2009-09-01
نیلوفر
ای حدیث زندگی از تو میخونم بدون
از جدایی ها نخون لحظه ای با من بمون
رنگ عشق من تویی ساز و اوازم تویی
تو مسیر زندگی اوج پروازم تویی
توی باغ سبز دل غنچه ناز منی
توی شعر بی کسی راز و همراز منی
حسرت عشق توئه تو وجودم نازنین
تو که هستی بی نظیر در فراسوی زمین
امتداد عشق من در غروب بی کسی
ای گل نیلوفرم کی به دادم می رسی
من مطلب تازه ای پیدا نکردم تا اینجا بذارم..دوست ندارم فقط شعر بذارم..بعدا از خاطرات سمپاد براتون میگم..ممنون
در مورد نویسنده
sahar
17 نظر
sampadia.comسراینده این شعر شما هستین؟
اگر هستین که خیلی خوب؛ اما اگر نیستین این مطلب کپی پیست محض محسوب میشه و بر خلاف قوانین گروه نوشت هست و قطعا باید پاک بشه.
دوم اینکه اینجا وبلاگ شخصی نیست و کسی برای دل خودش نمی نویسه. بچه ها مطالبی می نویسند که به درد دیگران بخوره و استفاده کنند. مطالب شخصی هم برخلاف اصول و عرف اینجاست.
قوانین رو هم یک بار بخونید
مطهری! روزه ای برادر من که انقدر عصبی شدی؟
خوب! سحر خانم،
حداقل اگه می خواهید قوانینی که مطهری گفت رو دور بزنید کافیه ته شعر، اسم شاعر و یه اطلاعات مختصری در مورد شعر یا شاعرش بدید. این جوری هم شعر معتبری رو دیگران خوندند، هم اطلاعاتشون زیاد شده.. نه؟
این اقا فقط به من گیر میدن.کم کم دارم عصبانی میشم.فکر کردین کی هستین به من دستور میدین.کار من غیر قانونی نبوده که!!!چشم اقا سعید..ممنون از راهنماییت…اقای مطهری انقر با من بد برخورد نکنین..من تازه اومدم
من باهاتم سحر. مطهری جان تو چرا اینقدر قاطی بابا. همه رو Diss می کنی!!!X-(
راستی سحر. شعرت قشنگ بود ولی احتمالا خاطره با حال تره! 😉
مطهری یه جورایی راست می گه، آخه کپی و پیست لطفی نداره، حداقل احساست رو اگه راجع بهش می نوشتی، بهتر بود.
یعنی مثلاً اول می گفتی این شعر منو یاد زمین خوردگی هام می ندازه !:D
بعد یکم خودت حرف میزدی بعد شعر رو می ذاشتی.
البته محمد، هم پیش دانشگاهی میره، هم روزه اس، هم اعصاب داغونه، هم خسته ! ببخشش 😀
سحر به این نمیگن گیر دادن . محمد داره قوانین رو رعایت میکنه . فقط همین . قبلا به من هم گفته من هم رعایت میکنم . در هر صورت محمد از ما بزرگ تره ( البته فک کنم ) پس باید احترام بذاریم البته سو ء تفاهم نشه من قصد توهین نداشتم .
از نظرای همتون ممنون..سعی میکنم تو بقیه ی post هایی که میذارم تکرار نشه..ولی من اینو کپی نکردم قابل توجه اقای مطهری..شعرای خودمو از این به بعد اینجا میذارم تا بعدا بتونم مطلب قابل توجه اقای مطهری رو پیدا کنم!!!!
فقط یک جمله من فعل امر داشت اون هم جمله آخر بود که بیشتر حالت توصیه بود نه دستور.
من کی هستم؟ من مسئول اجرای قوانین در این سایت هستم. شما سه تا مطلب کپی پیست نوشتی که من پاک کردم قبلا. این چهارمیش بود. بهتون هم گفتم که چرا پاک کردم و حتی بهتون ایمیل هم زدم.
من سوال کردم که مطلب مال شماست یا نه ! جواب ندادین.
کی گفته این کپی بوده!!این شعر رو از توی دفتر خاطراته یکی از دوستام نوشتم!!
بهتون هم گفتم اینطوری با من حرف نزنید..ممنون میشم
شما یه کاری میکنین که دیگه ادم اشتیاقی واسه اومدن نداشته باشه!!مطالب بعضیاش شاید کپی باشه.ولی خیلیا ممکنه اونو نخونده باشن.ما میایم اینجا که اطلاعاتمون زیاد شه..نه اینکه به بد بختیایی که تو سمپاد واسمون گذشته و همه میدونن دوباره فکر کنیم.سمپاد همینه و عوض هم نمیشه..مخصوصا وقتی یه همچین قانونایی رو خود بچه های سمپاد بذارن از بقیه چه انتظاری میره..فکر میکنن شدن رئیس سمپاد!!!کسی با من موافق نیست؟؟؟اگه نیست من دیگه پامو اینجا نمیذارم…
جوابمو بدین دیگه..
من موافقم!
اما این قوانین به درخواست بعضی از بچه های بلاگ برای نظم بیشتر نوشته شده! همین!
من نمیتونم این قانونای مسخره رو قبول کنم.چیکار کنم؟؟؟
ببین sahar،
تو وقتی اینجا مطلبی گذاشتی، یعنی قوانین رو قبول کردی و کامل خوندی؛
این حرفت واقعاً بی معنیه که من نمی تونم قبول کنم! اگه نمی تونی، پس پُست گذاشتنت هم یک جورایی میره زیر سوال.
اگر هم مطالب دیگران علاقه داری، یعنی مطالب کپی و پیستی، می تونی بری تو فروم، اینجا بیشتر واسه اینه که بچه ها چیزهایی که خودشون می نویسن رو بذارن.
من مطلبای بچه هارو خیلی دوست دارم.ولی نه مطالب اقای مطهری. دلیلی نداره مطالبم حذف بشه..چون کپیه..یعنی همه خوندنش؟؟؟!!!
× من صد بار گفتم مطلب کپی میزارید ، بزارید! اما با منبع! حالا شماها هی گوش نمی کنید ، مطهری هم فرتی میاد میزنه تو کازه کوزه ی ملت … اه!! تمومش کنید دیگه… شماها منبع بزارید ، مطهری هم چیزی نمیگه