به عمل کار برآید !
سر نوشت: این هم اولین پست شماره ای من. عنوان مربوط به یک است؛ یک هیچ ربط یا سنخیتی با دو ندارد.
1. اصلا من عاشق سخنرانی کردن هستم. البته از نوعی که نتیجه داشته باشد یا حداقل احساس کنم که دارد. همیشه منتظر بوده ام تا موضوعی که باید به ذهنم الهام شود. چیزی غیر از چیز هایی که همیشه هستند؛ مشکلات، شکایت ها، بدی ها و بی فکری ها. این روز ها بحث در این موارد داغ است و من هم ناخودآگاه هر مطلبی که می نوشتم به این ها ختم می شدم، و دلم نمی خواست. از این که یک صفحه ی تمام از مشکلات ایران و کنکور و جامعه بنویسم و بعد انگشتم را بگذارم روی بک اسپیس و همه را پاک کنم حس بهتری پیدا می کردم تا اینکه بخواهم مطلبم را توی وبلاگ پست کنم و بقیه بیایند و بگویند درست است و به حال من و خودشان تاسف بخورند. مگر ما چند سالمان است که این همه دلمان پر باشد؟ اگر روزی رسید که کسی دلش به حال ما سوخت و یا با پست دادن هایمان مشکلی از مشکلات کم شد من هم پست های جانسوز خانمان بر انداز می نویسم. دیگر خسته ام از این که همه از این مشکل و آن مشکل می گویند و هیچ راهی هم برای حل کردنشان سراغ ندارند. خسته شدم از این که هر روز وضع بدتر می شود و دنیا به آخر نمی رسد و باز هم فردا مشکلات جدید می آید و ما هم عادت می کنیم و نارضایتی های امروز یادمان می رود…!
2.
– تو چرا زنده ای؟
– هوم؟
– چرا زندگی می کنی؟ دلیل زنده بودنت چیه؟
– امم… خوب خیلی چیزا…
– دارم جدی می گم. مثلا چی؟
– مثلا….. واسه اینکه برم رشته ای که دوس…
– بری رشته ای که دوست داری، دانشگاهی که دوست داری، با اونی که دوست داری ازدواج کنی، بچه دار بشی، چیزایی که مامان و بابات به تو یاد دادن به بچت یاد بدی…فوقش چند تا کار که دوست داریم انجام بدی و همه ی دنیا رو هم بری ببینی. که چی؟
– خوب واسه اینکه خوشبخت بشم. زندگی یعنی همین کارا دیگه.
– خیلیا هیچ کدوم از این کارا رو نمی کنن، ولی بازم دارن زندگی می کنن…
– باز دچار یآس فلسفی شدی؟
– …آره.
– چرا؟
– ببین، خودکشی یه کار احمقانه ست، خودم می دونم. اما قبلا فکر می کردم یه آدم اگه هیچ دلیلی برای زنده موندن نداشته باشه، خودشو می کشه. اما حالا می بینم اون آدم برای خودکشیم هیچ دلیلی نداره.
– پس اگه عاقل باشه بی دلیل زندگی می کنه به جای اینکه بی دلیل خودشو بکشه. نه؟
– هه. چرا پیام اخلاقی میدی؟ من که نمی خوام خودمو بکشم.
– می دونم.
– خیلی مطمئنی. یادت باشه غیر ممکن غیر ممکنه.
– ….
پ.ن: به تازگی با خبر شدم یکی از آشنایانم که سال ها پیش در یک سانحه از دنیا رفته، در واقع خودکشی کرده بود.
پ.ن 2: نظرات مربوط به هشت خط اول بخش دو برای من مهم است !
1. نوشتن هیچ مشکلی ندارد. بنویس. این هارو می نویسم که یادمون باشه چی میخوایم ، چی بباید بخواهیم ، دنبال چی باید باشیم و مهم تر از همه مثل اون هایی نشویم که خودمون از اون ها گله داریم. مثل این که من مجبورم پستی رو که میخواستم بعد از اومدن پگاه بنویسم ؛ بنویسم.
2. خوب مشکل شما هدف زندگی هستش و در اصل فلسفه زندگی مشکل داری.
هرموقع کسی رو می بینم که چنین مشکلی داره و همش چنان سوالاتی میپرسه اعصابم خورد میشه. اون قدر سر این جور سوالات با دوستام بحث کردم که دیگه هرموقع چنین سوالی مطرح میشه اعصابم خورد میشه. خودش نه یک نفر ، با چند نفر. جالبه این ها وقتی کنار هم میشینن و حرف میزنند موج خودکشی به من میرسه ! البته من کلا با این سوال هیچ مشکلی ندارم. به نحوی حلش کردن.
تصمیم گرفتم از این به بعد در مسائل دینی و امثال مرتبطه به هیچ وجه بحث نکنم. برای همین از لحاظ دینی هیچ توضیحی نمی دم.
با حالت عقلی جواب میدم.
