رمضان

سلام.
دومین رمضان بعد از آن روز در حال آمدن است و برای من، آن یک روز را تداعی می کند.. آن روزی که دیگر تجربه ای مانند و یا حتی نزدیک به آن به سراغم نخواهد آمد.
انتظار ما از نوشته های دیگران، بر اساس شناختی ست که از آنان داریم. از این رو، شاید خواندن این نوشته به قلم من، احساسم را آن طور که واقعا بود، برای شما به تصویر نکشد.. چرا که احتمالا برای شما قابل تصور نباشد و برای من هم، تنها تجربه ام از نوشته ای این چنین.. که حال من قابل وصف نبود..
دم افطار بود. از توی خیابان فلسطین، آمده بودم توی بلوار و داشتم می رفتم سمت میدان ولی عصر، که صدای اذان موذن زاده اردبیلی همه جا طنین انداز شد.
دلم لرزید. آن وقت ها مثل الآن نبود.. زیر لب می خواندم «الهمَ ان شهر المبارک الذی انزل فیه القران و جعل هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان قد حضر.. فسلمنا فیه و سلمه لنا..». واقعا می لرزیدم. هیچ اتفاق خاصی در کار نبود، فقط صدای اذان بود و مردمی که هم چنان در خیابان راه می رفتند و من، که انگار وسط بلوار کاشته بودندم!
«یا من لم یؤاخذنی بارتکاب المعاصی، عفوک.. عفوک..» چشم هایم را یک پرده اشک پوشانده بود و می لرزیدم. «عفوک یا کریم». دلم می خواست همان جا، همان وسط، نماز بخوانم. قدرت راه رفتن که هیچ، اصلا قدرت تکان دادن خودم را نداشتم.. احساس می کردم قلبم، در هر بازدم، ممکن است به شکل رشته هایی خونین، بیرون بیاید.. احساس می کردم ممکن است همان جا، کور و کر و لال شوم..
اصلا، هیچ چیز نمی فهمیدم. فقط من بودم و صدای اذان بود و دنیا، که می چرخید.. «و عظتنی فلم اتعظ وزجرتنی عن محارمک فلم انزجر..»
دلم می خواست فریاد بزنم. دلم می خواست اشک بریزم، می خواستم بخندم، می خواستم.. می خواستم یک کاری کنم! اما نمی شد.. باور کنید نمی شد.. انگار توی یک حباب گیر کرده بودم.. انگار که هیچ رهگذری من را نمی دید، که ایستاده ام و زل زدم به هیچ جا! «فما عذری؟» یک دنیا بار گناه و اشتباه روی دوشم بود.. خسته بودم و هر روز، هر دقیقه بر پشتم احساس شان می کردم.. دلم می خواست رها شوم.. دلم می خواست از همان جا پرواز کنم، بروم..
«فاعف عنی یا کریم..»
از توی حباب که بیرون آمدم، اذان داشت تمام می شد.. برگشتم به سمت چپ، روی اولین صندلی وسط بلوار نشستم، سرم رو گرفتم رو به آسمان، و گذاشتم اشک هایم بریزند..
پیرزنی رد شد و گفت «خوشبخت شی مادر..»
لبخند زدم و چشم هایم را بستم..

14 نظر

اضافه کردن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *