• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

چرا قاسمی اول از همه ـس ؟ #فریاد #گریه
اگه قاسمی امسال معلم ادبیات ـم بشه واقن خودکشی میکنم . :)) ×_×
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از میتـرا .. :
چرا قاسمی اول از همه ـس ؟ #فریاد #گریه
اگه قاسمی امسال معلم ادبیات ـم بشه واقن خودکشی میکنم . :)) ×_×

:)))))) :-""""""""

× عـاقا فک کنم کامل ِ کامل ـم نباشه لیست‌ه. :-?
میترا، چیزی جا نمونده؟ [ کسی البته. :-" ]
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

حالا جا مونده باشه ـم زیاد مهم نیس . :-"
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

من اون معلمه که گفتم طباطباییه!
خیلی خوبه که نرفته! می تونم بگم خیلی خوب درس می ده اگه این همون باشه :-"
سال سوم ما اومد ینی با اومدن هویدا ولی واقعا معلم خوبیه!
تقویان هنوز نکنده از این مدرسه؟ به اندازه کافی ینی به عربی ما گند نزده؟
دانشور و رزاقی هم عالین! با توجه به تنفرم از زیست همیشه عاشق معلم های زیستمون بودم :-"
امیر جاملویی ها هم جفتشون عالین! کلا برعکس تصورم آدم های آشنا هم زیاد بودن :D
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

من چقد به اين تاپيک علاقه مند شدم اصن! 8-> :-"

چقدر خوبه که هنوز رزاقى و دانشور هستن. رزاقى فوق العاده بود. من نصف چيزايى که بعدا تو دبيرستان خونديم هم از جزوه هاى رزاقى ياد گرفتم. :D
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

از فرط نوستالژی سکته کردم. 8-> محـــزون 8-> دانشور 8->>> رزاقی با اون کیفِ صورتی‌ش 8->>> بُشکه 8->> از همه مهم‌تر حامدی 8-> :‌))

× مرسی یکتا. :-"
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از z@hra :
من چقد به اين تاپيک علاقه مند شدم اصن! 8-> :-"

چقدر خوبه که هنوز رزاقى و دانشور هستن. رزاقى فوق العاده بود. من نصف چيزايى که بعدا تو دبيرستان خونديم هم از جزوه هاى رزاقى ياد گرفتم. :D

منم چه‌قد ذوق می‌کنم شما میاین اینجا اصن. 8->

رزاقی؟ من که باش نبودم لی می‌گن به شدّت پایه‌ی تقلب ـه. 8-> :-"

به نقل از ارغـوان اس. :
از فرط نوستالژی سکته کردم. 8-> محـــزون 8-> دانشور 8->>> رزاقی با اون کیفِ صورتی‌ش 8->>> بُشکه 8->> از همه مهم‌تر حامدی 8-> :‌))

× مرسی یکتا. :-"

کیف ِ صورتی؟ :)))))

× مـرسی از شما. 8->
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

:-"
منم تشکر می کنم
کلا حس خوبی دارم تو این تاپیک!
من اسمای خیلی از این معلم ها برام آشنان و می دونم بودن زمان ما!
ولی خوب به دلیل مشکلات حافظه و گلدفیشی زیاد و اینا نمی دونم خوبن بدن! با ما کلاس داشتن یا نه!
ولی خیلی از معلم هاتون تقریبا از قدیمن! خیلی اشکال نداره
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

جدی من شوکه شدم انقدر اسم آشنا تو معلم‌ـا دیدم. حس میکردم «هیچ‌کس» نمونده! آقا طالب‌پور و حامدی حرفه اصن. :‌))) چه کارا که نکردیم واسه این درس! دوماه یه بار داشتیم غذا درست میکردیم عملاً.


%D8%AD%D8%B1%D9%81%D9%87.png


[این واسه سال دوّم‌مون‌ـه. 8->]


به نقل از ارغـوان اس. :
رنجبران حتّی :‌)))

خوبه من بگم « ارغوان حتّی :‌))) »؟ نه؛ خوبه؟ :-" رنجبران نمونده ینی؟ :-< شما چطور تو اون مدرسه موندید آخه؟ :-<
(خودتونم مسخره کنید اصن. :پی)
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

:- جا مانده از بحث
عایا میدانستید که کاویانی زن حمداوی ـست و افتضاح است؟
حمداوی هست هنوز؟
هویدا اومد اولش ی سریا رفتن، بعد سال بعدی اومد معلمای اولا ُ بعضی از دوما رو عوض کرد. امسالم کل معلمای دومارو عوض کرد. فقط بعضیا قدیمین. هرچی معلم قدیمی ـو خوبه سوم درس میدن اکثرن.
+ ملایی ساعتاش ب مدرسه ی ما نمیخورده گویا چون واسِ شبه فیلترمون اومد درس داد. بعد دیوونه شد از دستمون در عرض یک روز! : دی
این معلم جدیدا خوب نیستن خیلی. بعضیاشون خوبن فقد. :-<
عایا میدانستید کلاهی طفل آقابزرگی ـست در حالی که شباهت عجیبی به جمالی دارد؟
+ والا ما از کلاس رزاقی (زیست دوم) هیچی نفهمیدیم. همش کلاس رو هوا بود. :/
+ یکتا، نجارنیا درس میده امسالم؟ : ))
+ مام فک میکردیم هیچ کس نمونده. :-"
+ امسال آشپزی 15 تایی بود گروه ها، بعد این طالب پور ب کل زحمات این گروهِ خبره نمره نداد. :-< : دی
 
