وکالت و معماهای جنایی

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

تنها چیزی که می شه گفت اینه که
رقیب بزرگ شرکت این هاست
و به وسیله فردی به نام جری جکسون اداره می شه
شریکی هم نداره






راهنمایی : الان شما کاملا از قضیه انحراف داریددارید :-)

 

[_sky_]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

می خوام با جک حرف بزنم
لطفا این که الان کجاست و کلا همه چیزی رو که وقتی می رم پیشش توصیف کنید


میشه بپرسم که به نظر شما چرا باید شما قبل از همه قتل ها در گنار مقتول می بودید ؟
فکر نمی کنم اینا همه اتفاقی بوده باشه
آیا این ها گویای این نیست که شما اون ها رو کشتید؟


دانا
الان قضیه اموال به کجا رسیده

 

[hastikhanoom]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

اینکه منم دلم میخواد شرکت کنم و متوجه نمیشم،مشکل خودمه،نه!

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

اینکه منم دلم میخواد شرکت کنم و متوجه نمیشم،مشکل خودمه،نه!

مشکلی نیست
هر چی رو متوجه نشدید بپرسید
توضیح می دیم

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

می خوام با جک حرف بزنم
لطفا این که الان کجاست و کلا همه چیزی رو که وقتی می رم پیشش توصیف کنید


میشه بپرسم که به نظر شما چرا باید شما قبل از همه قتل ها در کنار مقتول می بودید ؟
فکر نمی کنم اینا همه اتفاقی بوده باشه
آیا این ها گویای این نیست که شما اون ها رو کشتید؟


دانا
الان قضیه اموال به کجا رسیده

الان رو اتاقش مثل مرده ها افتاده رو تخت و چشم دوخته به سقف
پنج تا روبان آبی هم تو دستشه

چواب:
پیششون بودم
[یه خنده کوچیک بعد ] کشتمشون
ولی نه اونا خودشون من رو ترک کردن
هی کاراگاه ، اگه من بگم کشتمشون اعدام می شم
آره اگه اعدام بشم می رم پیش برادرام
ولی اگه طول بکشه
....
از این چرت و پرتا

اینا رو در حالی میگه که فکر می کنید طرف بد جور قات زده

وکیلش و معاونش همه چیز رو آماده کرده ولی این چند روزه نرفته شرکت چه برسه مدارک رو امضا کنه.

 

[_sky_]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

این جوری فکر کنم روبان نا رو بپرسم کار به خود کشی برسه

خوب فرض می کنیم فردا بردمش یه جای خوب تا حالش بهتر شه بعد همه چیز رو از زیر زبونش می کشم بیرون

جک
راستی این روبان ها چی هستن که همیشه باهاته؟
میشه بپرسم چرا شب ساعت1 با رابرت تماس گرفتی؟

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

جک: اینا مال ما پنج تا دوست هستن که مثل برادر بودیم ، هر کدوم از ما یکی از اینا رو داشت و وقتی می خواستیم به هم پیغام بدیم ، در شرایط مختلف اینا رو به شکل های مختلف گره می زدیم
البته همه اینا به سال ها پیش بر می گرده

می خواستم بهش پیغام بدم که اون روز نمی رم خونش
من و رابرت قرار گذاشته بودیم تا صبح ساعت ۷ با هم به برسی کار های اداری بپردازیم
ساعت ۷ هم باید می رفتم و با یکی ملاقات می کردم

 

[آ.ا]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

خب هیچ کدوم از مقتول ها سابقه ی بیماری روانی نداشته؟
اخرین تماسی که با هر کدوم گرفته شده قبل از مرگ رو میخوام

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

نه ، همشون در سلامت کامل به سر می بردن

رابرت رو که گفتم
الکس آ خرین تماسش مربوط به دور و ور ساعت 7 هست که سفارش غذا داده
آخرین تماسی هم که باهاش گرفته شده هم نامزدش بوده که بعد هم اون رو پیدا کرده
تام هم که جک باهاش حدودا ساعت 3-4 جک باهاش تماس گرفته که مدارک رو به معاونش تحویل بده
جیم هم دوباره جک باهاش تماس گرفته که داره میره خونش که چند تا از مدارک رو که قبلا هم گفتم بهش تحویل بده

 

[_sky_]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

می خوام با صاحب اون رستورانی که سفارش غذا داده حرف بزنم
چه کسی غذا رو براش آورده؟
از کی اینجا استخدام بوده؟
الان کجاست؟

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

یه پسر جوانی بود که گفت اسمش بنه
یه هفته پیش استخدامش کردم
امروز اومد و گفت که نمی خواد اینجا کار کنه و استعفا داد

 

[_sky_]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

قضیه مشکوکه

جک شما اون شب کجا بودید ؟
منظورم در زمان قتله

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

راستش ، یه کار اتفاقی پیش اومد ، ساعت ۶که قرار بود برم خونه الکس ، ولی نرفتم
یکی از دوستان قدیمی من تازه شمارم رو گیر آورده بود و می خواست من رو ببینه
من رو دعوت کرد
البته من به الکس زنگ زدم ولی اشغال بود ، گفتم بعدا بهش میگم





خوب دارید پیش میرید ادامه بدید

 

[_sky_]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

اینکه جک با دوستش بوده تایید می شود آیا ؟

جک ، شما کی قرار گذاشته بودید برین خونه الکس ؟
و همین طور رابرت؟

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

تایید می شه

همون روز توی اداره
رابرت هم همین طور

 

[_sky_]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

قضیه مشکوکه

حالا می فهمم ، قضیه مشکوک نیست ، بلکه واقعا مشکوکه

جک وقتی داشتین تو اداره قرار می ذاشتین به نظرت کس دیگه ای که از این قرار خبر دار شه اون جا نبود ؟
چه کسایی از این قرار خبر دار بود ؟
همه چیز حتی کوچکترین چیز هایی که در اون مدت رخ داد رو بگو؟

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

خب از قرار من و الکس ، من، الکس ، رابرت و همین طور معاون من استیون خبر داشت
ولی از قرار من و رابرت ، بجز خودمون کس دیگه ای خبر نداشت

خب الکس رو دقیقا یادم نیست ، ولی من و رابرت تو اتاق بودیم و داشتیم قرار می زاشتیم
بعد آبدارچی برامون چای آورد
بعد از اون هم قرارمون قطعی شد
آهان بعد از اون هم معاونم برگه هایی رو که خاسته بودم برام آورد

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

سه سال پیش

اخلاق خوبی :) تاره ولی رابطه، آبدارچی ادارس دیگه دوست که نیست

 

[_sky_]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

از معاون برام بگو؟

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

4 ساله که معاون جکه
رفتارشم خیلی خوبه
تو این چهار سال هیچ نوع قانون شکنی و اشتباهی نداشته ^-^