هم که دارم از شهرای بزرگ بیزارم مگر این که در ازاش یه فایده درست حسابی برام داشته باشه به خاطر همین هم اصلا دنبال بازار کاری نیستم که حضور فیزیکیم رو تو شهری مثل تهران بخواد (مشهد رو به زور تحمل می کنم چون مرکز استانمه و حرم هست لائقل ولی تهران چی داره به غیر از دود و ...@:)
 
یه مشکلی هم که دارم از شهرای بزرگ بیزارم مگر این که در ازاش یه فایده درست حسابی برام داشته باشه به خاطر همین هم اصلا دنبال بازار کاری نیستم که حضور فیزیکیم رو تو شهری مثل تهران بخواد (مشهد رو به زور تحمل می کنم چون مرکز استانمه و حرم هست لائقل ولی تهران چی داره به غیر از دود و ...@:)
خب در مورد شهر که من خودمم خیلی به مشهد نزدیکتر بودم و برام واقعا راحتتر بود که اونجا باشم ولی خب تهران رو ترجیح میدادن و حالا فعلا که راضیم:))
و خب درمورد دانشگاه فعلا نمیتونم خیلی نظر بدم چون تجربم خیلی کمه در حال حاضر ولی خب برای کنکور همه چیزتو باید بذاری حالا چه فقط شریف بخوای یا هرجای دیگه..و اینکه حالا که رشته نورد علاقتو میدونی دلیلی نداره از الان خیلی بهش فک کنی و بیشتر رو خود کنکور تمرکز داشته باش
 
آخه وضعیتم فعلا تو آزمونا اینه عمومی ها به غیر از آخرین آزمونی که دادم تو بد ترین حالت های ممکن بود آزمون قبل بچه ها گفتن عمومیش چه قدر ساده بود از نظر تراز عمومی من یه کم بهتر شد
تخصصی ها حسابان خیلی کار کردم ولی از بقیه جنبه های ریاضی مخصوصا پایش جا موندم (اونقدری کار نکردم) به خاطر همین هم درصد کل ریاضیم هیچ وقت چیز شاخی نشد. رو فیزیک خیلی خوبم تو خونه که از رو کتاب کار از خودم آزمون می گیرم تو آزمون هم درصدای مناسبی میاوردم اگر وقت خودش رو پاش می زاشتم ولی از اون جایی که تو ریاضی پایه و هندسه پایه و آمار و احتمال اندازه 10 دقیقه وقت بیش تر از حد مجاز استفاده می کردم آخر آزمون می شد 10 دقیقه 20 سؤال شیمی که هیچی کار نکردی(درصدا بود حدود 10 تا 30 :() آزمونای قبل سعی کردم شیمی رو وقتش رو بزارم پاش ناخوداگاه از فیزیکی که نقطه قوتم بود کم شد درصد فیزیک اومد رو 40 شیمی هم رسید به 40 ریاضی همون دور و بر خوب اوضاع بد تر شد .:|
به خاطر همین یه کم دلخورم می گم این همه بالا پایین پریدن و کش و قوص دادن که چی بشه آخرش .
 
من تنها مشکلی که دارم خانواده و اطرافیان هستند
خیلی اذیت میشم گاهی اوقات گاهی فک میکنم اگه یه جایی بودم که هیچ کدوم از اینا نبودن راه های موفقیت رو زودتر پیدا میکردم گاهی اونقدر کلافه میشم از حرفاشون که دوس دارم قید همه چیو بزنم و بگم بیخیال بابا
 
من تنها مشکلی که دارم خانواده و اطرافیان هستند
خیلی اذیت میشم گاهی اوقات گاهی فک میکنم اگه یه جایی بودم که هیچ کدوم از اینا نبودن راه های موفقیت رو زودتر پیدا میکردم گاهی اونقدر کلافه میشم از حرفاشون که دوس دارم قید همه چیو بزنم و بگم بیخیال بابا

اطرافیان که نبین اصن! یکی از فواید کنکور اینه که می تونی به هوای کنکور و درس از شرکت در مهمانی و جمع های خانوادگی بپرهیزی :D
ولی خانواده رو باهاشون صحبت کن.واقعا صحبت کردن خیلی مشکلات حل میکنه. البته نه یه بار دو بار ! من خودم به مامانم گفته بودم من می خوام رشته فلان بخونم(یه رشته ای که خیلی پایین تر از تصور مامانم بود). خیلی جدی. بعد دیگه کاری با هام نداشتن( قطع امید کرده بودن بنده های خدا:)))
 
اطرافیان که نبین اصن! یکی از فواید کنکور اینه که می تونی به هوای کنکور و درس از شرکت در مهمانی و جمع های خانوادگی بپرهیزی :D
ولی خانواده رو باهاشون صحبت کن.واقعا صحبت کردن خیلی مشکلات حل میکنه. البته نه یه بار دو بار ! من خودم به مامانم گفته بودم من می خوام رشته فلان بخونم(یه رشته ای که خیلی پایین تر از تصور مامانم بود). خیلی جدی. بعد دیگه کاری با هام نداشتن( قطع امید کرده بودن بنده های خدا:)))
وقتی باهاشون حرف میزنم توی دعوای بعدی همون حرفای خودمو بدتر تحویلم میدن طوری که ارزو میکنم کتش اصن حرف نزده بودم
 
وقتی باهاشون حرف میزنم توی دعوای بعدی همون حرفای خودمو بدتر تحویلم میدن طوری که ارزو میکنم کتش اصن حرف نزده بودم
خوب آخه چی میگی بهشون؟ به نظرم‌ بهشون‌‌بگو‌ که من دارم‌تمام تلاشمو میکنم(البته اول این عملی نشون بده) دیگه نتیجه هرچی بشه دست من نیست
بعدم به حرفاشون فکر کن شاید واقعا چیزی که میگن درست باشه . حداقل تا حدی!
 