  • لایک
امتیازات: 1tA
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

عـه عاقا. 8->>>>
بیاین یه‌کم عکس بذاریم از مدرسه. بعد جدید ـو قدیم ـش ـو مقایسه کنیم، و کلا یه تجدید ِ خاطره‌ای هم می‌شه. 8->
انقد رویایی می‌شه این تاپیک. وااای. 8-> #خوش‌ذوق مثن. :-‌"
[ پر حجم حتی. :-" ]
پایه‌این؟ ;;) 8->


به نقل از New Folder :
+ یکتا، نجارنیا درس میده امسالم؟ : ))
نمی‌دونم، می‌پرسم می‌گم بت. :د
 
  • لایک
امتیازات: Zr74
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از 1tA ! :D :
عـه عاقا. 8->>>>
بیاین یه‌کم عکس بذاریم از مدرسه. بعد جدید ـو قدیم ـش ـو مقایسه کنیم، و کلا یه تجدید ِ خاطره‌ای هم می‌شه. 8->
انقد رویایی می‌شه این تاپیک. وااای. 8-> #خوش‌ذوق مثن. :-‌"
[ پر حجم حتی. :-" ]
پایه‌این؟ ;;) 8->

بله حتمن ؛؛)

به نقل از مهسا.ق :
:-"
منم تشکر می کنم
کلا حس خوبی دارم تو این تاپیک!

همیشه بیاین توو این تاپیک . 8->>>

به نقل از ارغـوان اس. :
از فرط نوستالژی سکته کردم. 8-> محـــزون 8-> دانشور 8->>> رزاقی با اون کیفِ صورتی‌ش 8->>> بُشکه 8->> از همه مهم‌تر حامدی 8-> :‌))

محزون . وای محزون . :)) همیشه در حالت :-جی ِ :)) :× دانشور ُ رزاقی عالی ـن 8-> اصن سر ِ رزاقی ما در ِ کلاس ُ باز میکردیم میرفتیم بیرون نمیفهمید . :))
طالب پور :)) هیج وقت یادم نمیره 2 بار از کلاسش اخراج شدم . :)) :-ال
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

این پژوهش‌های پنج‌شنبه بودن چی بودن؛ اونا؛ خب؟ دو تا آقا بودن منطق و اینا درس می‌دادن یکی‌شون اسم‌ش بیات بود؛ خب؟ اسمِ اون یکی چی بود؟ :-" بعد هستن اینا هنوز؟ :-"
چقدر راهنمایی می‌خندیدیم به آدما خب. :‌))) دل‌م تنگ شد. :‌))))
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

خانم شاکرسرای خدای من. بهترین معلم زبان سیستم فرزانگان بودند.
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از ارغـوان اس. :
این پژوهش‌های پنج‌شنبه بودن چی بودن؛ اونا؛ خب؟ دو تا آقا بودن منطق و اینا درس می‌دادن یکی‌شون اسم‌ش بیات بود؛ خب؟ اسمِ اون یکی چی بود؟ :-" بعد هستن اینا هنوز؟ :-"
چقدر راهنمایی می‌خندیدیم به آدما خب. :‌))) دل‌م تنگ شد. :‌))))

اون یکی آقای خمامی بود. 8->> من سال اول باهاش داشتم، خیلی هم خوب بود؛ اصن خاطراتی داشتیم باهاش. آقا شبیه صمد نیکخواه بهرامی نیست؟ هست واقعاً! :‌))) فکر نکنم باشن؛ تا جایی که یادمه ما دوم بودیم رفتن. آقای خمامی که رفت فرنگ. :-"

