2008-12-31
از تمام خوشیهام
من جنس تازه آوردم. شیش کیلو غم.
نمیفروشم. همشو میخوام ببرم تو دلم. اون گوشه.
این همه غم واسه چیته؟ آخه من یه عالمه غم دارم. شیش کیلوووو
بدش من همشو. آخر یه روز میپکی ها!
این همه فکر واسه چیته؟ آخه همش هشت گرم خوشی مونده. نکنه مواظبش نباشم. نکنه بریزه زمین.
خب. اممم. اونارو هم بده من که دیگه فکرت این همه مشغول نباشه.
این همه هیچی واسه چیته؟ آخه دلم خالی شده. نگرانشونم.. میدیشون به خودم؟؟
باشه. پسش میدم که دیگه این همه هیچی نداشته باشی.
.
.
.
پس دیگه چیته؟؟ آخه من شیش کیلو غم دارم. .
9 نظر
نسیه هم می فروشی؟
من آخه پول هم ندارم 🙁
آنچه میگفتی که:
– واقعه ای باز گفتم، تا دل من خالی شود!
– دل را از واقعه، تهی میکنی، از چه خواهی پر کردن !؟
6 کیلو غم..
” من شادم که باشم رگه ی تلخی دارم”
(هیچ کس :دی)
شادی هام که تهشه.
غم هام گرونه. به قیمت هیچی عده ای خاص . به قیمت خوشحالی برخی.
یوسف گمگشده باز آید به کنعان غم مخور—كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور
بین این همه چیزی که تو بساطت بود اونی رو که میخواستم پیدا نکردم….”نگرانی”….خودم خیلی دارما….میخوام دارایی هامو ارزیابی کنم دنبال یه بورس مطمئن میگردم!!!
من كم دارم از اون 6كيلوت…يادم نمياد به كسي دادم…گم كردم…؟؟
ولي خيلي خاليم…
پریا، تو همش نگرانی هست.
ما همیشه نگرانیم.
همیشه همیشه. چه تو غم چه تو شادی
بینم چرا غم ؟ داد بزن من خوشحالم !!