• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

افسردگی

https://esanj.ir/online-depression-testاین تست فکر کنم تست خوبی باشه

راستش این روزا چیزی که زیاده دلیل برای افسردگیه
خیلی از ادما دوروبرمون هستن که بنظر افسرده میان و هیچ شوقی برای ادامه دادن ندارن
بنظرتون چیکار میشه کرد؟
 
بعد از شیش ماه که دارو مصرف کردم فهمیدم بیشتر از ده سال بود که افسرده بودم. همه چیز به طرز عجیبی غمگین بود. خیلی از رفتارهام به حساب بداخلاقی و بی حوصلیگم بود، خیلی از رفتارهام به حساب نازک نارنجی بودن. برای گریه کردن بهانه نمیخواستم. هیچ موقع حواسم به انجام کاری نبود. ازونجایی که افسردگیم آتیپیک بود، پرخور و پر خواب و پر چیزای دیگه بودم و فکر میکردم همینم.
شیش ماه آسنترا و لاموژین مصرف کردم و خوب شدم، اما ازونجایی که درمانم فقد درمان دارویی بود احساس میکنم افسردگیم برگشته.
به نظرم با توجه به تجربه‌م میگم تنها به درمان دارویی بسنده نکنید، درمان دارویی شاید درمان مکمل باشه و حتما با کمک روانشناس سعی کنید ریشه ای حلش کنید.
 
خب فکر میکنم ی فرد افسرده اول از همه انگیزه و امید و به زندگیش و از دست میده .خوابش ممکنه خیلی زیاد بشه و اشتهاش بشدت بیاد بایین و نهایتا تمایلش به بیرون رفتن و تعامل با دیگران و از دست بده
خب ی جامعه افسرده نمیتونه قاعدتا بیشرفتی کنه و رشدی داشته باشه .
فکر میکنم تاثیر خیلی زیادی داشته باشه چوون فردی که افسرده است توجهش به خودش یا حالا کمتر میشه یا اصلا دیگه به خودش توجهی نمیکنه و به بیماری های فیزیکی مبتلا میشه .
بله من افسرده ام و یکبار دکتر بیشنهاد کرد به روانشناس مراجعه کنم و داروهم استفاده کنم چون ممکنه حادتر بشه ولی چون گفتن هنوز خیلی جدی نیست بیش روانشناس نرفتم و داروهارم مصرف نکردم :|
ممکنه که باشن توجهی نداشتم بهشون :|
خب واقعا راه حلی نداشتم و این تایبیک و که دیدم اومدم ببرسم شما چطوری با اون برخورد کردین ؟ چون من با این وضعیت واقعا نمیتونم درس بخونمو دارم اذیت میشم :(
 
