اعترافگاه!

[Yasaman.k]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم كه هميشه هر وقت ميام سمپاديا اون ليستي كه واقعا دوسشون دارم و دلم واسشون اصولا تنگه ميرم مشخصاتشون و حتي اگه مثلا از ٢ ماه قبل ديگه اصن نيومدن سمپاديا يا اصن نمي يان بازم ميرم مشخصاتشون و ناخداگاه چيزاي تكراريو هر روز چند بار ميخونم

 

[sadlove]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه ک بودم از این پودر شربتای رنگی رو یواشکی مامانم بر میداشتم میریختم تو قوطی کبریت , ظهرا میرفتم زیر درخت لیموترش حیاطمون خشک خشکی میخوردم . خیلی دوست داشتم ""

 

[big_bang]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم عاشق M9 عم(طلاییش :ایکس ) ولی پول ندارم بخرمش فعلاً. ((:

 

[shima.]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یک سال و نیم‌، هر فیلم و سریالی که دانلود کردم راس ساعت یک شب بود. ( #صرفه‌جو مثلا :‌-" )
و الان فهمیدم دانلود رایگانِ طرحی که آخرین بار گرفتن دو شب به بعد بوده.

 

[fardin.k]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه تر که بودم the رو teh مینوشتم

 

[ShiNinG]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا همین الآن و خوندن پست sadloveنه تنها نمیدونستم لیموترش درخت داره بلکه قسم میخورم تا همین لحظه هیچ وقت فکر نکردم که لیموترش درخت داره یا بوته یا چی ..

 

[بـئـاتـریـس]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم acces رو تا همین چند دیقه ی پیش اِی سِز تلفظ می کردم

 

[Anita H]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم لپ تاپمو پیچاشو باز کردم، پیچای هاردش گم شد
مجبور شدم هاردشو با نخ ببندم

 

[a.khakpour77]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم آدمی عم ک بخاطر تنبلی فراوان!!! اگه مثلا بخوام جایی غیر از تختم بخوابم٬ خودم پا نمیشم رخت خواب بیارم و ب بقیه میگم...مخصوصا خواهر و برادر عزیزم!!! ک خب نود و نه درصد مواقع کسی واسم حتی بالشم نمیاره…
و فک میکنین من چیکار میکنم؟

بعله بعله...همونجا رو زمین بدون بالش و پتو میخوابم تا اگه احیانا کسی از اونجا رد شد از سر دلسوزی واسم بیاره!!!
همچین چیزی هستم من!!!

 

[m0rvarid]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا همین چن دیقه پیش فک میکردم کهربا دختره

 

[قاصدک]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که خیلی از کلمات ناآشنایی که برای اولین بار بهشون برخورد می کنمُ کامل و درست نمی خونم و با خوندن چند حرف اولش و یه نگاهِ کلی، یه چیزی تو ذهنم ثبت میشه که شاید اصلاً شبیهش نباشه
مثلاً "نوتیفیکیشن" رو "نیوفِکشن" می خوندم و اصلاً فکر نمی کردم غیرعادیه تا اینکه انگلیسیشو (Notification) دیدم و خیییییییییییلی اسامی خاص توی کتاب های ترجمه شده که به همین سرنوشت دچار شدن

 

[BRAZIL]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ایسوس رو کلاکه میخوندم B-)

 

[shnava]

پاسخ : اعترافگاه !

عاقا دستتون درد نکنه من میام اینجا کلی اطلاعات راجع به بچه ها می فهمم! اعتراف می کنم الان که پست مروارید رو خوندم فهمیدم کهربا دختر نیست!

 

[علیمپو]

پاسخ : اعترافگاه !

بچه‌تر که بودم، وقتی بابام یا مامانم می‌خواستن برن مسافرت(بدونِ من)، بهم می‌گفتن هر شبی که نیستن یه ستاره بکشم تو دفترم، وقتی که ستاره ها ۷ تا بشن اونا برمی‌گردن، منم هرشب ستاره‌ی جدید رو می‌کشیدم و با خوشحالی می‌دیدم که تا ۷ تا ستاره مسافت کمتری مونده.
اعتراف می‌کنم که وقتی مامان‌بزرگم فوت شده بود، تا یه ماه این کارو می‌کردم و واقعا امید داشتم به برگشتنش!

 

[Dani1377]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم انقد باحاله این تاپیک الان یک ساعت و پنج دیقست دارم پست هارو میخونم , بیکارم خودتی

 

[Diyar]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا الان فکر میکردم سی دی های کنکور آسان است واقعا موثره

 

[M.H.R]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم تاقبل از دیروز که رفتم تو پروفایل ایلیا فکر می کردم یه ۶-۷ سالی از من بزرگتره

 

[Dani1377]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تعداد کلمه هایی که دروغ گفتم از تعداد کلماتی که کلا گفتم حداکثر چهار پنج تا کمتره

*قرار نیست همه ی اعتراف میکنم ها طنز باشه بعضی از اعتراف میکنم ها هم میتونن فقط باشن برای این که معترف(یا شایدم معترف نباشه اصن خب اعتراف کننده میزاریم که قشنگ ترم شه) خودشو یک جایی خالی کرده باشه

 

[dark shadow]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم از وقتی که تاپیک حرف بزن قفل شده اعصابم بهم ریخته.دارم دیوونه میششششم [-(

 

[دختر باران]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اگه با یه نفر حرف نزنم به جنون کشیده میشم