گريه؟…يا گريه؟!

به نظر من که نا امیدانه نبود که!
منم یه وقتا نمی تونم گریه کنم. وقتایی که یا بیش از اندازه پرم، یا خودم رو می زنم به اون راه!
یه وقتی بود، سه چهار ماه هر کار می کردم اشکم در نمیومد. خیلی بد بود :اس
اما درست می شه. بعدش آدم قدر اشکاشو بهتر می دونه :دی
اگه ولش کنی به حال خودش، هی فکر نکنی دلم گریه می خواد، خودش یه روز سورپرایزت می کنه!
شعره هم قشنگ بود!

ممنون پگاه:)
من خودم تا حالا 2 تا ازون 3-4 ماه ها گذروندم!
ولي مي دوني اين بار چه شكليه؟هر چي هم گريه ميكنم انگار نه اتگار!به طور متوسط اين بار خيلي زياد گريه كردم و هي اشكم در مياد!ولي اصلا كار ساز نيست!گريه هم گريه هاي قديم!الان ديگه جنسا خراب شده!جنس مرغوب پيدا نميشه!چين بازارو گرفته!:دي

فائزه جان من منظورتو درك نكردم!
گيراييم اندكي ضعيف مي باشد!ميشه منظورتو از “.” بيشتر توضيح بدي؟

ميگم ساينا من هم ميخوام گريه كنم.بيا يه جا قرار بذاريم 10،12تايي گريه كنيم:دي

آخ جون همدرد!
پس من ركورد زدم چون نزديك يك سال، شايد فقط دو هفته كم گريه نكردم، كه سربند يه شوك بود!
من خيلي از گريه كردن بدم مياد، خصوصا پيش بقيه
خيلي شخصيه
خيلي خيلي شخصيه
اما اگه cry party رو ترتيب دادين ، من از الان يه جا رزرو مي كنم:دي
اين روزا بيش تر گريه مي كنم
يعني خيلي
اما فايده نداره
انگار فايده نداره، سبك نمي شم، آروم نمي شم
فراموش نمي كنم
اينه كه مي فهمم چي مي گي
اما اگه اورژانسي نيست
باهاش لج كن، بخواه كه گريه نكني
بغضت خيلي راحت مي تركه
كاري كه فعلا خودم از پسش بر نميام
هه!

من ديروز يه كشف بزرگ واسه خودم كردم!به اين نتيجه رسيدم كه آدم(من اينجوريَم:دي)وقتي با دليل و به خاطر چيزي گريه مي كنه،اصلا سبك نميشه!تو بگو 1 گرم!اصلا!!! ولي گريه اي كه به قول پگاه آدمو سورپرايز ميكنه و يهو و بي دليل(بي دليل يعني مثلا با شنيدن آهنگي كه قبلا گريه در نمي آورد!يه چيزاي معمولي)از راه مي رسه آدمو تا عمق وجودش آرامش مي بخشه…