خب فکر میکنم ی فرد افسرده اول از همه انگیزه و امید و به زندگیش و از دست میده .خوابش ممکنه خیلی زیاد بشه و اشتهاش بشدت بیاد بایین و نهایتا تمایلش به بیرون رفتن و تعامل با دیگران و از دست بده
خب ی جامعه افسرده نمیتونه قاعدتا بیشرفتی کنه و رشدی داشته باشه .
فکر میکنم تاثیر خیلی زیادی داشته باشه چوون فردی که افسرده است توجهش به خودش یا حالا کمتر میشه یا اصلا دیگه به خودش توجهی نمیکنه و به بیماری های فیزیکی مبتلا میشه .
بله من افسرده ام و یکبار دکتر بیشنهاد کرد به روانشناس مراجعه کنم و داروهم استفاده کنم چون ممکنه حادتر بشه ولی چون گفتن هنوز خیلی جدی نیست بیش روانشناس نرفتم و داروهارم مصرف نکردم :|
ممکنه که باشن توجهی نداشتم بهشون :|
خب واقعا راه حلی نداشتم و این تایبیک و که دیدم اومدم ببرسم شما چطوری با اون برخورد کردین ؟ چون من با این وضعیت واقعا نمیتونم درس بخونمو دارم اذیت میشم :(
من هنوز خودم درگیر افسردگیم ولی امیدوارم این هایی که میگم کمکت کنه
اول اینکه یه سری چیزای ساده که دست خودته رو حتما درست کن مثل خواب و تغذیه و ورزش(ورزشی که تمام عضلاتتو درگیر کنه یا حداقل روزی یک ساعت پیاده روی کن)
دوم اینکه شرایط هرچه قدرم بد باشه هنوز میتونی کمی توش موثر باشی و برای اینده بهتر بجنگی (زندگی نامه بزرگانو توصیه میکنم بخونی ماندلا ۲۷ سال برای ازادی جنگید) +رمان و فیلم خیلی میتونه تو این شرایط به ادم تجربه بده
یک تمرینی هست تو شناخت درمانی که کمک میکنه متوجه تحریف های شناختیت بشی تو اینترنت سرچ کنی میاره
یک کتاب هم که پی دی افش هست تو اینترنت از حال بد به حال خوب که جامع درباره شناخت درمانی حرف زده میتونه کمکت کنه
تجربه من از افسردگی اینکه ممکنه هیچ وقت نره ولی میشه کنترلش کرد یه چیزی تو مایه های این کلیپ
https://www.google.com/amp/s/www.ap...9%84%D9%87_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C?amp
 
افسرده منم و فکر میکنم از حدود ۱۶ سالگی شروع شد.
از اون موقع تحت درمانم.برای من هربار که درمان میشه میره و به شکل جدیدی برمیگرده..
مثلا همین الانم در حالت خیلی عود کردشم..بنظرم همینکه آدم داشته باشدتش نمیتونه به درمان قطعی امیدوار باشه یکجوری برای همیشه محو بشه..وقتی راه وروردو پیدا کرده بلده همیشه برگرده..آدم برای افسرده نبودن نیاز داره نسبت به یک نفری ک تجربشو نداره دو موتوره کار کنه درونش تا کلپس نکنه و همش باید حواسش به خودش باشه..
میتونه هم علت ژنتیکی داشته باشه هم اکتسابی
علائمی که مثلا همین الان در من وجود داره بی انگیزگی خیلی زیاد نسبت به زندگی و نداشتن هیچ شوقی برای ادامه دادنش..
شاید آدم از نظر یکی دیگه خوشبخت باشه ها اما خودش عمیقا احساس بدبختی و خمودگی میکنه..
افکار خودکشی هم هست که حتی میتونه تا مرحله ای پیش بره که طرف با خودش بدونه که کی قراره خودشو تموم کنه چطوری قراره تموم کنه چی قراره تو نامش بنویسه...
یه خستگی همیشگی همراه آدمه برای انجام کوچکترین چیزی...ممکنه زیاد بخوره و حس گرسنگی بکنه بازم یا کم بخوره و گشنشم نباشه..
کل دیروز منی ک خیلی خوش خوراکم سه تا گردو خوردم و تمام و هیچی حس نمیکردم از گرسنگی..
درمورد خواب هم همینطوره..الان به راحتی ۱۶ ساعت میخوابم و قابلیت بیشتر خوابیدن هم دارم ازونور یکسری ها به شدت خوابشون کم میشه و وسط همون اندک خوابشون هم چند بار بیدار میشن و خوابشون سبکه
افسردگی این شکلیه ک هم روی هورمون های جسم تاثیر میذاره هم روی روان.پس باید دارو درمانی در کنار روان درمانی انجام بشه..
اما اول باید روان شناس شمارو ببینه تا تشخیص بده ک برنامه باید چطور پیش بره..
در کل بیماری خانمان سوزیه
 