ببین تو زنده ای دیگه ؟ چند سال بعد زنده میمونی ؟ متوسط الان یک پنجم زندگیت رفته پس کلی وقت داری نه ؟ یکی دو روز نیست که تحملش کرد. خوب پس باید این مشکل که برای چی زنده هستی رو حل کنی. قرار نیست برای حل مشکل حتمابه این سوال جواب بدی. فقط یکم دیدت رو منطقی کن. میخوای خودکشی کنی ؟ فکر نکنم. پس زنده می مونی.
حالا تو زنده ای .چیکار باید بکنی ؟ همین جوری بشینی و با خودت کلنجار بری که چرا زنده ای ؟ نه ؛ نباید به این فکر کنی که چرا زنده ای. باید به این فکر کنی که چطور باید زندگی کنی ؟ باید بهترین استفاده رو از زندگی ببری. سعی کنی به تکامل برسی. منظورم از تکامل یعنی اون خواست خودته. باید به رضایت از خود برسی. سعی کنی خودت رو به خودت اثبات کنی.
یک بار از یک چینی پرسیدیم شما که دین ندارین چیکار می کنین ؟ به چی اعتقاد دارین ؟ هدفتون چیه ؟ جواب داد که ما فقط خودمونیم. هرکاری بکنیم برای خودمون می کنیم . ما باید زنده بمونیم. باید به بهترین شکل زنده بمونیم.
حالا توهم سعی کن به بهترین شکل زندگی کنی. قرار نیست حتما به تمام سوالاتت جواب بدی.
در مورد بخش اول : خيلي خيلي راست ميگي ! همش ميگيم ولي … ! اينجا بحثگاهمون تبديل به همين شده كه زياد خوشايند نيست … ! درستش ميكنيم دوباره 🙂
در مورد 8 تا خط دوم كه برات خيلي مهمه : ميدوني چند بار اين سوال اين هدف زندگي كردن برام پيش اومده ؟؟؟؟؟ ميدوني كه هيچ وقت به نتيجه نميرسم و تو هم نميرسي ! گاهي اوقات فقط نفس ميكشم و انگار نه انگار دنيا شايد هدف هم بخواد !
سخته ! درك موضوع خيلي سخته … !
تا همين چند ماه پيش هم خيلي تو اين فكرا فرو ميرفتم ولي الان يه مدتيه ديگه تو فكرش نميرم . يعني امسال انقدر مشكلات ريز و درشت برام پيش اومد كه واقعا ديگه توي حكمت همشون موندم … ! شايد بدترين سال زندگيم بود ولي باعث شد از اين فكرا بيرون اومدم … !تقريبا مشكلاتم باعث شد ساخته بشم … !
با اين حال هنوزم هدف سواليست براي خودش … !
تیم فوتبالی رو در نظر بگیر که سال های ساله از اول تاسیسش همیشه برندست. هیچ تیمی نتونسته شکستش بده. یا حتی باهاش مساوی کنه! به نظر شما، آیا تماشا کردن بازی های این تیم دیگه به آدم مزّه میده؟ وقتی میدونی همیشه برندست، دیگه چه هیجانی برای آدم باقی میمونه؟! اما اگه تیمی باشه که گاهی اوقات برندست و گاهی مساوی و گاهی هم میبازه، اون وقته که تماشا کردن بازی های این تیم برای آدم هیجان داره. تیم فوتبال بعد از هر مسابقش میاد میشینه نقاط ضعف و قوت خودش رو بررسی میکنه تا در مسابقه های بعدی به کار ببره.
حالا به جای تیم فوتبال، یک آدم رو در نظر بگیر. و به جای مسابقه ی فوتبال، زندگی رو در نظر بگیر.
هر آدمی در سر راهش با مشکلاتی مواجهه. اگه قرار بود همیشه از این مشکلات پیروز در بیایم، اون وقت زندگی (مسابقه فوتبال) مزّه خودشو از دست میداد. اگه قرار بود در مورد مشکلاتمون حرف نزنیم، اون وقت نمیتونستیم تو چالش های بعدی (مسابقه های دیگه) از تجربمون استفاده کنیم. زندگی ما مثل یک بازی میمونه که خودمون رفته رفته میسازیمش. یه بازی که میتونه شیرین باشه یا تلخ. نتیجش هم اصلا مهم نیست. مهم بازی کردنه و لذت بردن. درست مثل دوران کودکی. اون موقع بازی میکردیم و برامون مهم نبود مامان دعوا میکنه یا نه! زندگی هم به نظر من مثل همینه. هدفی به اون معنا که آدم فکر میکنه وجود نداره. همین که سعی کنیم برای دیگران مفید باشیم، اون ها رو خوش حال کنیم، به بقیه آدما کمک کنیم، و طوری باشیم که نبودنمون کسایی رو غمگین کنه، این خودش هنر زندگی کردنه.
ما یک مشت مخلوق خداییم. داریم جایی توی این فضای بی انتها با هم زندگی میکنیم. به خودمون میگیم خدا با ماست. و واقعاً هم هست. ولی این 6 میلیارد نفر که همشون عالی مقام نیستن که بخوان خدا رو حس کنن و باهاش ارتباط داشته باشن. ما هم جزو همین 6 میلیارد نفریم. مگه نه؟ یه آدم معمولی.