× لعنتی‌ـا چندشب پیش خواب راهنمایی دیدم انقد حرف راهنمایی زدیم! :‌))) تو اوج گرما، خواب دیدم بارون اومده و حلقه زدیم. 8-> خیلی‌خیلی زیاد دلم برای راهنمایی تنگ شد.. اصلاً نمیتونید تصور کنید! خیلی. بعد مشکل اینجاست که این دل‌تنگی‌ـه هیچ‌جوره برطرف نمیشه! اگه بیایم راهنمایی بدترم میشه.. خلاصه که خیلی لعنتی هستیم همه‌مون که انقد حرفشُ میزنیم. :-<
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از ارغـوان اس. :
این پژوهش‌های پنج‌شنبه بودن چی بودن؛ اونا؛ خب؟ دو تا آقا بودن منطق و اینا درس می‌دادن یکی‌شون اسم‌ش بیات بود؛ خب؟ اسمِ اون یکی چی بود؟ :-" بعد هستن اینا هنوز؟ :-"
چقدر راهنمایی می‌خندیدیم به آدما خب. :‌))) دل‌م تنگ شد. :‌))))
خمامی رو میگی ؟ :-" :))
بابا اون که وقتی ما دوم بودیم رف!
میگفتن اپلای اینا کرده :-" طبق روایات عکس میگرفته تو کشور خارجه بعد میذاشته اف.بی پز بده :-" :-"
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

آفرین آفرین خمامی :‌)))) راضیَم ازتون :‌)) :-اسپم

× عـــَ 8-> همخوانی 8-> «کفش‌تُ بردار و برو؛ کفش‌تُ بردار و برو؛ ...» :‌)))))
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

زیوریان و سلطانی هستن هنوز؟! وای. خدااای من. :‌)))))

هنوز هم سلطانی هر مسئله ای رو با چاهار راه حل می‌کنه؟ :‌)))

یه سوال بپرسم؟ :-" هنوز هم همخوانی قرآن دارید؟ :-"
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از ریـحـانـه :
اون یکی آقای خمامی بود. 8->> من سال اول باهاش داشتم، خیلی هم خوب بود؛ اصن خاطراتی داشتیم باهاش. آقا شبیه صمد نیکخواه بهرامی نیست؟ هست واقعاً! :‌))) فکر نکنم باشن؛ تا جایی که یادمه ما دوم بودیم رفتن. آقای خمامی که رفت فرنگ. :-"

× لعنتی‌ـا چندشب پیش خواب راهنمایی دیدم انقد حرف راهنمایی زدیم! :‌))) تو اوج گرما، خواب دیدم بارون اومده و حلقه زدیم. 8-> خیلی‌خیلی زیاد دلم برای راهنمایی تنگ شد.. اصلاً نمیتونید تصور کنید! خیلی. بعد مشکل اینجاست که این دل‌تنگی‌ـه هیچ‌جوره برطرف نمیشه! اگه بیایم راهنمایی بدترم میشه.. خلاصه که خیلی لعنتی هستیم همه‌مون که انقد حرفشُ میزنیم. :-<

آقا ؟ آقـــــا ؟ :اووو
ما آقا راه نمی‌دن مدرسه‌مون. زشته بده. :-"

× عـه ریـحانه. :-< >:D<
تو رو خدا بیاین آفتاب خب. لطفا لطفا لطفا. :-<<<


به نقل از مه‌شید :
زیوریان و سلطانی هستن هنوز؟! وای. خدااای من. :‌)))))

هنوز هم سلطانی هر مسئله ای رو با چاهار راه حل می‌کنه؟ :‌)))

یه سوال بپرسم؟ :-" هنوز هم همخوانی قرآن دارید؟ :-"

وای سلطانی عشق من بود اصن. 8->
سوگولی‌ش بودم حتی. :-"
هم سال ِ اول، هم دوم، فقط یه کلاس داشت، اونم کلاس ِ ما بود. 8->
گف دیگه سوم درس نمی‌ده، ینی کلن دیگه نمی‌خواد درس بده ظاهرا. :-<
چاهار راه؟ حکم و فرض ـو میگی؟ :D

همخوانی؟ نه به صورت ِ جدی. ینی نه دیگه. :-?
 
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

به نقل از 1tA ! :D :
وای سلطانی عشق من بود اصن. 8->
سوگولی‌ش بودم حتی. :-"
هم سال ِ اول، هم دوم، فقط یه کلاس داشت، اونم کلاس ِ ما بود. 8->
گف دیگه سوم درس نمی‌ده، ینی کلن دیگه نمی‌خواد درس بده ظاهرا. :-<
چاهار راه؟ حکم و فرض ـو میگی؟ :D

همخوانی؟ نه به صورت ِ جدی. ینی نه دیگه. :-?

سال سوم با سلطانی کلاس داشتیم. عادت داشت تو مبحث تناسب هر مسئله ای رو با چاهار تا راه حل کنه. به این صورت که ما در طول یک زنگ فقط پنج تا سوال حل می‌کردیم. :)) مثن راهِ خانوم سلطانی، راهِ مهتا، راهِ فلانی، راهِ بهمانی ... :-"""
بعد ایشون عادت داشتن همه‌ی تقسیم های اعشاری رو تا رقم چهارم پنجم حساب کنن. :-" بعد که تمام مراحل طی می‌شد ایشون تازه یادشون می‌اومد که:عـه! یه جا اشتباه کردم. ;;)

اسم اون خانومی که باهامون همخوانی کار می‌کرد چی بود ارغوان؟ :-"
 
Back
بالا