من مشاوره نرفتم اما علایمش رو داشتم و تست های آنلاینم میگن درجه های بالاش رو دارم.حالم مثل موج سینوسیه.یه روزایی خیلی خوبم بعد کم کم میرم توی سراشیبی و بعدش توی قعر گیر میکنم و طول میکشه تا دوباره به سمت قله حرکت کنم.افسردگی بیماریه؟؟شاید تا حدودیش ولی نه همش.بی دلیل هم نیست.اگه بشینید پای حرفای تاریک یک فرد افسرده دلایل فلسفی براتون میاره و خیلی خوب نفس زندگی رو به چالش میکشه دلایلی که مردم معمولی خیلی راحت ازشون میگذرن.خیلی از مشاهیر دنیا افسردگی داشتن.مثلا نیچه..ولی باید یاد گرفت باهاش زندگی کرد.گاهی توش غرق میشی ولی باید بتونی خودت رو بیرون بکشی و اون لحظاتی که ازش بیرون اومدی ناب ترین زندگی رو داری که هیچوقت بقیه تجربه نمیکنن.افسردگی با احساسات عمیق سر و کار داره و میتونه الهام بخش باشه برای یه نویسنده،شاعر،هنرمند..افسردگی مجبورت میکنه برای زندگی بجنگی.مجبور میشی دنبال نور بگردی چون زندگی در مراحل مبتدیش راضیت نمیکنه.
من افسردگیم میاد.توش غرق میشم.بعد یه روز تصمیم میگیرم بجنگم و ازش بیرون میام.و دوباره برمیگرده.آره،دوره تسلسله ولی هر بار احساس میکنم از دفعه قبل قوی تر شدم.
درسته همه تاکید میکنن کمک بخواید و توی خودتون نریزید ولی بنظرم تنها کسی که میتونه واقعا بفهمتون و کمکتون کنه خودتونید.ناامید نشین.
افسردگی فقط یه عارضه نیست دغدغه جدی بشر توی این دنیاست.سوال های بی جوابِ آدمیزاده.
ولی توی اون روزای تاریکِ تاریک باید یه پنجره باشه که بالاخره مجبورتون کنه پاشید و بجنگید.پنجره ی من این بیته:
پر کن قدح باده که معلومم نیست این دم که فرو برم برآرم یا نه!-خیام
(بیشتر یه جورایی مثلا در جهت فلسفه افسردگی نوشتم.برای مبارزه با "بیماری"افسردگی کارهایی میشه کرد که واقعا جواب میده.ولی شخص باید "بخواد"که از وضعش خارج بشه و خسته شده باشه)
خیلی نوشتم..هنوز حرف هست ولی بیشتر وقتتون رو نمیگیرم.
"دردِ بی دردی علاجش آتش است" و انسان افسرده یک انسانِ دردمنده..(دلم نیومد نگم:)) )
 
آخرین ویرایش:
من هنوز خودم درگیر افسردگیم ولی امیدوارم این هایی که میگم کمکت کنه
اول اینکه یه سری چیزای ساده که دست خودته رو حتما درست کن مثل خواب و تغذیه و ورزش(ورزشی که تمام عضلاتتو درگیر کنه یا حداقل روزی یک ساعت پیاده روی کن)
دوم اینکه شرایط هرچه قدرم بد باشه هنوز میتونی کمی توش موثر باشی و برای اینده بهتر بجنگی (زندگی نامه بزرگانو توصیه میکنم بخونی ماندلا ۲۷ سال برای ازادی جنگید) +رمان و فیلم خیلی میتونه تو این شرایط به ادم تجربه بده
یک تمرینی هست تو شناخت درمانی که کمک میکنه متوجه تحریف های شناختیت بشی تو اینترنت سرچ کنی میاره
یک کتاب هم که پی دی افش هست تو اینترنت از حال بد به حال خوب که جامع درباره شناخت درمانی حرف زده میتونه کمکت کنه
تجربه من از افسردگی اینکه ممکنه هیچ وقت نره ولی میشه کنترلش کرد یه چیزی تو مایه های این کلیپ
https://www.google.com/amp/s/www.ap...9%84%D9%87_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C?amp
ممنون بابت بیشنهاداتتون حتما استفاده میکنم
 