پس بیاید تا وقتی که همین خدایی که ما رو به زندگی وارد کرده ، تا اون زمان که ما رو از زندگی کردن خارج نکرده، بیاید به فکر هم باشیم و سعی کنیم مفید باشیم.
حد اقل چیزی که میتونی بهش امید داشته باشی تا زنده بمونی، حد اقل، یک نفر توی زندگیته که به وجود داشتن تو نیاز داره. به خاطر اون هم که شده باید زندگی کرد. میتونه پدر، مادر، خواهر، برادر، دوست و یا هر کس دیگه ای باشه. وقتی وجود تو باعث نشستن لبخند روی دل اون ها میشه، چه طور میتونی این لبخند رو بگیری.
من میگم ما برای خودمون زندگی نمیکنیم. ما به خاطر دیگران زندگی میکنیم. اگه این جوری باشیم اون وقت دیگران هم برای ما کار انجام میدن و چرخه حیات همین طور ادامه پیدا میکنه تا وقتی که خدا خودش بخواد. ما هم هیچ حقی برای اعتراض به خدا نداریم که چرا به زندگی آدما خاتمه دادی؟ خودش مارو به وجود آورده. خودش هم میتونه از بین ببره.
اما اون بالا گفتم حد اقل. ولی خوبش اینه که آدم زنده باشه بدون اینکه فکر کنه بقیه بهش نیاز دارن. و این یعنی همون رضای خدای بزرگ.
زنده باشید و زندگی کنید و از کمک کردن به همنوعانمون لذت ببرید. زندگی یعنی همین. اینکه ما از عصاره ی حیاتمون استفاده کنیم و به دیگران کمک کنیم و مفید باشیم، این خودش یعنی زندگی بخشیدن. و چه لذّتی داره وقتی آدم از عصاره وجود خودش با کمال میل برای دیگران خرج میکنه. و همین لذّت هست که من و تو رو ترغیب میکنه که هر چه بیشتر زندگی کنیم.
امید وارم سرتون رو درد نیاورده باشم.
“من میگم ما برای خودمون زندگی نمیکنیم. ما به خاطر دیگران زندگی میکنیم. اگه این جوری باشیم اون وقت دیگران هم برای ما کار انجام میدن و چرخه حیات همین طور ادامه پیدا میکنه تا وقتی که خدا خودش بخواد.”
من کاملا با این تیکه موافقم!زندگی یعنی همین!در ضمن سوالای پایه ای اکثرا بدن جواب می مونن.فقط یه انرژی زیاد از آدم می گیرن و تهشم هیچی به هیچی!
محمد مطهری: خوبه که آدم از مشکلات بگه به همون دلایلی که شما می گین و خیلی دلایل دیگه… اما خوب نیست که فقط از مشکلات بگه. کلا پستای این وب زیادی رفته به این سمت. البته این نظر منه. برای پستتونم تا اومدن پگاه صبر کنین بهتره.
من خودمم اعصابم خورده. چون هیچ وقت توی هیچ بحثی به نتیجه منطقی نرسیدم، فقط این قدر قانع شدم که بحث رو ادامه ندم. حرفاتون قانع کننده هستن، اما منو از پرسیدن دوباره سوالم منصرف نمی کنن. به نظرم باید یه هدف روشن قابل توضیح وجود داشته باشه. شاید من و شما هنوز نمی دونیم.
فائقه فتوحی: آره. یک سوال که اگه هزار بارم بپرسی بازم از ذهنت نمی ره !
AmiNima: کاملا درسته. حرف حساب جواب نداره.
simba: من فکر نمی کنم بی جواب باشن. فکر می کنم جوابای زیادی دارن که هرکس خودش یکیشو کشف می کنه.
با AmiNimA موافقم.
الف) به به! خوش حالم که آقای محمد و کاربر simba با این حقیر موافق هستند.
ب) خانوم یاسمن! که فرمودید حرف حساب جواب ندارد. پس دوباره پرسیدنت چیه؟!
ج) “فکر می کنم جوابای زیادی دارن که هرکس خودش یکیشو کشف می کنه.” احسنت. پس به امید کشف جواب ها.
دوباره پرسیدن برای رسیدن به بقیه معنی هایی که وجود دارن. شما یکی شو گفتین. البته دیگه اینجا نمی پرسم. جاهای دیگه ای که موقعیت پیش بیاد.
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
+ – خودکشی , احمقانه و مضحک است!
_ – زندگی , شاید همین باشد ! اما … تو بمان!
:دی بابا من که اصلا عمرا نمی خوام خودکشی کنم. گفتم اگه بیام بنویسم ملت زندگی یعنی چی کلیشه ای میشه اینجوری گفتم…!( البته اگه مخاطب نظر بالایی من بودم…!)
خودكشي……….؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تمام تنم داره مي لرزه……………………………………….
من با محمد و AmiNimA موافق بودم………………………..
با……………………………. نيما هم …………………..