من تنها مشکلی که دارم خانواده و اطرافیان هستند
اول فکر کردم مشکلت مثل منه بقیه پستا رو خوندم می گم شاید هم نباشه ولی من مشکلم رو می گم و تجربم رو.

من یه داداش کوچیکه دارم الآن کلاس اوله خیلی هم سر به هوای اصلا تو باغ نیست تو طول تابستون من سعی می کردم تمام وقت درس بخونم ولی با این وجود با کرنومتر که زمان مطالعم رو می گرفتم می شد 7 ساعت خیلی بد بود به نظرم می رسید به خاطر خانوادس بعد پیش اومد یه مسافرت طولانی من اسرار کردم که بزارین من بمونم بخونم (آزمون جمع بندی تابستون بود) بلأخره خانواده اجازه داد من بمونم وکیل وصی 4 5 نفر گذاشتن ولی خوب کم تر از خانواده ارتباط بود ولی با این وجود ساعت مطالعه بیش تر نشد.

و این بود که من فهمیدم خانواده برای من یکی که اثر منفی نداره.
 
اول فکر کردم مشکلت مثل منه بقیه پستا رو خوندم می گم شاید هم نباشه ولی من مشکلم رو می گم و تجربم رو.

من یه داداش کوچیکه دارم الآن کلاس اوله خیلی هم سر به هوای اصلا تو باغ نیست تو طول تابستون من سعی می کردم تمام وقت درس بخونم ولی با این وجود با کرنومتر که زمان مطالعم رو می گرفتم می شد 7 ساعت خیلی بد بود به نظرم می رسید به خاطر خانوادس بعد پیش اومد یه مسافرت طولانی من اسرار کردم که بزارین من بمونم بخونم (آزمون جمع بندی تابستون بود) بلأخره خانواده اجازه داد من بمونم وکیل وصی 4 5 نفر گذاشتن ولی خوب کم تر از خانواده ارتباط بود ولی با این وجود ساعت مطالعه بیش تر نشد.

و این بود که من فهمیدم خانواده برای من یکی که اثر منفی نداره.[/QU
ولی برا من داره خیلی
 
اگه کسی توی درس زیست موفق بوده یا پزشکی قبول شده خواهش میکنم جواب بده
یکی بگه روش خوندن زیست چطوریه؟
من سوالای صحیحم با غلطام خنثی میشن اخه چیکار کنم شانسی هم اصلا نمیزنم دیگه نمیدونم چیکارکنم
 
دو مشکل دارم مادر پدرم از میزان و روش تأثیر امتحان نهای مطلع نیستن و اگر بهشون بگم از 18 پایین تر خواهم شد کلی سرکوفت می زنن که هیچی دیگه تو کم خوندی نخوندی و ...
مشکل دومم اینه که سرعتم کم شده قبلا یه آزمون 45 سؤالی از فیزیک دوازدهم از خودم می گرفتم تو 45 دقیقه تموم می کردم (زمان و تعداد سؤال معادل کنکور ) ولی الآن که جامع می زنم تنوع سؤالا زیادِ و این که با وجود این که یه سری مباحث پایه ساده تره و می تونم هم بزنم بازم وقت کم میارم.
(خلاصه من در کل وقت کم میاوردم بدون تمرین و اینا ولی بعد از تست زنی تو اکثر بخشا اللخصوص تو دوازدهم دیگه وقت کم نمیاوردم ولی حالا که آزمون جامع می دم وقت کم میارم.)
تکنیک ضرب در منها رو هم سعی می کنم اجرا کنم ولی بازم نمی شه وصوصه می شم.
صورت سؤال رو می خونم اگر بدونم از مباحثیه که احتمال داره بتونم جواب بدم سؤال رو می خونم و سعی به حل می کنم اگر در کم تر از 20 ثانیه اول تونستم راه رو پیدا و در مسیر حل قرار بگیرم به سؤال ادامه می دم و اگر نه ادامه نمی دم ولی مشکل اینجایه که گاهی متوجه گذر زمان نمی شه یا بعضی اوقات یک لحظه به خودم میام می بینم نزدیک دو دیقیقه یک دقیقه وقت گذاشتم و الآن وسط راه حلم و به خودم می گم نه تو تا این جا پیش اومدی برو جلو حلش کن!!! که خوب این بده ولی یه نمونه دیگه از ضرب در منها رو براتون یاد کنم (عطشم برای حل سؤالا و این که راضی نمی شم از سؤالا رد شم.) با خودم عهد بستم که از رو ظاهر سؤال تشخیص بدم از کدوم فصل فیزیک اگر از بخش و نوعی بود که بلد بودم یه تیک بزنم اگر با خوندن سریعش تونستم جواب بدم هم که تیک رو بزنم رد شم اگر هم می دونستم زمان بره تیک نزنم سؤال 30 فیزیک که بودم تحملم ته کشید و سؤالایی رو که باید تیک می زدم و ازشون رد می شدم رو دیگه حل می کردم می دونم طبق این روش فرقی نداره که سؤالایی که می تونی تو زمان خوبی حل کنیش رو کی حل کنی ولی کمی بهتره که همون موقعی که می خونی حل شه ولی من می خواستم آزمایشی این کار رو بکنم و حتی نتونستم جلو عطش حل سؤالم رو بگیرم.
 
Back
بالا