https://esanj.ir/online-depression-testخب اینم یه تست نسبتا معتبره و من جواب دادم و نتیجه اومد که افسرده ام . ولی خب بعضی از سوالاش و واقعا نمیدونستم چی جواب بدم چون معمولا همیشه احوالاتم ثابت نیست و در زمان ها مختلف متفاوته ؛ و خب البته خیلی وقتا احساس می کنم که بیماری "دوقطبی" تو من وجود داره اما نه به اون شدت . کسی تا حالا تجربه ی اینو داشته؟
 
تازگیا شبا قبل خواب سخت میتونم بخوابم ازفکر وخیال ولی در طول روز یا حتی موقعی که از خواب پا میشم خیلی بیشتر خوابم میاد(نه که قبلا آدم کم خوابی باشماا...ولی اینروزا خسته ام)خیلی میخورم حتی وقتایی که احساس میکنم دیگه جا ندارم بازم دلم میخواد غذا بخورم،استرس میگیرم که قبلا چیز عجیبی بود برام استرس گرفتن، احساس گر گرفتن میکنم خیلی وقتا انگار یه چیزی تو قفسه سینم داره آتیش میگیره...بخاطر خبرایی که میرسه هرروز گریه ام میگیره ... درسامو نمیتونم شروع کنم همش میخوام بخوابم یا کارای دیگه رو انجام بدم (آهنگ گوش دادن یا فیلمای کمدی دیدن تا یکم حالم خوب بشه) تقریبا هیچکس نمیدونه حالم اصلا خوب نیست چند بار خواستم به روش های مستقیم غیر مستقیم بفهمونم به دوستام یا خانوادم ولی کسی نفهمید(چون در نظر همه یه آدم استرس نگیر خیلی بیخیال خوشحال و اجتماعیم ..!!الان خودم دارم به یکی از دوستام کمک میکنم به خانوادش بگه بره پیش روانشناس ولی خودم هنوز اندر خم یه کوچه ام!)...حرفایی که الان زدمو به مشاورم (تحصیلی) گفتم میگه باید عادت کنی بخاطر استرسه تا کنکورتم بیشتر میشه الانم بخاطر استرس وقت داده بهم اگه خودم تا آخر آبان نتونم استرسمو(!!!) کنترل کنم برم پیش روانشناس ||: خلاصه اش کنم رفتارای بیرونی که یه نفر نشون میده به هیچ عنوان نشون دهنده چیزی که توش داره میگذره نیست حواستون به دوستاتون باشه ((: منم راهنمایی کنین چیکار کنم :rolleyes:
منم مثل شمام تقریبا و همیشه خوابم میاد با اینکه قبلا خیلی اکتیو بودم الان فقط دلم میخواد بخوابم . بشدت درسا و کتابام برام جذاب بودن و الان نیستن و دایما برای اینکه حال خودم و بهتر کنم فیلم کمدی میبینم و اهنگ گوش میدم ولی الان میشه گفت تایم مهمی تو زندگیمون هست و نباید بذاریم افسردگی بهمون غلبه کنه. من بالاتر راهنمایی شدم و بیشنهادای خوبی هم بهم شد مییتونید ببینید ولی ایده ای که بیشتر از همه دوست داشتم ورزش بود .ما مدت طولانی ای هست بخاطر کرونا تو خونه هستیم و دیگه اینکه شرایط جامعه هم میتونه تاثیر بدی روی ما داشته قطعا
بنظرم روزی حتی نیم ساعت برید بیرون و قدم بزنید فکر میکنم کمک بکنه بهتون
 
https://esanj.ir/online-depression-testخب اینم یه تست نسبتا معتبره و من جواب دادم و نتیجه اومد که افسرده ام . ولی خب بعضی از سوالاش و واقعا نمیدونستم چی جواب بدم چون معمولا همیشه احوالاتم ثابت نیست و در زمان ها مختلف متفاوته ؛ و خب البته خیلی وقتا احساس می کنم که بیماری "دوقطبی" تو من وجود داره اما نه به اون شدت . کسی تا حالا تجربه ی اینو داشته؟
بهش میگن سیکلوتایمی...
یکجور شبیه دوقطبیه اما خفیف تره
 
  • لایک
امتیازات: reyna
این پست پاک میشه فقط خواستم تاپیک بیاد بالا

@_fatima_
اینم تاپیک افسردگی
 
میشه لطفا راهنمایی کنید چطور باید با کسی که افسردگی داره، کمک کنیم؟ ممنون:):RedHeart
 
  • لایک
امتیازات: panah
میشه لطفا راهنمایی کنید چطور باید با کسی که افسردگی داره، کمک کنیم؟ ممنون:):RedHeart
خب یک خورده توضیح بیشتر بده. اگه میتونه بگو باهات حرف بزنه و فقط گوش کن این معمولا جوابه.
 
اگر مرغ و پیتزا و عدس و بادمجان و ترشی و نوشابه و ... مصرف می کنید ، شب ها دیر میخوابید و صبح ها دیر بیدار می شید و ورزش ملایم ندارید ، نباید هیچ انتظار داشته باشید افسردگیتون درمان بشه.
پیتزا و نوشابه خودش درمان اصلی افسردگیه
 
یکی که تجربه مصرف داروی روان داشته لطفا به من پ.خ بده چندتا سوال درباره یکی از این داروها دارم.
 
  • لایک
امتیازات: ----
برای درمان افسردگی از طب سنتی غافل نشید
خیلی قوی...


چیزی که در این مورد بشدت اثرگذاره و روانپزشکی ازش کلا غافله، تاثیر تغذیه و خواب و ورزش هست.
اگر مرغ و پیتزا و عدس و بادمجان و ترشی و نوشابه و ... مصرف می کنید ، شب ها دیر میخوابید و صبح ها دیر بیدار می شید و ورزش ملایم ندارید ، نباید هیچ انتظار داشته باشید افسردگیتون درمان بشه.
در درجه دوم جایگزینی غذاهای مؤثر و بعد استفاده از داروهاست.
منطق درمان در پزشکی یا لااقل سبک درمانی که بعنوان فرهنگ جا افتاده اینه که هرچی میخوای بخور هرکاری میخوای بکن در نهایت داروهم بخور خوب میشی.
تا حالا بعید میدونم کسی رو دیده باشید که با قرص های ضدافسردگی درمان شده بشه، عموما بعد مدتی برمیگرده، خودشون هم میگن که جهت کنترل هست بیشتر تا درمان.اما تصلب و تعصبی که نسبت به دانش پزشکی وجود داره ، ساحت روانپزشکی و داروهاش رو منزه میکنه و تقصیر رو متوجه ذات افسردگی میکنه که بله خاصیت افسردگی اینجوریه.
درحالی که ایراد از سبک زندگی هست
البته داروهای طب سنتی هم تاثیر گذاریشون ریشه ای هست.
در نهایت توصیه می کنم به یک متخصص طب سنتی مراجعه کنید، اگر داروها و پرهیزات رو دقیق انجام بدید، در مدت کوتاهی مثلا یکی دوماه اثرش رو مبینید ان شاءالله بدون این که به خوردن دارویی هم وابسته بشید.
جسارتاً می‌تونم منبع این ادعاتون که روان‌پزشکی از تأثیر تغذیه و خواب و ورزش غافله رو بدونم؟!
 
آیا شما وقتی میرید روانپزشک در مورد این سه تا توصیه ای میکنه بهتون؟یا فقط قرص تجویز می کنه؟
اولین چیزی که روانپزشک از من پرسید خواب و تغذیم بود
و برای اصلاحشون بهم دارو داد...
 
آیا شما وقتی میرید روانپزشک در مورد این سه تا توصیه ای میکنه بهتون؟یا فقط قرص تجویز می کنه؟
خب پس لازمه چند تا نکته رو متذکر بشم:
یک اینکه خیلی ممنون می‌شم اگر حرف و توصیه‌ی چند روان‌پزشکی که خودتون یا آشنایان‌تون بهشون مراجعه کردین رو نیاید به صورت گزاره‌ی "روان‌پزشکی غافله" بیان کنید. مثل اینه که من برم پیش یه متخصص طب سنتی و یه سری دارو در مورد یه مشکلی بده که کار نکنه (که اتفاقاً چنین تجربه‌ای هم دارم) بعد بیام بگم طب سنتی کلاً بی‌فایده است! شاید هم باشه البته ولی خب من حق چنین ادعایی رو صرفاً بر حسب تجربه‌ام ندارم!
دو اینکه قبل از هرگونه اظهار نظر در مورد روان‌پزشکی، به متون روان‌پزشکی مراجعه کنید، که فکر نمی‌کنم کتابی باشه در این باره که از توصیه به سبک زندگی منظم و سالم غافل مونده باشه! هر متن آسیب‌شناسی روانی‌ای که بردارید بگیرید دست‌تون قطعاً به این نکات توجه ویژه کرده، و لازمه قبل از اینکه بیاید اینجا ملت رو موعظه کنید، فقط یه سرچ کوچیک بکنید!
سه اینکه اکیداً هم توصیه می‌کنم اگر روان‌پزشکی رفتید که فقط قرص تجویز کرد، سریعاً بیخیالش بشید و دیگه باهاش ادامه ندید. دارودرمانی اساساً قرار نیست به تنهایی درمان باشه، بلکه صرفاً پایه‌ی درمان و فراهم‌کننده‌ی شرایط روان‌درمانیه. در اینکه عده‌ی زیادی از روان‌پزشکا تو ایران آشنایی حداقلی با فنون روان‌درمانی ندارن شکی نیست و این موضوع هم تقصیر قوانین و سیاست‌های ناقص این حوزه است، ولی بازم این که شما پیش کی برید، انتخاب شماست. نیازی نیست از سر سوگیری بیاید کل علم پشت این موضوع رو زیر سوال ببرید و به جاش طب سنتی رو بیارید وسط که حتی انواع بیماری‌های روانی و من جمله افسردگی درش مرزهای مشخصی ندارن و از هم به درستی تفکیک نشدن! افسردگی انواع بسیار داره، بعضیا با همین اصلاح سبک زندگی تا حد مناسبی بهتر می‌شه، اما این اصلاح سبک زندگی برای انواع دیگرش لازم ولی ناکافیه. ضمن اینکه نمی‌شه از هر افسرده‌ای خواست ساعت خوابش رو اصلاح کنه، به هم ریختن خواب و ناتوانی در خوابیدن یا خواب بی‌کیفیت خودش از نشانه‌های افسردگیه و در مواردی از کنترل شخص خارجه، ایضاً تغذیه و ورزش!
جالبه واقعاً که هم‌فکرای شما انقدر انتظار تفکر و تعقل دارن از ملت، بعد تو همچین مسئله‌ی دو دو تا چهارتایی چنین نظرات سوگیرانه‌ و ادعاهای بدون مطالعه‌ای دارن! با قطعیت هم میان ‌در مورد منطق درمان در پزشکی و سبک درمانی جا افتاده در فرهنگ صحبت می‌کنن و بقیه رو نصیحت می‌کنن!
 
ببينيد @rreezzaa1
افسرده شدن با افسردگى گرفتن متفاوته.با عواملى كه شما گفتيد ادمو افسرده مى كنه صحيح،اما افسردگى خيلى ريشه اى تره.
اينها ميتونن عوامل تقويتى باشن اما عامل اصلى نه.
 
Back
بالا